به گزارش قدس آنلاین، بعد از شهادت امیرالمؤمنین (ع) جامعهای که از شهادت جضرت شوکه شده بود با بیعت و همراهی اکثریت به خلافت امام حسن (ع) روی آورد. طمع خلافت و حکومت بر امت اسلامی بر جان معاویه، که در این زمان بزرگ بنی امیه بود، چنگ میانداخت. او که در میان امت مسلمین مقبولیتی برای خلافت و حکومت نداشت، تلاش میکرد تا از روشهای مختلف این مشروعیت را به دست بیاورد. یکی از اتفاقاتی که در آن دوران رقم خورد، پیمان صلحی بود که بین معاویه و امام حسن مجتبی (ع) برقرار شد. سپاهی که در آن دوران امام را همراهی میکردند، از انسجام و وحدت لازم برخوردار نبودند و ایمانی راسخ برای یاری ولی خدا نداشتند. طبق روایات، حتی "ابن عباس" فرمانده سپاه نیز با دریافت رشوه از همراهی امام دست کشید و همراه با ۸هزار سرباز به معاویه پیوست. تنهایی امام حسن مجتبی (ع) در میان امت ، خیانت یاران و سپاهیان و عدم همراهی آنها در جنگ به بهانههای مختلف ، امام را در شرایط سختی قرار داده بود. در این رابطه با دکتر مجتهدی، عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد گفتوگو کردیم.
مجتهدی در ارتباط با چرایی پذیرش این صلح توسط امام حسن (ع) گفت: اتفاقی که از آن به عنوان صلح امام حسن (ع) یاد میکنیم، درواقع یک اشتباه تاریخی بزرگ است. منابع در ارتباط با این واقعه تلاش کردهاند چنین وانمود کنند که امام حسن (ع) خود به صلح اصرار داشته است؛ درحالی که واقعیت امر چیز دیگری است.
وی ادامه داد: معاویه به عنوان فرزند ابوسفیان، فردی که تا آخرین لحظات دست از جنگ با پیامبر(ص) برنداشت، در میان مردم شخصیت مقبولی برای حاکمیت نداشت. از این رو درصدد بود تا از راه دیگری مشروعیت خود را به عنوان خلیفه به دست بیاورد. با به خلافت رسیدن امام حسن (ع)، و با توجّه به شرایط خاص یاران و اصحاب امام، این فرصت برای معاویه فراهم شد. این درحالی است که امام حسن مجتبی (ع) ، به تبعیت از شرایطی که امام علی (ع) در دوران خلافتشان داشتند، اولویت خود را جنگ با معاویه قرار داده بودند اما بالاجبار این صلح را پذیرفتند.
مجتهدی افزود: معاویه برای تحت فشار گذاشتن امام در قبول این صلح نامه، به جنگ نرم روی آورد، چرا که میدانست در جنگ سخت شانسی زیادی برای پیروزی ندارد. بدین ترتیب با نیرنگ و دسیسههای بسیار این صلح را در واقع به امام تحمیل کرد. از این رو اگر از واژهی صلح تحمیلی در ارتباط با این اتفاق صحبت کنیم، صحیحتر است. امام نیز با شرایطی که در سپاه خود میدیدند، برای حفظ شیعیانی که در آن زمان در اقلیت بودند، این صلح تحمیلی را پذیرفتند.
وی در ارتباط با نقش تاریخی بنی امیه در تحریف این واقعه افزود: منابع تاریخی متاسفانه به نوعی منعکس کننده تصویری هستند که بنیامیه میخواست از این صلح بازتاب پیدا کند. آنها درصدد بودند تا بار مسئولیت این صلح را به دوش امام بیندازند و شخصیت او را مایل به صلح با کسی چون معاویه معرفی کنند. این درحالی است که امام جنگ با معاویه را در اولویت اول و اصلی خود قرار داده بود. بنی امیه در این راه حتی به جعل روایت و حدیث نیز روی آورد که مشهورترین آن، روایتی جعلی از پیامبر (ص) است که میفرمایند: فرزندم حسن بین دو گروه از امت من صلح برقرار میکند. از این رو حتی برخی مفاد صلح نامه نیز دچار تحریفاتی شده و برای مثال حتی میتوان احتمال داد که شرط مالی امام برای قبول پیمان یکی از همین موارد باشد.
این پژوهشگر تاریخ اسلام در ارتباط با واکنش جامعه به پذیرش این صلح بیان کرد: در مورد واکنش شیعیان به این اتفاق، روایات ضد و نقیضی از توهین برخی افراد به امام وجود دارد. اما مهمترین نکته این است که در آن دوران، بر طبق سندی که شیخ مفید در ارشاد روایت میکند، یاران امام به ۵ گروه تقسیم میشدند که شیعیان تنها یک گروه از آنها و در اقلیت بودند. در میان این گروهها حتی خوارجی که با معاویه دشمن بودند نیز حضور داشتند. درواقع همین در اقلیت بودن شیعیان موجب شد تا امام تن به پذیرش صلح داده و به نوعی از آنان محافظت کنند.
وی در پایان اشاره کرد: بسیاری از مردم در آن دوران به امام اعلام میکردند که از جنگ خسته شدهاند و تمایلی به ادامه آن ندارند، در این شرایط، امام که به دنبال مجبور کردن هیچ یک از افراد به ادامۀ جنگ نبود، صلح پیشنهادی معاویه را قبول کرد که این عملکردشان درواقع نمونهای شاهکار از مدیریت اجتماعی است. در اجباری بودن این صلح هم سخنان خود حضرت گواه است که فرموند: در این پیمان هیچ عزتی وجود ندارد.
خبرنگار: محدثه مودی
نظر شما