رئیس جمهور ترکیه که در اوج بحران سوریه رؤیای خواندن نماز در مسجد اموی دمشق را در سر می پروراند و در اندیشه احیای امپراتوری عثمانی بود. پیرو این سیاست مداخلات منطقهای در پروندههای سوریه، عراق، لبنان و حتی یمن، لیبی و سودان در دستور کار قرار گرفت. البته این پایان کار نبود چرا که آنکارا با مصر، ائتلاف سعودی – اماراتی و حتی در حوزه مدیترانه با کشورهای یونان و قبرس وارد تنش شد.
اما در یک سال اخیر شاهد تحولات عجیبی و چرخش ۱۸۰درجهای در سیاست خارجی ترکیه بودیم. اردیبهشت ماه امسال و پس از پنج سال وقفه، نخستین دیدار میان مقامات عربستان و ترکیه در سطح بالا با سفر اردوغان به ریاض انجام شد. آنکارا دو ماه پیش از آن، تقویت روابط با امارات متحده عربی را رسانهای کرد. اردوغان در چند ماه اخیر حتی دست دوستی به سوی رژیم صهیونیستی دراز کرده و قرار است طرفین پس از چهار سال قطعی روابط، مناسبات کامل دیپلماتیک خود را از سر بگیرند. این کشور حتی از توسعه روابط با ارمنستان که دارای خصومت تاریخی هستند نیز دم زده است. مقامات آنکارا بهتازگی پالسهای مثبتی هم برای برقراری رابطه با سوریه ارسال کردهاند. کار به اینجا ختم نمیشود. رئیسجمهور ترکیه ۳۰مرداد ماه در پیامی دوستانه خطاب به مصر و مردم این کشور، خواستار رفع اختلافات میان آنکارا و قاهره شد.
هر چند سیاست پاندولی و تغییر یک باره در سیاست خارجی ترکیه امر عجیبی نیست اما اکنون این پرسش مطرح است که آیا میتوان تحولات اخیر را نشانههایی از تغییر در سیاست خارجی همسایه غربی و بازگشت به سیاست تنش صفر با همسایگان تعبیر کرد؟ برای یافتن پاسخ ابتدا باید سرکی به اوضاع داخلی ترکیه بکشیم. بر اساس نتایج نظرسنجی گالوپ، مردم ترکیه این روزها بهطور فزایندهای بابت کاهش کیفیت و استانداردهای زندگی خود نگراناند و دچار مشکلات اقتصادی هستند. بر اساس نظرسنجی این مؤسسه معتبر آمریکایی، شمار شهروندان ترکیهای که از تورم شدید و وضعیت اقتصادی کشورشان رنج میبرند به رکورد ۳۹درصد رسیده است. بالا رفتن نرخ تورم و رسیدن آن به ۸۰درصد سبب شده تلاطم در این اقتصاد بسیار زیاد شود.
نباید از یاد برد اقتصاد به عنوان مهره اصلی اردوغان در بازی قدرت محسوب میشود بنابراین هرگونه بالا و پایین آمدن رشد اقتصادی این کشور میتواند بر سبد رأی رئیسجمهور در انتخابات سال ۲۰۲۳ تأثیر بگذارد. این مسئله را وقتی کنار موضوع اتحاد احزاب مخالف اردوغان برای معرفی نامزد واحد در انتخابات آینده بگذاریم میبینیم شرایط چندان هم بر وفق مراد رئیسجمهور پیش نمی رود. همین مسئله است که اردوغان را به تغییر راهبرد واداشته است. وی به عنوان فردی کارآزموده در عرصه سیاست، از بازی با مهرهها برای کسب منافع به خوبی آگاه است. استفاده او از کودتای نافرجام ۲۰۱۶ برای قلع و قمع مخالفان داخلی (برخی کودتا را سازمانیافته از سوی اردوغان میدانند) و همچنین بازی منفعتطلبانه وی در ماجرای اوکراین گواه این مدعاست. با این اوصاف به نظر تغییر رویکرد منطقهای آنکارا هم راهبرد اردوغان است تا بتواند با استفاده از تبلیغات آن آبی بر آسیاب اقتصاد آسیبدیده این کشور ریخته و منافع سیاسی بعدی خود را تضمین کند. اما این روند به نظر آسان نمیآید چراکه کشورهای منطقه و بهویژه سوریه تحت تأثیر سیاست پاندولی و منفعتطلبانه حزب عدالت و توسعه اعتماد خود را به آنکارا از دست داده اند.
نظر شما