مجموعه نمایش خانگی «رهایم کن» ساخته شهرام حسینی با آنکه مورد اقبال مخاطب واقع شده اما در هفته‌های اخیر با انتقادهای بسیاری مواجه شد.

حمله به فرهنگ برای سود بیشتر / مشکلات تکراری پلتفرم‌های نمایش خانگی در بی‌توجهی به هنجارها و ارزش‌های ملی

«رهایم کن» محصول فیلیمو که تاکنون به قسمت 12 رسیده است، در روزهای گذشته با حاشیه‌های جدیدی مواجه شده و به عبور از خطوط قرمز متهم شده است.

پس از پخش چند سکانس جنجالی این سریال، هفته پیش یک نامه مربوط به ممیزی و سانسور این سریال منتشر و در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد؛ در این نامه ایجاد ابهام در جایگاه خانواده و اهمیت آن در جامعه ایرانی و سبک زندگی ایرانی- اسلامی و همچنین ایجاد ابهام در مبارزات انقلابی جامعه ایران علیه خاندان پهلوی به عنوان نکات اصلی مورد بررسی در سریال «رهایم کن» مطرح شد.  

یکی دو روز پس از انتشار این نامه، تصویر محسن تنابنده بازیگر نقش اصلی سریال از بیلبوردهای تبلیغاتی «رهایم کن» حذف و سپس تبلیغات شهری این سریال متوقف شد. اتفاق‌های اخیر با واکنش مجید مولایی، تهیه‌کننده سریال همراه شد. مولایی با پذیرش پاره‌ای خطاها، در عین حال نسبت به نقدهای اخیر که او هجمه‌های گسترده علیه این مجموعه نامیده‌ است، انتقاد کرد.

مولایی که تهیه سریال‌هایی همچون «پرواز در حباب»، «نابرده رنج»، «بانوی عمارت»، «هفت سنگ» و «دست بالای دست» را برای تلویزیون و شبکه نمایش خانگی بر عهده داشته است، در گفت‌وگو با خبر آنلاین اظهار کرد: «من سریال تاریخی نساختم که بخواهم به این موارد اشاره کنم، نه هدف سیاسی داشتم که بخواهم فعالیت انقلابی را به نمایش بگذارم». او در بخش دیگری نیز گفت: «اشکالاتی که به ما گرفتند این است که چرا این موارد را نشان ندادید. نشان ندادن و بیان نکردن، دلیلی برای مجوز ندادن است؟». مولایی همچنین در ویدئویی که پس از انتشار خبر توقف تبلیغات شهری سریالش منتشر شد، بیان کرد: «سریال را ببینید و بعد قضاوت کنید. ما هم خطا و اشتباه داریم و عذرخواهی بلدیم، اما قوم سایه که حتی منتقد نیستند و سریال را ندیده‌اند، پشت این هجمه هستند. آیا سریال من هزینه دعوای صداوسیما و ارشاد را می‌دهد یا دعوای ساترا و نمایش خانگی؟ آیا بناست به ما بگویند شما از این میدان خارج شوید و گروه دیگری بیایند».   

برای جلب مشتری

حاشیه‌های سریال «رهایم کن» در روزهای گذشته بیش از پیش این نکته را یادآوری می‌کند که نوک تیز پیکان انتقادها باید به سمت نهادهای فرهنگی و عدم نظارت آن‌ها باشد که سریال‌ها بدون مجوز روی خط اکران می‌آیند و قوانین کافی برای مدیریت در این عرصه وجود ندارد.  

آرش فهیم، روزنامه‌نگار و منتقد سینما با تأکید بر همین موضوع و با اشاره به اینکه  در شبکه نمایش خانگی سود اقتصادی بر هر چیزی ارجح است، می‌گوید: غیر از مسئله اقتصادی بعضاً اهداف سیاسی هم پشت کارها وجود دارد رفتن به سمت ناهنجاری‌ها در این گونه سریال‌ها قابل پیش‌بینی بود. به خاطر سرمایه‌سالاری در شبکه نمایش خانگی، نمی‌توان انتظار بازتولید فرهنگ فاخر و متعالی را در آن داشت. در همان نخستین سریال‌ها و برنامه‌هایی که وارد شبکه نمایش خانگی شدند هم رویکرد به هنجارگریزی وجود داشت اما هر چه جلوتر آمدیم این وضعیت غلیظ ‌تر شد. طوری که امروز می‌بینیم پلتفرم‌های اکران‌کننده سریال‌ها و سازندگان آثار در شبکه نمایش خانگی برای جلب مشتری، دست به هر کاری می‌زنند.

حاشیه‎‌های سریال «رهایم کن» و مشکلات تکراری پلتفرم‌های نمایش خانگی/ مسئولان فرهنگی به هوش باشند!

