به گزارش (ایسنا)، یک سو بوی بیتابی و آشفتگی میدهد و سوی دیگر بوی کافور و آرامش از این طرف صدای ناله و شیون به گوش میرسد و از صدای بسم الله، صوت قرآن و در آن سو پرسشهایی از معاد، توحید و امامت است.
غسالخانه بهشت بقیع کاشمر نقطه پایان تلاقی بازماندگان داغدار رفتگان است.
در این میان افرادی هستند که جسدهای بیروح را مهیای سفر آخرت میکنند؛ همانهایی که سالهای طولانی از عمرشان را همنشین لحظات اول مرگ افراد، اموات هستند.
ولیالله، غسال کاشمری در زمره نجیبترین افراد این شهر است که با شغل امرار معاش میکند.
وی که همکنون 61 سال سن دارد و به عنوان تنها غسال شهر، میگوید: متولد روستای قوژد است و 25 سال قبل، به کار قالی بافی و قرائت قرآن در روستا مشغول بوده است.
در صورت او آرامشی از جنس زندگی است و به نظر میرسد تلخ و شیرین روزگار را خوب چشیده باشد، وقتی از او میپرسم چه شد، غسال شدی، گفت: یکی از دوستانم در سانحه تصادف جان خود را از دست داده وقتی برای غسل میت او را به غسالخانه آوردیم و با برخورد بد غسال با جسد بیجان دوستم مواجه شدم و حتی برخورد لفظی هم با او داشتم، پس از این اتفاق تصمیم گرفتم کار غسالی را انجام دهم.
وی که غسالی را از روستای خود شروع کرده و در روستا در کنار غسالی به قرائت قرآن جهت اموات اقدام میکرد، تصریح کرد: به دعوت شهرداری، 13 سال قبل برای کار غسالی به بهشت بقیع آمدم و تاکنون در اینجا مشغول به کار هستم.
این غسال با بیان اینکه در کارنامه خود در زمان حضور اشرار در منطقه، یک شب به تنهایی غسل و شستشوی 21 نفر را انجام داده بوده و در این زمینه رکوردار است، خاطر نشان کرد: فرد غسال باید یک فرد تمیز و متعهد باشد تا مردم در صورت نیاز، به گرفتاری و مشکل نیفتند.
ولیالله که با تعهد در کارش، ترک شهر حتی برای چند روز، مسافرت مشهد، مکه و کربلا و همچنین استفاده از تعطیلات را بر خود حرام کرده تا مردم درصورت نیاز به مشکل بر نخورند.
وی افزود: با علاقهای که به این کار دارم، هیچ گاه با مخالفت همسر و فرزندانم مواجه نشدهام و هم اکنون در صورت نیاز یک دختر و یک پسرم با من همکاری میکنند.
این غسال با بیان اینکه واجب است میت مسلمان را سه غسل بدهند اولی با آبی که با سدر مخلوط باشد، دوم با آبی که با کافور مخلوط باشد و سوم با آب تنها، تصریح کرد: غسل میت مثل نماز واجب است و با انجام آن دِین از گردن انسان بیرون میرود.
وی با بیان اینکه گاهی شبها پس از غسل اموات برای آنها قرآن میخوانم و در کنار آنها به خواب میروم، بیان کرد: از مردن در کنار اموات هیچ گونه ترسی به خود راه نمیدهم.
وی تصریح کرد: تاکنون در بیش از 20 سال کار غسالی جز احترام از مردم چیزی ندیدهام.
ولیالله گفت: از 6 سالگی مشغول به کار بوده و هیچ گاه غم دنیا را نخوردهام و توانستهام از زندگی خود به بهترین نحو لذت ببرم و فرزندانم نیز به وضعیت موجود عادت کردهاند.
وی کار در این حرفه را به نترسی و علاقهاش مرتبط دانست و افزود: اگرچه بنا به اعتقادات، مردم به شستن هفت میت سفارش شدهاند ولی کمتر آدمی این کار را انجام میدهد.
وی در ادامه گفت: هم اکنون جوانانی هستند که به من کمک میکنند و برخی فوت و فنهای غسالی را یاد میگیرند تا بتوانند به روستاییان خدمتی کنند.
وی با بیان اینکه در نگاه مردم، این کار مورد پسندی نیست، تصریح کرد: اگرچه غسالخانه غم انگیز است و جز گریه و زاری در آن چیزی نیست، ولی میدانم که خدا دوستم داشته تا بتوانم با این کار به مردم خدمت کنم.
این غسال ابراز امیدواری میکند در این اندک عمر باقی مانده بازهم به خوبی به مردم خدمت کند و رضایت آنها را توشه آخرت خود داشته باشد.
وی به تلخترین بخش شغل خود نیز اشاره کرد و گفت: شستن جسد نوهام و غسل دادنش که در سانحهای در مشهد فوت کرده بود، بر من سخت تمام شد.
این غسال از زندگیهای امروز که گرفتار تجملات شده گله کرد و گفت: هم اکنون جوانان نه تنها به فکر فردای آخرت خود نبوده، بلکه به فکر آینده دنیا خود هم نیستند و جز باری بر دوش پدر و مادر خدمت دیگری به آنها نمیرسانند.
وی افزود: برای اطمینان خاطر، قبری را در روستای محل تولدم آماده کردهام تا به هنگام فوت مرا آنجا به خاک بسپارند.
این غسال کاشمری با انتقاد از شهرداری، بیان کرد: این کار را به خاطر تحت پوشش بیمه قرار گرفتن از سوی شهرداری قبول کردم، اما در این 13 سال فقط 3 سال برای من بیمه رد شده و سهل انگاری عدهای موجب شده از حق و حقوق دوران بازنشستگی که میبایست در دوران پیری و بیماری برخوردار شوم، محروم باشم.
نظر شما