بچه که بودیم عزیزجان هر چند روز یک بار دستمان را می گرفت و پیاده و سواره میرفتیم تا به حرم برسیم. حدفاصل بالاخیابان تا حرم را پیاده میرفتیم و از مغازههای دور و بر حرم نخودچی و آبنبات قیچی و آبنبات زنجبیلی برایمان میخرید. خوردن همه آن خوراکیها تا رسیدن به حرم برایمان لذتبخشترین کار دنیا بود. البته که عزیزجان همیشه قسمتی از خوردنیها را پر شالش نگه میداشت تا برسیم به حرم و بعد از زیارت متبرکشان میکرد به ضریح و به زیارتنامهای که میخواند. آنوقت میدانستیم بعد از رسیدن به خانه هم هنوز خوراکی برای خوردن داریم. این بار اسم خوراکیها میشد سوغاتی. سوغاتیهای متبرکی که تا چند روز حال و هوایمان را خوش میکرد و عزیزجان میدانست متبرکمان میکند. توی این سالها تبرک جستن به حرم مطهر امام رضا(ع) را به شکلهای مختلف تجربه کردهایم. غذای متبرکی که گاهی نصیبمان شدهاست. افطاریهای متبرک حرم، نمکهایی که در بستهبندیهای سبزرنگی با دست خادمان حضرت به ما میرسد، برنجهای بستهبندی شده که قرار است غذای کل خانواده را متبرک کند و حتی گلهای خشک شده متبرکی که از دستهگلهای بالای ضریح روزیمان میشود. فرقی نمیکند این تبرکی چه باشد و میزانش چقدر باشد، همین که بدانیم مبارک شده به صحن و سرای مولایمان علیبنموسیالرضا(ع) برایمان کافی است.
اگر بخواهیم بگوییم اصلا تبرک چیست لازم است به معنی کلمهاش دقت کنیم. تبرک به معانی خیر کثیر و فزونی، سعادت و ثبات تعریف شده است. «تبرّک» از ریشه «برک» در لغت؛ به معنای مبارک شدن، برکت پیدا کردن، افزونی در نعمت و تیمّن است. پس اگه شیء یا غذا و خوراکی برایمان تبرک است یعنی مبارک شده به وجودی مقدس.
این موضوع اصلش ریشه قرآنی دارد؛ زمانی که یعقوب نبی(ع) از فراق یوسف(ع) نابینا شد به روایت قرآن کریم، لباس پسر را روی چشمش گذاشت و دوباره بینا شد: «فَلَمَّا أَنْ جاءَ الْبَشیرُ أَلْقاهُ عَلی وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصیراً قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُون».تبرّک و استشفا به پیراهن یوسف، نمونهای از تبرّک و استشفا به اجسامی است که به شکلی منسوب به اولیای الهی هستند.
همچنین، قرآن کریم از متبرّک بودن بعضی از مکانها و مبارک بودن اولیای خدا خبر میدهد. برای نمونه، درباره مکّه و مسجد الحرام میفرماید: «در حقیقت، نخستین خانهای که برای [عبادت] مردم، نهاده شده، همان است که در مکه است و مبارک، و برای جهانیان [مایه] هدایت است». درباره قدس شریف میفرماید: «مسجد الأقصایی که گرداگرد آنرا برکت دادیم».درباره حضرت ابراهیم(ع) و فرزندش اسحاق(ع) میفرماید: «و برکت نهادیم بر او و بر اسحاق». و از زبان حضرت عیسی(ع) میفرماید: «خداوند مرا هر جا که باشم مبارک قرار داده است».
واژه تبرک در قرآن مجید به کار نرفته است، اما ماده آن، ۳۴ مرتبه و در قالب الفاظ بارَکَ، بارَکنا، بورِکَ، تَبارَک، بَرَکات، بَرَکاتُه، مُبارَک، مبارَکاً و مُبارَکه به کار رفته است. مبارک در قرآن وصف انسانها، موجودات، مکانها و زمانهای خاصی شده است.