سطحی‌گرایی و واقع‌گریزی

این منتقد توضیح می‌دهد: اغلب این سریال‌ها فاقد قصه و فیلم‌نامه‌ درست و درمان هستند. بیشترشان داستان‌هایی کشدار و مریز دارند و یک مینی‌سریال 4-3 قسمتی را با آب بستن به یک سریال 30-20 قسمتی تبدیل می‌کنند. مثل همین سریال «رهایم کن» که در همان قسمت اول به مخاطب اعلام می‌کند کسالت‌آور و بدریتم است و فقط با صحنه‌های پررنگ و لعاب و عشق چندضلعی و حاشیه‌های زرد و ضدفرهنگی، مخاطب را جذب می‌کند. چون هدفشان پول و رسیدن به سرمایه است و فرهنگ و کار فرهنگی را در نظر ندارند. وقتی هدف این باشد، چه راهی ساده‌تر از اینکه از فیلمفارسی‌های پیش از انقلاب یا از سریال‌های مبتذل ترکیه‌ای کپی‌برداری کنند؟  

فهیم با اشاره به قصه «رهایم کن» تأکید می‌کند: بسیاری از سریال‌های شبکه نمایش خانگی، کپی آثار شبکه‌های ماهواره‌ای ترکیه است. او می‌گوید: قصه اصلی «رهایم کن» رقابت دو برادر برای رسیدن به یک دختر است. این موضوع بارها در فیلم‌های سخیف دهه‌های 40 و 50 تکرار شده بود. نحوه روابط و مناسبات نیز عیناً از روی آثار شبکه‌های ماهواره‌ای ترکیه برداشت شده است. جالب این است که داستان سریال «رهایم کن» در دهه 50 شمسی، آن هم در یک روستا می‌گذرد، اما حواس سازندگان این سریال آن قدر به جیب مخاطب بوده که طراحی لباس و گریم بازیگران این سریال مشابه زنان امروزین آن هم در شمال تهران است. یعنی این همه سطحی‌گرایی و واقع‌گریزی رخ می‌دهد و کوچک‌ترین نوآوری و خلاقیتی در داستان این سریال وجود ندارد.

به گفته این منتقد یکی از عوامل مؤثر بر ترویج خشونت و موضوعات غیراخلاقی در محصولات پلتفرم‌ها این است که برخی از این سریال‌ها با سرمایه‌های مشکوک تولید می‌شوند. فهیم معتقد است: سرمایه‌داری غیرتولیدی و رانتی و برخوردار از منابع مالی ناسالم موجب بازتولید خشونت و ابتذال اخلاقی در جامعه می‌شود. مصداق بارز این موضوع، پیدا شدن سر و کله برخی اختلاسگرها به عنوان حامی مالی سریال‌هایی است که اتفاقاً طرح عادی‌سازی ناهنجاری‌های اخلاقی و عشق‌های چندضلعی در آن‌ها حرف نخست را می‌زند البته باید اهداف سیاسی را هم اضافه کرد و همه می‌دانیم که کار بعضی از جریان‌های سیاسی با تضعیف فرهنگ عمومی پیش می‌رود.

خشونت فقط کشت و کشتار نیست

فهیم با بیان اینکه در ساخت این سریال‌ها حقوق معنوی و فرهنگی مخاطب هدف دستبرد است، اظهار می‌کند: مخاطبی که به محصول داخلی اعتماد کرده و فکر می‌کند با پرداخت هزینه، محصول سالم و استاندارد دریافت می‌کند اما به برنامه‌ها و سریال‌هایی دست می‌یابد که بعضاً ممکن است کنار خانواده‌اش احساس شرمندگی کند و رفته رفته ذائقه و نگاه فرهنگی‌اش به سمت زوال می‌رود. از این نظر، چنین فیلم و سریال‌هایی فقط به مخاطب آسیب نمی‌زنند بلکه به خود جریان تولید فرهنگ و هنر هم لطمه وارد می‌کنند. چون مخاطب عام و طالب سرگرمی را بدون اینکه خودش آگاه باشد به تماشای نوع نازلی از سریال‌ها عادت می‌دهند و بعداً سریال‌هایی که از ارزش ساختاری و هنری بالاتری برخوردار هستند کمتر مورد توجه قرار می‌گیرند.  

به باور این منتقد این نوع سریال‌ها در حال اعمال خشونت نمادین و فرهنگی علیه مخاطب خودشان هستند. او می‌گوید: خشونت فقط کشت و کشتار نیست، بلکه به کارگیری الفاظ رکیک و نفرت در روابط هم نوعی خشونت است. اینکه در بعضی از این سریال‌ها می‌بینیم، اعضای خانواده و زن و شوهرها به هم رحم نمی‌کنند و یا مخاطب با دیالوگ‌ها و موقعیت‌های سخیف به رگبار بسته می‌شود، خشونت‌ورزی محسوب می‌شود.  

نبود قوانین کافی مدیریت

فهیم در پایان یادآور می‌شود: نهادهای فرهنگی مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای فرهنگ عمومی و... باید یک فکر اساسی برای مدیریت و نظارت بر تولیدات شبکه نمایش خانگی بکنند. اینکه برخی سریال‌ها بدون مجوز روی خط اکران می‌آیند و یا فیلم‌نامه اولیه آن‌ها با اثر نهایی از زمین تا آسمان تفاوت دارد، گویای نبود قوانین کافی و لازم برای مدیریت و تنظیم‌گری در این عرصه است، وقتی سرمایه‌ های آلوده‌ای که به این عرصه گسیل می‌شود و زیرساخت‌های فرهنگی و اخلاقی جامعه هدف قرار می‌گیرد، یعنی مسئله جدی است و باید ساماندهی شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.