به گفته مقامات، ایران یک بار دیگر از ذخایر اورانیوم غنی شده خود به غیر از ۳۰۰ کیلوگرم غنی شده در سطوح پایینتر، دست میکشد. همچنین تمام غنیسازی های بالای ۶۷/۳ درصد را متوقف می کند و هزاران سانتریفیوژ پیشرفته را از مدار خارج میکند. ایران همچنین راهی برای دستیابی به سلاح هستهای نخواهد داشت. علاوه بر این و مهمتر از همه بازدید کامل از مراکز و برنامه هستهای و بازرسیهای سرزده آژانس بینالمللی انرژی اتمی برقرار میشود. در حالی که برجام اولیه شامل محدودیتهایی تا ۲۰ سال بر برنامه هستهای ایران بود، توافق احیا شده ممکن است تنها تا زمانی که یک دموکرات در کاخ سفید حضور داشته باشد، ادامه یابد؛ زیرا جمهوریخواهان توافق را از بین میبرند.اکنون بی اعتمادی عمیقی هم در تهران وجود دارد. یکی از تفاوتهای اساسی بین توافق هستهای اولیه و نسخه احیا شده فعلی آن، فضای دیپلماتیک آن است. زمانی که برجام در سال ۲۰۱۵ منعقد شد، جان کری، وقت بیشتری را با جواد ظریف، وزیر امور خارجه سپری کرد تا با هر رهبر خارجی دیگری. این ارتباط فراتر از مذاکرات هستهای مفید بود. برای نمونه در زمان دستگیری چندملوان آمریکایی در ژانویه ۲۰۱۶ تنها با پنج تماس تلفنی بین ظریف و کری در کمتر از
۱۶ ساعت آزادی ملوانان تضمین شد.
اما زمانی که بایدن به قدرت رسید، عجله ای در احیای برجام نداشت؛ بنابراین تهران به سرعت برنامه غنیسازی اورانیوم خود را گسترش داد. تا ماه می ۲۰۲۱، ایران تقریباً ۲هزار سانتریفیوژ پیشرفته نصب کرده بود که هم از تعداد قبل از برجام و هم در دوران ریاست جمهوری ترامپ بیشتر بود. یک ماه بعد، پس از حمله مشکوک اسرائیل به سایت هستهای نطنز، ایران برای نخستین بار سطح غنیسازی را به ۶۰ درصد افزایش داد.از نقطهنظر تهران، جهان اکنون به طور غیرقابل برگشتی چندقطبی شده و برجام فضایی را ایجاد میکند که ایران به عنوان یک قدرت بزرگ
منطقه ای ارتقا یابد. بر اساس این نگاه، اروپا به شدت به گاز ایران نیاز دارد. درگیریهای فزاینده چین و روسیه با ایالات متحده نیاز هر دو را به تقویت روابط با تهران افزایش داده و تهران به دنبال آن است که اقتصاد خود را ضد تحریم کند. شاید قویترین راه برای اطمینان از پایبندی ایالات متحده، باز کردن تجارت مستقیم این کشور و ایران باشد تا هرگونه خروج آمریکا، ایالات متحده را هم متحمل ضرر و زیان کند.
نظر شما