متبرکها در قرآن
حضرت نوح (ع) و همراهانش: «قیلَ یا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلامٍ مِنَّا وَ بَرَکاتٍ عَلَیک وَ عَلی أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَک وَ أُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ یمَسُّهُمْ مِنَّا عَذابٌ أَلیمٌ»؛
حضرت ابراهیم(ع) و اسحاق(ع) : «وَ بارَکنا عَلَیهِ وَ عَلی إِسْحاق»؛
حضرت موسی(ع) : «فَلَمَّا جَاءَهَا نُودِی أَن بُورِ ک مَن فِی النَّارِ وَمَنْ حَوْلَهَا»؛
حضرت عیسی(ع) : «و جَعَلَنی مُبارکاً اَینَ ما کُنتُ»؛
خاندان ابراهیم(ع) : «رَحْمَتُ الله وَ بَرَکاتُهُ عَلَیکمْ أَهْلَ الْبَیت»؛
قرآن کریم: «هذا کتابٌ اَنزلناهُ مُبارَک»؛
ملائکه: «فَلَمَّا جاءَها نُودِی أَنْ بُورِک مَنْ فِی النَّارِ وَ مَنْ حَوْلَها»؛
آب باران: «وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَکاً...»؛
درخت زیتون: «مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَکةٍ زَیتُونَةٍ لا شَرْقِیةٍ وَ لا غَرْبِیةٍ»؛
دیدگاه رایج مسلمانان اینست که، از نقطه نظر اعتقادی و کلامی زیارت مقبره بزرگان و تبرک به آثار منسوب به ایشان مبارک و خوب است. به گفته بزرگان و علما، برکت و مغفرت الهی به واسطه برخی اشخاص از جمله انبیا و اولیا و اشیای مقدس مانند کعبه نازل میشود. در این فرایند، واسطهها از جانب خداوند قرار داده شدهاند و منشأ اصلی برکت، خداوند است و امور مقدسی که مسلمانان از آن برکت میطلبند، شأنی مستقل از خداوند نداشته و تبرک جستن به آنها ربطی با شرک ندارد.
ارتباط تبرک با توسل
تبرک از نظر مفهومی و مصداقی با توسل ارتباط معنایی نزدیکی دارد، مخصوصا وقتی برای رسیدن به خیر معنوی تبرک میگیریم. بعضی ها معتقدند که چون حقیقت تبرک، توسل است؛ تفاوتی بین این دو نیست؛ اما این دو مفهوم، تفاوتهایی با هم دارند به این صورت که توسل عبارت است از واسطه قرار دادن امور یا اشخاص محترم و مقدس به پیشگاه خداوند برای رسیدن به خواستهای و تبرک طلب خیر و برکت مادی و معنوی است که خداوند در آنها قرار داده است.
در فرایند متبرک شدن، اثری مثبت از سوی موجود مقدس و متعالی بر عناصر عالم غیر قدسی گذاشته میشود و تبرک همراه با نوعی تجلی امر قدسی در وجه رحمانی است. در این فرایند، سه اتفاق میافتد:
برقراری ارتباط با عالم ماوراء طبیعت
انتقال نیروی قدسی به موجود یا شیء دیگر
ارتقای وجودی شیء، موجود و یا شخص متبرک شده.
شعیان و تبرک جستن
در فقه شیعه، طلب برکت از آنچه از نظر شرع، دارای قداست و احترام است، جایز و بلکه مستحب است. برای نمونه، تبرک جستن به نام ائمه با نوشتن این نامها بر کفن و جریدتین (دو تکه چوب تازه)، و نامگذاری فرزندان به نام ایشان، تبرک به مشاهد مشرفه و تربت قبور معصومین، و قرار دادن تربت در قبر به قصد تبرک، تبرک به قرآن با نوشتن آیات قرآنی بر کفن و مسّ کلمات و حروف آن مستحب است.
سند تبرک گرفتن در قرآن
مجوّز حکم شرعی تبرک، قرآن کریم، سنت رسول الله (ص) و سیره ائمه علیهمالسالم است. سنت حضرت رسول(ص) پشتوانه مهم جواز تبرک است. پیامبر اکرم (ص) در برخی روایات، اصحاب را به تبرک جستن از خودش تشویق کرده است.
بنابر برخی روایات، پیامبر (ص) به اصحاب امر کرد که از چاه ناقه صالح تبرک بگیرند و این دلیل بر جواز تبرک به آثار انبیا و صالحان است، اگرچه از دنیا رفته باشند.
گفتهاند که در شب ازدواج حضرت فاطمه(س)، پیامبر اکرم(ص) پس از وضو، بقیه آب وضوی خویش را به سر و صورت و بدن ایشان پاشید و از خدا خواست تا به او و نسلش برکت بخشد.
امام علی(ع) در روایتی میفرمایند که به برکت لمس کردن چشمان وی توسط پیامبر (ص) در جنگ خیبر که به شدت درد میکرد، دیگر گرفتار چشم درد نشده است.
در شب معراج، در مکانهایی که منسوب به پیامبران بوده، نماز خواندند. این نماز خواندن در آن مکانها وجهی نداشته جز اینکه آن مکانها به واسطه آن پیامبران متبرک شده بود.
در جریان دفن فاطمه بنت اسد؛ مادر حضرت علی(ع)، پیامبر(ص) این بانو را با لباس خودشان کفن نمود و قبل از به خاک سپردن او، لحظاتی در قبرش خوابید تا به واسطه ایشان سختی قبر بر او آسان گردد.
نویسنده: فاطمه عامل نیک
نظر شما