در ۲۰ جمادیالثانی سال ۶۸۲ / ۳۱ شهریور ۶۶۲، خدا به علامه حلی فرزندی داد که بعدها او را به دلیل دقت فراوان در تحقیق و تلاش فراوانش برای استدلال و کشف راهکارهای علمی، «فخر المحققین» لقب دادند. وی در دوران حیات بابرکتش که ۸۶ سال طول کشید آثار ارزشمندی را تألیف و شاگردان بزرگی تربیت کرد.
اجتهاد و تألیف، پیش از بلوغ
شاید یکی از شگفتانگیزترین فرازهای زندگی محمد بن حسن حلّی مشهور به فخرالمحققین، تواناییهای اعجابآور وی در حوزه فقاهت و قواعد آن باشد. او طبق روایتی مشهور، در ۱۰سالگی به درجه اجتهاد رسید و از این منظر، هیچ کدام از فقهای بزرگ شیعه مانند وی نبودهاند. افزون بر این، فخرالمحققین از همان اوان کودکی، اهل استدلال و دست به قلم بود و به همین دلیل، کتاب بسیار مشهور و ارزشمند «اِیضاح الفَوائِد فی شرح مُشکلات القَواعد» را در حالی به رشته تحریر درآورد که کمتر از ۱۰ سال داشت؛ این موضوعی است که قاضی نورالله شوشتری در «مجالس المؤمنین» به آن اشاره میکند و اگر تاریخ تألیف درج شده در کتاب را هم در نظر بگیریم، فخرالمحققین هنگام نگارش آن، هنوز به ۱۰سالگی نرسیده بود. با این حال، برخی از پژوهشگران معتقدند وی کتاب «ایضاح» را به صورت خلاصه در آن سن و سال به رشته تحریر درآورد و چند سال بعد، پیش از رسیدن سن بلوغ، آن را به اتمام رساند که البته هر دو دیدگاه، نشان از هوش اعجابآور و شگفتانگیز فخرالمحققین دارد. کتاب «ایضاح» امروزه در چهار جلد منتشر شده است و حوزههای فقهی مختلفی را در بر میگیرد. شیخ بهایی درباره این کتاب معتقد است «مانند آن در فقه استدلالی تألیف نشده».
دعای خیر پدر
فخرالمحققین بسیار مورد توجه پدرش، علامه حلی بود. دلیل این توجه را به جز هوش سرشار و نبوغ خدادادی فرزند، ادب و اخلاقی دانستهاند که محمد بن حسن حلّی را نه فقط در میان همسالان، بلکه در میان اهل فضل و دانشمندان روزگار خود، برجسته و سرآمد میکرد. گزارشی از یک فقیه شافعی مسلک در دربار اولجایتو - از فرمانروایان دودمان ایلخانی ایران - در دست است که فخرالمحققین را همراه پدرش در دربار دیده و اخلاق وی را با کلماتی وزین و درخشان ستوده است. خود علامه حلی نیز در جایجای آثارش از پسر یاد میکند و او را با عالیترین کلمات میستاید. علامه کتاب «الفین» را در اثبات امامت امیرمؤمنان(ع)، در واقع برای فرزندش به رشته تحریر درآورد و فخرالمحققین، بعدها این کتاب را تکمیل و منتشر کرد. علامه در مقدمه این کتاب، با عباراتی شگفت از پسر یاد میکند و مینویسد: «من به خواهش فرزند عزیزم محمد که خداوند امور دنیا و آخرت او را اصلاح گرداند، چنان که او نیز نسبت به پدر و مادرش از هر گونه احترام و خدمتگزاری مضایقت ندارد و امیدوارم خداوند، سعادت دو جهان را به او روزی کند ... این کتاب را که موسوم به الفین است، املا نمودم». او در جای دیگری پس از آوردن نام فرزندش، مینویسد: «خداوند مرا فدای او گرداند و از بدیها دور بدارد». فخرالمحققین همراه با پدرش، مدتی از حله هجرت کرد و به آذربایجان رفت. دلیل این هجرت معلوم نیست، اما بر اساس آنچه خودِ او در حاشیه «الفین» نوشته، با اجبار و از سر ناگزیری بوده است. به نظر میرسد این اجبار، احتمالاً به دلیل تغییر مذهب اولجایتو، ایلخان مغول و گرویدن وی به تشیع باشد. بعید نیست علامه حلّی و فرزندش، فخرالمحققین، به خواست اولجایتو، رهسپار آذربایجان شده و مدتی را نیز در تختگاه وی، شهر سلطانیه در نزدیکی زنجان امروزی به سر برده باشند. اما این دوری، زیاد نپایید و پدر و پسر بار دیگر به زادگاه خود بازگشتند. علامه حلی در ۱۵ دی سال ۷۰۴ دار فانی را وداع گفت و در نجف اشرف به خاک سپرده شد. فخرالمحققین حدود ۴۴ سال پس از پدرش زیست و سرانجام او نیز در ۲ بهمن ۷۴۸ (۱۵ جمادیالثانی ۷۷۱) دار فانی را وداع گفت. هر چند مکان دفن فخرالمحققین به تحقیق معلوم نیست، اما به احتمال زیاد وی را نزدیک مرقد پدرش در حرم امیرالمؤمنین(ع) دفن کردهاند.
خبرنگار: محمدحسـین نیکبخت
نظر شما