تحولات لبنان و فلسطین

۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۷:۲۱
کد خبر: 884374

ثمره دیپلماسی همسایگی برای ایران

معصومه محمدی، کارشناس مسائل آسیای مرکزی

روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران با کشورهای آسیای مرکزی در ۴۰ سال گذشته با فراز و نشیب‌هایی دنبال شده است.

در دولت سیزدهم اما، با توجه به اولویت یافتن سیاست منطقه‌گرایی، شاهد تحول عمیق در نگرش نظام نسبت به رشد روابط در این حوزه هستیم که از آن می‌توانیم به تغییر نگاه راهبردی کشور یاد کنیم.

برای فهم بهتر این موضوع لازم است به رشد روابط و تعمیق منافع ایران با برخی کشورهای غرب آسیا مثل سوریه، لبنان و عراق اشاره کنیم که فتح باب آن ابتدا در مسائل دفاعی و امنیتی بوده است، اما در گذر زمان دیگرحوزه ها نظیر علم و فناوری، تجارت و اقتصاد را نیز در برگرفته و شاهد تشکیل شبکه‌ای از عناصر متصل کننده این کشورها به یکدیگر هستیم که از نقطه کلان آن امنیتی است و به واسطه آن داد وستد در دیگر زمینه‌ها قوام و رشد می‌یابد. 

مثلاً در حوزه امنیتی و مبارزه با تروریسم و تجهیزات دفاعی به روابط بسیار عمیقی با بغداد رسیده‌ایم. از جمله‌ آن موارد این است که در زمینه تجارت و اقتصاد انرژی، صادرات گاز به کشور عراق با هدف تأمین برق و همچنین صادرات انواع خوراک با هدف تأمین امنیت غذایی و از طرف دیگر صدور تأسیسات و تجهیزات علمی و تکنولوژیکی در ادامه هم‌افزایی‌ها اتفاق افتاده است. 

در آسیای مرکزی هم جمهوری اسلامی ایران با دیپلماسی فعال و گسترش روابط به دنبال آن است شبکه‌ای از روابط را ذیل دوستی با ملت‌های این منطقه به وجود بیاورد که در گذر زمان اولاً رشد کند، درثانی دستخوش نفوذ قدرت‌های فرامنطقه‌ای نشود، منعطف و دارای ابعاد فرهنگی، سیاسی و اقتصادی باشد و در آخر عمرراهبردی بالایی داشته باشد.

به عنوان مثال در راستای تقویت و توسعه همکاری‌های ‌مشترک دفاعی، شاهد گام راهبردی صنایع دفاع در گشایش کارخانه تولید پهپاد ابابیل ۲ در کشور تاجیکستان بودیم.

 این اقدام به منزله معنی‌بخشی ایران به واژه «امنیت جمعی» برای تحقق صلح و دوستی ملت‌های آسیای مرکزی است و جالب است که در همان زمان خبرگزاری آسوشیتدپرس این اقدام را به‌عنوان تلاشی از سوی ایران برای برقراری توازن قوا در منطقه تلقی و تفسیر می‌کند.

عضویت اخیر ایران در سازمان همکاری‌های شانگهای که انتظار می رود در سال ۲۰۲۳ جنبه اجرایی و عملیاتی نیز به خود بگیرد، جلوه‌ای عینی از ادغام ایران در سازوکارهای امنیتی کشورهای منطقه آسیای مرکزی و کنشگران محوری نظیر چین و روسیه را به نمایش می گذارد که این مسئله در نوع خود حامل پیام‌های منفی و مخربی برای قدرت‌ها و دولت‌های غربی است و البته روسیه هم متقاضی جایگزین کردن خط تجاری ایران به جای کانال سوئز است که به فراخور آن شاهد تحقق رشد ترانزیت ۱۰۰درصدی با روسیه هستیم.

منطقه آسیای میانه یکی از مناطق کلیدی در اتصال چین به اروپا است. با این حال، وقوع جنگ اوکراین تا حد زیادی این مسیر راهبردی و ژئوپلتیکی را کم اثر و حتی مسدود ساخته است.

ایران با نگاهی عملگرایانه می‌تواند مسیر تجاری جایگزینی را برای اتصال قدرت‌های شرقی و کشورهای دیگر در آسیای میانه و شرق جهان به غرب ارائه کند. 

مسئله‌ای که نه تنها وزن راهبردی ایران را در چارچوب معادلات بین‌المللی افزایش خواهد داد، بلکه درآمد ترانزیتی قابل توجهی را نیز نصیب ایران خواهد کرد که این دو موضوع می‌توانند حامل مزایا و منافع قابل توجهی برای کشورمان باشند.

البته که تحقق این ایده می‌تواند تا حد زیادی مناسبات اقتصادی ایران با کشورهای منطقه آسیای میانه را نیز تقویت کند و فرایند ادغام اقتصادی کشورمان با آن ها را تسریع بخشد.

در این رابطه نباید فراموش کرد ایران می‌تواند استفاده قابل توجهی را از مزایای عضویت در «اتحادیه اقتصادی اوراسیایی» نیز ببرد و از این طریق تا حد زیادی تحریم‌های گسترده غرب علیه خود را دور زده و بی‌اثر سازد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.