وقتی به ادبیات و هنر بها بدهیم میتوانیم منتظر ظهور نویسندگان و هنرمندانی در تراز جهانی باشیم. کملطفی به هنر و ادبیات موجب میشود هنرمند انگیزه و انرژی لازم برای کار را نداشته باشد و الگویی هم نشود که دیگران راه او را ادامه دهند.
آسترید لیندگرن رشد یافته در محیطی است که به هنر و ادبیات بها داده میشود، کتابها خوب خوانده میشوند و نویسنده آن قدر مهم است که نام او را روی بیمارستان کودکان میگذارند یعنی عملاً به نویسندگان کودک بها داده میشود نه در حرف و سخن!
جایزهای که آرزوی هر نویسندهای است
لیندگرن این بخت را هم داشت که در سالهای ۱۹۴۶ تا ۱۹۷۰ در بزرگترین انتشارات کودکان در سوئد یعنی «رابن و شورگن» کار میکرد. انتشارات «رابن و شوگرن» نویسندگان سوئدی را به کار بیشتر برمیانگیخت و بهترین آثار ادبیات بینالمللی کودکان را به سوئد میآورد. وقتی آسترید لیندگرن نویسنده محبوب و سوئدی خالق «پی پی جوراب بلند» در سال ۲۰۰۲ در سن ۹۴سالگی درگذشت، دولت سوئد نشان یادبود او یعنی (آلما) را پایهگذاری کرد تا نام و یاد او را زنده نگه دارد و سهمی داشته باشد در خلق آثار ناب ادبیات کودکان و نوجوانان.
جایزه(آلما) ۵ میلیون کرون است و این یعنی بزرگترین جایزه نقدی جهان در حوزه ادبیات کودک و نوجوان که کسب آن برای هر نویسندهای آرزو است چه از جهت مالی و چه از جهت وجه ادبی آن.
نامزدی سه ایرانی برای جایزه آسترید لیندگرن
این چند سطر مقدمهای شد برای خبری که روی خروجی خبرگزاریها مخابره شد و آن اعلام اسامی سه نامزد ایرانی این جایزه برای سال ۲۰۲۴ است. شورای کتاب کودک «علیرضا گلدوزیان» را در بخش تصویرگران، «علیاصغر سیدآبادی» را در بخش ترویج خواندن و «نادر موسوی» را به عنوان مروج با زادگاه غیرایرانی برای دریافت جایزه (آلما) ۲۰۲۴ معرفی کرد. طبق قاعده این خبر وقتی برای این سه نامزد و ما ایرانیها میتواند غرورآفرین بشود که یکی از این عزیزان که پیش از این هم برای این جایزه نامزد شدهاند، دریافتکننده این جایزه ارزشمند باشند. کسب این جایزه میتواند یک افتخار ملی برای ادبیات کودکان و نوجوانان باشد آن هم وقتی به یاد بیاوریم که در نخستین دوره فعالیت خود برندهای چون «موریس سنداک» بزرگ را داشته است. برای رسیدن به این جایزه و یا هر جایزه دیگری آن هم در سطح بینالمللی که گستره جهانی دارد و همه میخواهند برنده آن باشند، باید تلاش کرد. بخشی از این تلاش به خالق آثار کودکان و نوجوانان برمیگردد و بخش دیگر آن به ایجاد بستر لازم برای خلق آثاری در سطح و اندازه جهانی توسط دولتها برای نویسندگان و شاعران.
دلایل ناکام ماندن نامزدهای ایرانی
یادم هست سال ۱۳۹۷ و در جریان معرفی نامزدهای ایرانی این جایزه که علیاصغر سیدآبادی و جمشید خانیان بودند، فریدون عموزاده خلیلی؛ نویسنده نامآشنای ادبیات کودک که آن زمان ریاست هیئت مدیره انجمن نویسندگان کودک را برعهده داشت درباره دلایل ناکام ماندن نامزدهای ایرانی این جایزه بینالمللی گفته بود: «ما در حوزه ادبیات کودک و نوجوان از ظرفیتها و تواناییهای بالایی برخورداریم. کسی چون فرهاد حسنزاده جزو پنج نامزد نهایی جایزه اندرسن بوده است اما هیچ همت ملی پشت نویسندگان ایرانی نبوده، از سوی دیگر کتابهای ما به خوبی ترجمه و معرفی نمیشوند. ما میتوانیم جهانی شویم به شرط اینکه پیشنیازها را فراهم کنیم. کارهای خوب باید ترجمه شوند. ما باید از مسئولان فرهنگی بپرسیم شما کجای میدان هستید و تا به حال چه کردهاید؟». حالا و پس از گذشت پنج سال از بیان این صحبتها توسط یکی از چهرههای مطرح حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان و البته مطبوعات این قشر میتوان دوباره همین پرسش را مطرح کرد که متولیان فرهنگی ما برای خلق آثار بهتر ادبی در داخل کشور و در حمایت از نویسندگان این حوزه چه کردهاند؟ همچنین میتوان این پرسش را مطرح کرد که متولیان فرهنگی با داشتن امکانات ملی برای معرفی بهتر این آثار و از جمله ترجمه آنها در آن سوی مرزها چه قدمهایی برداشتهاند؟
شانس پایین نویسندگان ایرانی
فراموش نکنیم که «پیپی جوراببلند» خانم لیندگرن مانند بیشتر کتابهای او به بیش از ۹۰ زبان برگردانده شده است. وضعیت بد نشریات کودک و نوجوان ما و بسته شدن تعدادی از این مجلات از طرفی و وضعیت بد بازار کتاب که نمود آن را در تیراژ بسیار پایین کتابها میتوان دید، تأییدکننده این است که خیلی نباید انتظار داشت نویسندگان ایرانی یکی از برگزیدگان این جایزه باشند و باید اگر شانسی داریم آن را در بخش ترویج کتاب و یا تصویرگری جستوجو کنیم مگر اینکه از همین امروز تصمیم بگیریم حال و احوال ادبیات و هنر کودکان را با تلاشی مضاعف عوض کنیم. باید برنامهریزیها به سمتی برود که نویسندگان ما هم بختی برای تصاحب جوایز جهانی در این حوزه داشته باشند.
نظر شما