«در مقوله مسائل اجتماعی و غیره مسئله فرزندآوری و مسئله نسل بسیار مهم است؛ این موضوعی است که بنده بارها در این چند سال اخیر تکیه کردهام و تأکید کردهام، متأسفانه حالا که انسان نتایج را نگاه میکند، معلوم میشود که خیلی این تأکیدها تأثیر زیادی نداشته و بایستی به جد مسئله فرزندآوری را مهم دانست و از پیری جمعیت ترسید. بعضی کجسلیقگیها را متأسفانه آدم در داخل مشاهده میکند -یک جایی خواندم- که میگویند «آقا! پیری جمعیت اشکالی ندارد»! چطور اشکالی ندارد؟ یکی از پُرفایدهترین ثروتهای یک کشور، جمعیت جوان در یک کشور است». رهبر معظم انقلاب ۲۲/۰۴/۱۳۹۹ بسیاری از کارشناسان معتقدند ایران تا پنج سال آینده پنجره طلایی جمعیت را از دست میدهد و جمعیت ایران به سوی پیر شدن حرکت میکند که دیگر این فرصت قابل جبران نخواهد بود. بهتازگی طرح «جوان شدن جمعیت» در دستور کار مسئولان قرارگرفت. اما همچنان این سؤال مطرح است که ادبیات دینی چگونه میخواهد با توجه به گرانیها و سختیهای فرزندآوری، ارزش فرزندآوری را توجیه کند؟
نگاه تربیتی به فرزندآوری در اسلام
نگاه اسلام به فرزندآوری یک نگاه اقتصادی یا سیاسی نیست، فی نفسه فرزندآوری را ارزشمند میداند تا جایی که در احادیث میبینیم از نبی اکرم(ص) نقل شده: «فرزند بخواهید و آن را طلب کنید؛ چرا که مایه روشنی چشم و شادی قلب است» و نیز فرمودهاند: آیا نمیدانید من به شما امت در روز قیامت افتخار میکنم، حتی به جنینی که سقط شده باشد.
پس میتوان گفت نوع نگاهی که در ادبیات دینی به مقوله فرزندآوری وجود دارد؛ نگاهی تربیتی و رشدمحور است و تعالی روحی و معنوی انسان را مدنظر قرار میدهد، چرا که مادر یا پدر در سختیهای فراوان پیش رو به تعالی روحی و از خودگذشتگی میرسند و ایثار در وجودشان نهادینه میشود و از خودخواهی فرسنگها فاصله میگیرند.
نگاه اجتماعی به فرزندان
امام رضا(ع) میفرماید: (از برکات ازدواج) اندوختن فرزند برای (رویارویی با) سختیهای روزگار و پیامدهای زمانه است.در نقلی آمده روزی امام حسن عسکری(ع) برای یکی از یاران خود دعا کرد و فرمود: «خدایا! به او فرزندی روزی کن که بازوی توانایی برای وی باشد؛ چراکه فرزند چه خوب بازویی است!» امام سجاد(ع) نیز میفرماید: «از سعادت مرد این است که فرزندانی داشته باشد تا در مشکلات به یاریاش برخیزند».وجود فرزندان نه تنها کمکی برای پدران و مادران است که خود این فرزندان، در گرداب حوادث روزگار خود به کمک یکدیگر میآیند و تحمل سختیهای زندگی را آسانتر میکنند.قرآن کریم از فرزندان و اموال با عنوان «امداد» و یاری رساندن یاد میکند. سپس غلبه و تسلط بر آنها را به شما بازمیگردانیم و شما را به وسیله اموال و فرزندانی یاری میکنیم.علامه طباطبایی(ره) هدف از افزایش نسل را هدفی متعالی میداند: در جنبه دیگر از مقاصد مهم شارع اسلام، افزایش نسل مسلمانان است و آباد کردن زمین به دست گروه مسلمانان تا شرک و فساد را از بین ببرند.
نگاه اخروی به فرزندان صالح
توجه به کیفیت تربیت در کنار کمیت تربیت هم یکی از مهمترین نکاتی است که در اسلام مورد تأکید واقع شده است. پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: «هنگامی که انسان بمیرد برنامه عمل او نیز تمام میشود مگر از چیزهایی که برای او سودمند خواهد بود: آثار خیری که استمرار داشته باشد، آثار علمی که مورد بهرهبرداری قرار بگیرد و فرزند صالحی که برای او با اعمال و کردار نیک و زبان دعا، آمرزش بخواهد.
