دکتر عماد افروغ، استاد دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار ما میگوید: باید دنبال معرفت کاربردی باشیم؛ معرفتیکه چارهساز باشد. علم شرقی و غربی ندارد، دانشآموختگان آنور آب هم حلواحلوا کردن ندارند! ملاک باید کارآیی باشد نه دانشگاه محل تحصیل. باید ملاک را محتوا قرار دارد نه فرم، درحالیکه فرمالیسیم، دانشگاههای ما را با مشکل مواجه کرده است. فرمالیسم حرف اول را در علم کشور میزند! آیا مقالات ISI مشکلی از کشورمان حل کرد؟ میگویند ما کاری به مشکلات کشور نداریم، باید رتبه علمی ما بالا برود. مشکلات کشور روی دستمان باد کرده و دانشگاهها کاری انجام نمیدهند.
او ادامه میدهد: مقالات ISI باید دردی از جامعه را دوا کنند، بعد تبدیل به مقاله شوند. متأسفانه بیشترین زحمت این مقالات را دانشجویان میکشند و بیشترین بهره را اساتید میبرند. دانشگاه محل اخلاق است، اما این بیاخلاقی است! علم ویترینی و متافیزیکال، چارهساز مشکلات نیست. همیشه گفته میشود علم و جامعه، دین و جامعه، اخلاق و سیاست برای اینکه از دوگانگی فاصله بگیریم. پرسش اینکه رابطه علم و جامعه در کشور ما چگونه است؟ چه دیالکتیکی بین عرصه سخت و سرد دانشگاه با عرصه گرم و جوشان جامعه وجود دارد؟ چه مکانیزمی این یخ را آب میکند و آن جوشش را سرد؟ در کشور ما هرکدام راه خودشان را میروند. کجای دنیا چنین است؟ دانشگاه برای رفع نیاز جامعه است.
گله از شورای عالی انقلاب فرهنگی
آیا این موضوع که استاد دانشگاهی مشکلی از جامعه را حل کند، در ارتقای رتبه اساتید هم دیده شده است؟ افروغ پاسخ میدهد: شورای عالی انقلاب فرهنگی که آییننامه ارتقای اساتید را تدوین و تصویب میکند، اعتقادی به نسبت دیالکتیکی علم و جامعه ندارد، بلکه علم را یک معرفت متافیزیکال خیالی تلقی میکند، درحالیکه علم یک عمل اجتماعی است، پس باید با جامعه ارتباط داشته باشد.
به باور او، وقتی از اساس علم را غلط تعریف کردیم، اساتید علوم پایه هم مباحث فلسفه علم را کمتر میدانند، شورای انقلاب فرهنگی هم نه وارد مباحث اخلاقی دانشگاهها شده و نه وارد مباحث معرفتشناسی.
این استاد دانشگاه میگوید: شورای عالی انقلاب فرهنگی نه توجه به ظرف علم دارد و نه مظروف علم. عدهای با ذهنیت بسته و تعریفشده، دور هم جمع شدهاند و میخواهند برای علم سیاستگذاری کنند، درحالیکه باید دیدگاهشان را به علم تغییر دهند. با ظرف تمرکزگرایی نمیشود تولید علم کرد. اینکه عدهای دانشگاهها را بهصورت متمرکز اداره کنند، استاد و دانشجو بگیرند، اجازه فعالیت به دانشگاهها ندهند، دانشگاهها استقلال نسبی نداشته باشند و بهمحض اینکه استقلالی به آنها داده شد، جناحی برخورد کنند، همه این عوامل دست به دست هم میدهد تا ظرف مناسبی برای توسعه علم ایجاد نشود.
او با طرح این پرسش که چرا دانشگاههای ما مهارتمحور نیست و نمیتواند مشکلات جامعه را رفع کند؟ پاسخ میدهد: چون دانشگاهها با این مفاهیم بیگانه هستند. دانشآموختگان ما یک دانش نظری صرف دارند که آنهم فراموش میشود. در دین هم داریم که معرفت عملی (تجربه) بالاتر از معرفت نظری است. ما درباره دانشگاهها نیاز به تحول داریم.
این پژوهشگر و استاد جامعهشناسی خاطرنشان میکند: بنده نه بهدنبال این هستم که علم را دینی بکنم و نه دین را علمی، بلکه بهدنبال این هستم که هم علم و هم دین را حقیقتگرا کنم؛ یعنی هردو به حقیقت و واقعیتها توجه کنند، نه پندارها.
تفکر دوگانه جایگاهی ندارد
او با تأکید بر بازگشت استادان و نخبگانی که خارج از کشور مشغول به فعالیت علمی هستند، میگوید: ما در کشورمان بد عمل میکنیم، برخوردهای احساسی داریم و چهرهای واقعی از ایران را نشان نمیدهیم تا افرادی که به خارج از کشور میروند، احساس تعهد ملی کنند و برگردند. همیشه میگوییم خوبیم و برترینیم، درحالیکه باید واقعیت تلخ جامعه را به آنها بگوییم؛ اینکه وابسته به این آب و خاک هستند و تعهدات و مسؤولیتهایی دارند. ما این آموزشها را به فرزندانمان نمیدهیم.
افروغ میافزاید: من با دانشجویان دانشگاه تهران درس «جامعهشناسی فرهنگی» داشتم، احساس کردم این دانشجویان میل به رفتن دارند. در جلسه آخر برای آنها دستنوشتهای خواندم که شما از هرچه فرار کنید نمیتوانید از کشورتان، قومیتتان، مادر و پدرتان فرار کنید، چون اینها جزو زیست جهان شماست و اگر اینها را نداشته باشید، هرجا بروید بلاتکلیف هستید. شما در آن کشور همیشه بیگانهاید.
او درباره اینکه چرا دانشآموختگان دانشگاههای خارجی حلوا حلوا میشوند اما از سوی دیگر میگویند که علوم ما باید بومی شود؟ میگوید: ما بسیاری از دوگانگیهای ناموجه را داریم که درد است. تحلیل ریشههای این دوگانگی اهمیت دارد؛ چون در دنیا، تفکر دوگانه جایگاهی ندارد. انقلاب ما، انقلابی وحدتگرا بود. اینکه چیزی میگوییم و جور دیگری عمل میکنیم، ناشی از چیست؟ چرا فکر میکنیم که هرکسی در خارج از ایران درس خواند، دانش بیشتری دارد؟ مگر مرغ همسایه غاز است؟! از طرفی هم بحث تحول در علوم انسانی و اسلامی کردن علوم را مطرح میکنیم، و اینها باهم سازگار نیست.
خبرنگار: زهره کهندل
نظر شما