امروز کسی نمیتواند منکر رویارویی همه دنیای سرمایهداری با نهاد خانواده به مثابه یک کانون انسانساز باشد. صحبت از نهادی است که اگر ساختار آن را حفظ کنیم، به مادران و پدرانی میرسیم که از مکتبخانه و بازار تا مسجد و منزل مبتنی بر عنصر طلایی اخلاق پیش رفته و طی یک دوره آگاهیافزایی گسترده جمعی و صدالبته تحت نظارت و رهنمود خبرگان دینی و علمی ایران، انقلاب تاریخی ۱۳۵۷ را به رهبری امام خمینی «ره» رقم زدند. انقلابی که رهبران اصلی آن در سالهای پیش از شکلگیری حرکت ملی برای اسقاط طاغوت از دل هیئتهای مؤتلفه اسلامی، مجالس بزم و ادب، اصناف و مشاغل و دانشگاه ها، در تاریخ ایران جنبش آفرین شدند و شاخصه طلایی همه آنها مطالعه سمعی و بصری آن هم به صورت عمیق و عملگرایانه بود. همه این گروهها دست به دست هم دادند و حرکتی را رقم زدند که ریشههایش در نهاد خانواده نهفته بود. در همین باره شهید مطهری میگوید: «به عقیده ما اساس و ماهیت زندگی خانوادگی، شرکت و مالکیت نیست، بلکه وحدت است. خلقت، طرح این مطلب را به این شکل ریخته که دو موجود در شکل و وضع مختلف به صورت دو قطب مثبت و منفی یکدیگر را جذب کنند و وحدتی به وجود آورند، نه شرکتی قراردادی». آنچه از کلام استاد مطهری درک میشود، آن است که هرجا سخن از خانواده است، قطعاً وحدتی اتفاق میافتد که به دلیل جنس متفاوت آن و قراردادی نبودنش، تحول آفرین و تاریخ ساز خواهد بود. نقطه مقابل این تفکر هم وجود دارد که همه چیز مبتنی بر سررسیدهایی است که همواره رو به زوال است. به عنوان مثال، در دیدگاه همین غربیهایی که برای ما نسخه میپیچند، زن و مرد درون خانواده به مثابه دو همکار و احیاناً رقیب یکدیگر هستند که هرکدام تلاش میکند حق و سهم خود را از این همکاری مشترک دریافت کند. با توجه به چنین نگاهی، میتوانیم بگوییم وقتی خانواده از عنصر وحدت خالی شود، به مرور زمان شاهد گسترش این نبود وحدت به کل جامعه و در نهایت تکثری مخرب به دلیل شکلگیری انفعال در فضای گسست اخلاق بشری خواهیم بود. دکتر علی شریعتی هم در نوشتار معروف «فاطمه فاطمه است» حقیقت تعریف شده از سوی شهید مطهری را کاملتر میکند و مینویسد: «غرب به بهانه اصالت فردی زن، او را از نهاد خانواده بیرون می کشد و این را نمود اصالت زن تلقی میکند، حال آنکه زن و مرد به عنوان دو نیمه تمام در خانواده، یک موجود تمام را میسازند و مکمل یکدیگرند». بدین سان، به نظر نگارنده آنچه که بیش از گذشته موجب تشدید سیاستزدگی و امنیت گریزی در جامعه امروز و رشد بهانهجویی هیجانی و کنشگری غیرعقلانی در فضای تعاملی مردم ما شده است، ثمره ضعف در نهاد خانواده است. شیوع ضعف در نهاد خانواده؛ یعنی ضعف در رویکرد جامعه به رسالتهای اخلاقی و اصالت انسانی موجب رشد فردگرایی خواهد شد که یک سر آن در نیازها و سردیگر آن در فضای مجازی است. با این اوصاف، نیل اشخاص به خروج از دایره عقلانیت امری طبیعی خواهد بود. آنچه امروز باید به همه سیاستگذاران کشور گوشزد کرد این است که اگرچه مسکنهای مقطعی ممکن است جسم بیمار جامعه فعلی ما را از درد فتنهها دور کند، اما در صورت ادامه بیتوجهیها دیری نمیپاید که حملات عصبی شدیدتری به سراغ جامعه فرهنگی ایرانی خواهد آمد.
۲۷ مهر ۱۴۰۱ - ۱۲:۱۷
کد خبر: 821313
نظر شما