فرزند صالح، منبع کرامت و عامل سعادتمندی والدین در دنیا و آخرت است چرا که با عمل صالح خود، پرونده خیرات را برای والدین خود باز میگذارد و هر گام خیر او در دنیا، خیراتی برای پدر و مادر او نیز محسوب میشود.
مدیریت جمعیت یا مدیریت منابع؟
براساس آیه شریفه «وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ...» هرگز فرزندان خود را از ترس فقر به قتل نرسانید که ما رازق آنها و شما هستیم، زیرا این قتل فرزندان بسیار گناه بزرگی است چند نکته را باید مد نظر قرار داد: نخست رزق به دست خداست و زیادی نفرات و جمعیت در کاهش روزی بیاثر است، پس فرزند عامل فقر نیست. ابتدا ضمیر «هم» آمده است این بدان معناست که گاهی رزق و روزی ما در سایه روزی فرزندان به دست میآید. دوم فرزندکشی و سقط جنین، گناه و جنایت است.
البته باید توجه داشت آن چیزی که امروزه در اذهان نقش بسته که موالید زیاد، خود عامل کاهش رفاه و بدبختی و رقابت بیشتر بر سر منافع است صحیح نیست، چرا که ما کشوری مانند چین را میبینیم که با وجود جمعیت بسیار فراوان، در سالهای اخیر تبدیل به یک ابرقدرت جهانی شده است. پس میتوان گفت تأثیر نحوه مواجهه با افزایش جمعیت و استفاده صحیح از منابع انسانی، به مراتب نقش مهمتری در زندگی دارد. یعنی اینکه مدیریت افزایش جمعیت و توان استفاده از نیروی انسانی بسیار مهم است و افزایش یا کاهش جمعیت تأثیری در توزیع استفاده از منابع ندارد بلکه نوع مدیریت منابع است که میتواند سعادت یا شقاوت جامعه را رقم بزند.
ناگفته نماند آنچه سبب پذیرش قانون کاهش جمعیت شده همان راحتطلبی و رفاهطلبی انسانهاست که تمایل به گریز از هرگونه سختی دارند و راحتی کوتاه مدت خود را بر رنج بلندمدت ترجیح میدهند؛ رنجهایی مثل رنج تنهایی و بییاوری که سالیان سال همراه انسان خواهد ماند و در زمان پیری حسرت حضور فرزند بیشتر برای همیاری با او در دلش خواهد ماند.
نیروی انسانی؛ یکی از عوامل قدرت در دنیای امروز
در کنار توجه به عوامل اقتصادی و سیاسی یکی از مهمترین مؤلفههای اقتدار، نیروی انسانی است. نیروی انسانی و جمعیت یک کشور در علم سیاست یکی از مهمترین ارکان قدرت
محسوب میشود.
در نخستین گزارش توسعه انسانی سازمان ملل در سال ۱۹۹۰ آمده است: مردم یعنی مردان و زنان، ثروت واقعی هر ملتی را تشکیل میدهند. پس برای مقابله با دشمن باید جمعیت جوان را برای مقابله با انواع تهاجمات و تهدیدات افزایش داد.
شهید مطهری در کتاب پیرامون انقلاب اسلامی مینویسد: اسلام در رابطه جامعه اسلامی با جامعههای دیگر به قدرتمند شدن و قدرتمند بودن و تهیه لوازم دفاع از خود، در حدی که دشمن هرگز خیال حمله را هم نکند، توصیه کرده است.
آیه «و اعدوا لهم» در واقع بیانگر این اصل اجتماعی اسلامی است. در همین زمان میتوان این حکم را با توجه به شرایط زمانه با صورت اجرایی تازهای، به مرحله اجرا در آورد. از اینگونه مثالها الی ماشاء الله داریم. به نظر میرسد با توجه به شرایط کنونی پیش آمده، از این نوع مسائل میتوان بهره گرفت و برای الگوهای افزایش جمعیت پیاده نمود چرا که کاهش جمعیت در حال حاضر تبدیل به پاشنه آشیل قدرت ایران شده است. پس با استناد به آیه شریفه، باید به جمعیت به عنوان عامل افزایش قدرت و ایجاد ترس در دل دشمن نگریست.
نظر شما