سید رحیم نعمتی - قبل از هر چیز، باید توجه داشت که این اولین گزارش دستگاههای اطلاعاتی و نظامی بریتانیا در مورد جنگ نیست. واقعیت این است که بریتانیا از ابتدای این جنگ سیاستی کاملاً متفاوت از دیگر کشورها در پیش گرفت و سعی داشت با انتشار گزارشهای مستمر نظامی و اطلاعاتی از جنگ در اوکراین، خود عرصه دیگری از جنگ را به روی روسیه باز کند. این جنگ مشخصاً جنگ روانی است که با دو هدف دنبال میشود؛ هدف نخست تأثیر روانی بر عرصه جنگ هم بر نیروهای اوکراینی و هم روسی است. نکته جالب توجه اینجا است که این گزارش سرویسهای اطلاعاتی انگلیسی درست چند روز بعد از بیانیه ستاد کل ارتش اوکراین منتشر شده که در آن هم از تلفات ۳۰ هزار نفری سربازان روسی گفته شده بود. شکی نیست که بیانیهها و ادعاهای ستاد کل ارتش اوکراین به شدت غلوآمیز و حتی ارزیابیهای اطلاعاتی امریکا نیز طی این مدت مؤید آن نبوده، اما سرویسهای اطلاعاتی بریتانیا با انتشار گزارشهای مشابه مهر تأییدی بر ادعاهای ارتش اوکراین میزنند و این میتواند مایه دلخوشی نیروهای اوکراینی باشد، اما روشن است که به هیچ وجه گویای واقعیت نیست. حتی به فرض صحت این گزارش باز باید پرسید که آیا تلفات ۳۰ هزار نفری میتواند باعث فروپاشی ارتشی شود که بنابر آمارهای ارتشهای جهان در ۲۰۲۱، بیش از یک میلیون نیروی فعال و ۲ میلیون نیروی ذخیره دارد؟
هدف دیگر این جنگ روانی معطوف به کشورهای اروپایی است. هرچند که اتحادیه اروپا در نهایت تسلیم امریکا شد و همسو با آن تحریمهای گستردهای را علیه روسیه وضع کرد، اما این تنها سیاست اتحادیه و به خصوص دو کشور اصلی آلمان و فرانسه در مورد جنگ روسیه با اوکراین نبود. اولاف شولتس، صدراعظم آلمان، و امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه، در این چند ماه از جنگ چندین بار تلاش کردند از طریق تماس با ولادیمیر پوتین و ولودیمیر زلنسکی، رؤسای جمهور روسیه و اوکراین، راهی برای میانجیگری بیابند، اما بوریس جانسون، نخستوزیر بریتانیا، برخلاف این دو، از ابتدا بر طبل جنگ کوبیده و سعی میکند هرگونه راه مسالمتآمیز را در این موضوع ببندد. جانسون برای سخنرانی آنلاین خود در رادا، پارلمان عالی اوکراین، از کلمات وینستون چرچیل، نخستوزیر بریتانیا در زمان جنگ جهانی دوم، استفاده کرد و گفت که مقاومت اوکراین «بهترین ساعتی است که برای نسلهای آینده به یادگار خواهد ماند و بازگو خواهد شد.» به این ترتیب، جانسون تلاش میکند خود را در قامت چرچیل به نمایش درآورد و تصور میکند که میتواند با کارشکنی در کار رهبران آلمان و فرانسه مانع از میانجیگری آنها شود تا تکلیف جنگ روسیه و اوکراین در میادین جنگ معلوم شود به این امید که پیروزی اوکراین در این جنگ به او لقب چرچیل زمانه را بدهد. در واقع، جانسون دچار نوعی پارانویا نسبت به روسیه شده و گزارشهای ارتش و سرویسهای بریتانیا بنابر همین ویژگی روانی جانسون تدوین و منتشر میشود و ادعای فروپاشی ارتش چند میلیونی روسیه نیز جز نتیجه این حالت روانی چیز دیگری نمیتواند باشد. به این ترتیب، جانسون خود را چرچیل زمانه میداند، اما باید گفت که این فقط کاریکاتوری از چرچیل در زمان جنگ جهانی دوم است.
منبع: جوان آنلاین
نظر شما