انتخابات

۳ آبان ۱۴۰۱ - ۱۲:۰۸
کد خبر: 822272

عهدنامه گلستان در پی جنگ ده ساله ایران و روسیه، در زمان حکومت فتحعلی شاه و در تاریخ ۳ آبان ۱۱۹۲ هجری شمسی منعقد شد. عهدنامه‎‌ای که زخم‌های بسیاری بر پیکره ایران برجای گذاشت.

گلستان خزان زده قاجار

به گزارش قدس آنلاین، خنجر تیز قدرت طلبی کشورهای استعمارگر در طول تاریخ همواره زیر گلوی بسیاری از کشورهای جهان بوده‌است؛ کشورهایی مثل انگلیس، روسیه و آمریکا که برای توسعه طلبی و جهان گشایی‌های کذایی‌شان به بسیاری از کشورها حمله کرده و به اقتصاد و فرهنگ آن‌ها یورش می‌بردند. ایران نیز در تاریخ پر فراز و نشیب خود از تیغ تیز استعمار در امان نبوده است. از این حیث عهد قاجار به دلایل فراوان، نقطه‌ای تاریک در تاریخ معاصر ایران به شمار می‌رود. جنگ‌های طولانی و عهدنامه‌های ذلت‌باری که در عهد پادشاهان قاجار اتفاق افتاد، زخمی عمیق بر پیکر این سرزمین نشاند.

عهدنامه ننگین گلستان یکی از این اتفاقات است که به دنبال جنگ ده ساله ایران و روسیه منعقد شد. به موجب این قرارداد یکطرفه، علی الظاهر جنگ خاتمه یافت؛ اما به بهای تکه تکه شدن ایران.

قراردادی با یک مقدمه و یازده فصل که درپی آن بخش‌هایی از منطقه قفقاز از ایران جدا و به روسیه الحاق شد و همچنین کشتی‌های روس نیز برای حضور در دریای خزر آزادی پیدا کردند.

تاثیرات عهدنامه گلستان بر فرهنگ ایران

از دیگر تاثیرات این قرارداد بر اقتصاد، تمامیت ارضی و روابط بین المللی سخن زیاد گفته شده، اما تاثیری که این عهدنامه بر فرهنگ این مملکت گذاشت نیز جای بحث زیادی دارد.

بسیاری از مورخان و پژوهشگران تاریخ معاصر، عهدنامه گلستان را سرآغاز ورود گسترده فکر و اندیشه غربی به ایران می‌دانند. ایرانیان بعد از این اتفاق، گویی تازه به پیشرفت غرب و عقب ماندن خود از قافله تمدن و تجدد عصر جدید پی بردند. در پی این ماجرا بود که سیاسیون و سردمداران نظامی کشور، دریافتند که در جاده پیشرفت و توسعه، فاصله بسیاری با غرب دارند.

این مسئله موجب شد تا احساس لزوم تغییر در بین صاحب منسبان جان بگیرد و به فکر اصلاح در زمینه‌های گوناگون بیفتند. عباس میرزا نیز جزو سردمداران قاجاری بود که این احساس او را واداشت تا برای جبران این فاصله، دست به اصلاحاتی بزند. یکی از مهمترین اقدامات او اعزام دانشجو به خارج از کشور بود.

به دنبال این اقدام، دانشجویان به حاملان و ناقلان افکار و فرهنگ جدید به کشور بدل شدند. میرزاصالح شیرازی نیز از جمله همین دانشجویان اعزامی بود که سفرنامه‌های او، به زعم بسیاری از تاریخ نگاران، از مهمترین آثاری است که در آشنایی ایرانیان با فرهنگ غرب و ورود اندیشه‌های سیاسی و فکری جدید نقش مهمی داشته است.

هجوم فرهنگ غربی به کشور و البته تجددخواهی قاجاریان، و از طرفی نگرانی دیگر استعمارگران زمان از قدرت گرفتن روسیه، موجب شد تا ایران باز هم تن به ذلت داده و زیر بار زورگویی‌های تاریخی فرانسه و انگلیس برود. فرانسه که نگرانی شدیدی از جانب روسیه احساس می‌کرد و ایران را پلی برای رسیدن به فتوحات خود می‌دانست، قرارداد فینکنشتاین را با ایران منعقد کرد. قاجاریان نیز که به دنبال مجرایی برای رسیدن به پیشرفت بودند و این مسئله را صرفا در گرو پیوستن به کشورهای غربی می‌دیدند، این قرارداد را پذیرفتند.

به نام ایران، به کام استعماگران

اما این مسئله چیزی جز بی‌تدبیری پادشاهان قاجار و صاحب منسبان را منعکس نمی‌کند. چراکه پس از عهدنامه گلستان، نه تنها جنگ خاتمه پیدا نکرد، بلکه روسیه حریص‌تر شده و برای به زیر سلطه بردن دیگر مناطق قفقاز، باز هم به ایران حمله کرد. به موجب دومین جنگ میان ایران و روسیه و تبعات زیان‌بار آن، فتحعلی شاه مجبور به پذیرش قعنامه ننگین ترکمنچای نیز شد که در پی آن ۳۰هزار کیلومتر دیگر از خاک ایران به روسیه واگذارگردید.

عهدنامه گلستان بهترین نمونه از نتیجه اعتماد به غرب

بازخوانی اتفاقاتی این چنین از دل تاریخ معاصر، بیانگر حقایق مهمی است. اعتماد به غربی‌ها در هیچ دوره‌ای از تاریخ برای ایرانیان خیر به دنبال نداشته است. زخم‌هایی که به خاطر اعتماد به غربی‌ها بر پیکره کشور نشسته ، آنچنان عمیق است که هنوز هم درمان نشده‌است.

اما حقیقت شایان توجه دیگر، تلاش استعمارگران برای تجزیه ایران است. تلاشی که متاسفانه در دوران قاجار و پهلوی تا حدودی به نتیجه دلخواه غربی‌ها نزدیک شد. اما خاصیت تاریخ همین است که با بازخوانی‌های مکرر آن می‌توان تاحدی جلوی اتفاقات تلخ آینده را گرفت.

کامی که از اعتمادهای مکرر و غلط به غرب تلخ شده، قرار نیست حالا شیرین شود. ماهیت کشورهای استعمارگر و نیت آن‌ها هیچ گاه تغییر نکرده و نمی‌کند؛ تصور خیرخواهی‌ آن‌ها برای ملت ایران، رویای ناصادقی است که با کمک رسانه‌ و القائات فرهنگی، به اندیشه برخی‌ها نفوذ کرده و چشمشان را بر حقیقت بسته است.

قدرت طلبی سیری‌ناپذیر غرب و دشمنی آن‌ها با اقتدار ایران، افسانه‌ نیست. حقیقتی است که از دل همین اتفاقات تاریخی بیرون زده و تغییر نیافته است.

خبرنگار: محدثه مودی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.