این مجموعه بیش از 100 سروده از محمودسلیم حسین الدرویش، شاعر نامدار فلسطینی راکه با نام محمود درویش درجهان نامور شده دربرمیگیرد.
محمود درویش، شاعر فلسطینی برای اشعار مهین پرستانهاش درباره فلسطین مشهور است. شعرهای محمود درویش آمیزه عشق و وطن در یکدیگر است.
شاید آنکه در میهنی میزید که از آرامش و آسایش سرشار است چندان ارزش و قیمت وطن را نداند اما کسی چون درویش آن گونه از رنج بیوطنی و اشغالگری آزار دیده که پیوسته از میهن میگوید و از آوارگی و تبعید مینالد.
او مدتی عضو سازمان آزادیبخش فلسطین بود ولی در اعتراض به پذیرش پیمان اسلو از آن خارج شد.
محمود درویش از شاعران مطرح جهانی است و بیش از 10 جایزه منطقهای و جهانی دریافت کرده و با روشنفکران، شاعران و نویسندگان بسیاری از جمله ژاک دریدا، ژوزه ساراماگو، حسنین هیکل، پی یر بوردیو و نزار قبانی همدوره بوده است.
محمود درویش که سرودن را از سالهای نوجوانی آغاز کرد کوشید با بهرهگیری از نمودها، نمادها و اسطورههای سامی، یونانی و باستانی وجههای جهانی به شعر مقاومت دهد. زن، معشوق و میهن در شعر او گاه یکی میشوند و او محبوب خویش را در هیائت وطنی میبیند که از دست رفته است.
از ویژگیهای شعر درویش میتوان به روح حماسی، بهرهگیری از موسیقی درونی، بهرهگیری از اسطوره و بهرهگیری از طبیعت به مثابه یکی از آبشخورهای رمانتیسم اشاره کرد.
محمود درویش سال ۱۳۷۵ خورشیدی به فلسطین بازگشت و تا پایان عمر آنجا زیست امّا مرگش در بیمارستانی در آمریکا رخ داد.
در نظر بسیاری از ناقدان، محمود درویش شایستهترین فرد برای دریافت نوبل ادبی در جهان عرب بود. او شهیرترین شاعر مقاومت است و شعرش نماد مبارزه و دربردارنده تاریخ ایستادگی در فلسطین است.
وی در دو ساحت شعر و نثر بیش از 30 اثر پدید آورد و صدای خاموشان و بیصدایان بود:
اینجا دستی وجود دارد
که بر روزهایم چیره میشود
و حرفهایم را میدزدد.
ای درختِ غمگین! ای درختِ زرین
بالاتر برو! گلایههایم را بشنو!
آتش بگیر
تا تو را درطلوعِ ِ خاکستر بنگرم!
هر بار که ستارهای را گم کردم
راهِ ستارگان گم شد
و بعد خودم را گم کردم
ای درختِ پاییز منفجر شو
تا پنجره در پنجره گشوده شوم
آزادی، زبانِ من است:
سلام بر آنان که بیهوده دوستشان دارم
سلام بر آنان که با زخمهای من روشن شدهاند!
نظر شما