منطقه جبلعامل در جنوب لبنان از دیرباز محل سکونت شیعیان بوده است. گزارشهای تاریخی میگویند در نخستین سالهای ورود اسلام به شام، ابوذر غفاری، صحابی نامدار رسول خدا(ص) و از یاران صدیق امیرمؤمنان(ع)، مدتی در این منطقه اقامت کرد و به تبلیغ دین در میان مردم پرداخت؛ همین اقامت و تبلیغ را دلیل گسترش و بقای تشیع در جبل عامل میدانند. به تدریج مدارس علمیه شیعه در این منطقه پا گرفت و آموزش فقه و حدیث بر مبنای آموزههای اهلبیت(ع) رونق فراوانی یافت؛ هر چند که این رونق روزافزون، به اندازه حوزههای ریشهدار شیعی در نجف و حلّه نبود. تا اینکه در قرن هشتم هجری، دانشمندی نابغه و عالمی برجسته و جامعالاطراف در جبلعامل ظهور کرد که سبب ارتقای جایگاه علمی این منطقه شد؛ محمد بن جمالالدین مکّی عاملی مشهور به شهید اول، نویسنده کتاب مشهور «اللمعه الدمشقیه» که شرح مشهور آن با نام «روضه البهیه» قرنهاست به عنوان یکی از اصلیترین کتابهای آموزشی حوزههای علمیه شیعه مورد استفاده قرار میگیرد.
اطلاق عنوان شهید به محمد بن جمالالدین، اشارهای به فرجام غمانگیز اوست؛ روز ۹ جمادیالاول سال ۷۸۶، دسیسهچینان و مخالفان تشیع که محمد بن جمالالدین را متهم به انحرافات عقیدتی کرده بودند، او را گردن زدند و طبق گزارش شیخ حرّ عاملی، پیکرش را به آتش کشیدند. امروز سالگرد شهادت مظلومانه آن فقیه بزرگ است.
جبلعامل مهد فقاهت میشود
شهید اول در سال ۷۳۴قمری در روستای «جزین» در منطقه جبلعامل به دنیا آمد. خانوادهای اهل علم داشت؛ آن گونه که مقدمات فقه را نزد پدرش جمالالدین و ریاضیات را نزد عمویش اسدالدین آموخت و در ۱۶ سالگی به حله، شهری در عراق امروزی رفت تا به تکمیل درس بپردازد.
در آن زمان، مکتب حله جایگاهی رفیع در سپهر فقاهت شیعه داشت. این مکتب در پرتو تکاپوهای علمی علامه حلی، شاگرد برجسته خواجه نصیرالدین طوسی و نخستین کسی که به وی لقب «آیتالله» دادند، رونق گرفت و با درگذشت وی، شهرت و اعتبار آن توسط شاگردان علامه به خصوص پسرش، فخرالمحققین تداوم پیدا کرد. شهید اول برای کسب علم وارد حلقه شاگردان فخرالمحققین شد؛ اما حضور وی تنها یک سال دوام آورد؛ شهید اول در ۱۷ سالگی به درجه اجتهاد رسید و از استاد خود اجازه روایت دریافت کرد.
او پس از توقفی کوتاه در حله و تحقیق و تدریس در این شهر، در سال ۷۵۵قمری به جزین، زادگاهش بازگشت و دست به تأسیس مدرسهای زد که نقشی بنیادین در رونق علمی منطقه جبلعامل داشت. در این مدرسه، محمد بن جمالالدین میزبان شاگردانی از سراسر جهان اسلام بود. به دلیل تسلط وی بر فقه مذاهب چهارگانه اهل سنت، پیروان این مذاهب در درس وی حاضر میشدند و شهید اول نیز در سفر به شهرهای اطراف به ویژه دمشق، در محضر درس استادان مذاهب اربعه حضور مییافت و با آنها به مباحثه میپرداخت. با تلاشها و البته جایگاه علمی محمد بن جمالالدین، اعتبار مدرسه علمیه جزین چنان بالا رفت که چند سال پس از شهادت وی، در جریان تشییع جنازه دخترِ دانشمندش، بیش از ۷۰ مجتهد شیعه حضور داشتند که این تعداد، تنها از استادان مدارس جبلعامل بودند و به احتمال زیاد، بیشتر آنها از دانش شهید اول بهرهمند شدند.
خانواده شهید اول نیز در نوع خود کمنظیر بود. همسرش «امّعلی» در محضر شهید اول علم آموخته و در جبلعامل برای بانوان تدریس میکرد. دختر وی، «فاطمه» ملقب به «امّحسن»، چنان در مقام فقاهت جایگاه بلندی داشت که به «ستّالمشایخ» مشهور بود و سه پسر شهید اول، رضیالدین، ضیاءالدین و جمالالدین نیز فقیهانی دانشمند محسوب میشدند که از پدر بزرگوارشان اجازه روایت داشتند.
حکایت تألیف «اللمعه الدمشقیه»
دوران حیات شهید اول با عصر انحطاط حکومت ایلخانی در ایران مصادف شد. در همین دوره، حکومتهایی در گوشه و کنار فلات ایران و بینالنهرین شکل گرفت که سربداران یکی از آنها بود؛ حکومتی شیعی که با مرکزیت بیهق (سبزوار کنونی) تأسیس شد و تا زمان هجوم تیمور لنگ به ایران دوام آورد. خواجه علی مؤید، آخرین امیر سربداری برای آنکه بتواند فقه شیعه را با دقت و استناد در جامعه پیاده کند، از شهید اول که در آن زمان به دمشق رفته بود، خواست که به خراسان بیاید اما انجام این کار برای شهید اول امکان نداشت. به همین دلیل، وی کتاب «اللمعه الدمشقیه» را در هفت روز نوشت و آن را برای خواجه علی مؤید فرستاد. این مکتوب هفت روزه، حدود هفت قرن است که به عنوان یکی از متون درسی اصلی در حوزههای علمیه شیعه مورد استفاده قرار میگیرد و شرح زینالدین بن نورالدین علی مشهور به شهید ثانی (عالم نامدار شیعه در قرن دهم) بر آن، با نام «الرَّوضَهُ البَهیَهُ فی شرح اللُّمعَهِ الدِّمِشقیَّه» با عنوان اختصاری «شرح لمعه» از شهرت علمی و آموزشی بسیار زیادی برخوردار است.
خبرنگار: محمدحسین نیکبخت
نظر شما