این روزها بحث سلبریتیها یا به زبان سادهتر هنرمندان و فعالان شناخته شده حوزه سینما و تلویزیون، تقریباً داغ شده و از ابعاد مختلفی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است، اما آنچه در ادامه میخواهیم به آن اشاره کنیم هرچند درباره همین دسته از هنرمندان است اما مسئله اساسی و مدنظر نگارنده تحلیل شکلگیری فرایندی است که بیشک نمیتوان در آینده به آن افتخار کرد.
- آنچه مسلم است خواسته و ناخواسته افراد مشهور، الگوی رفتاری عدهای از نوجوانان و جوانان جامعه خود میشوند و در شرایط فعلی که بخش قابل توجهی از آموزش و تربیتپذیری نسل جدید از دنیای مجازی تأثیر میگیرد شیوه رفتار و حضور افراد مشهور میتواند سهم بیشتری در شکلگیری شخصیت این نسل داشته باشد.
- فرهنگ و فرهنگسازی همواره دغدغه جدی جوامع بشری بوده و هست و بسیار شنیدهایم که بنیان هر توسعه و پیشرفتی به فرهنگسازی اولیهای بازمیگردد که پیش از دستیابی به این موفقیتها صورت گرفته است که باز هم میبینیم نقش همین افراد مشهور در فرهنگسازی بسیار پررنگ است.
- با توجه به همین دو نکته به ظاهر ساده و بدیهی، اگر بخواهیم نگاهی اجمالی به مسئله فرهنگسازی و آموزش موضوعاتی از این دست از طریق افراد مشهور سینما و تلویزیون یا همان ستارهها و سلبریتیها داشته باشیم به حقایقی خواهیم رسید که بیتردید خوشایند نخواهد بود.
- این روزها بنا به دلایل منطقی و غیرمنطقی که خارج از بحث این نوشته است، ستارههای تلویزیون و پرده نقرهای مشغول بازی هستند؛ نوعی بازی که در راستای هنر بازیگری و تولیدات فیلم و سریال نیست و اساساً نوعی بازی است با اسامی چون مافیا و پدرخوانده و ضد و ناتو و... که با اندکی تفاوت ظاهری، بنیانی مشترک دارند و متأسفانه خروجی آنها در تضاد با برخی از اصول فرهنگی جامعه است.
- تصور کنید نوجوانی که به تماشای این دسته از بازیهای ستارههای دوستداشتنی خود نشسته، قرار است چه چیزی بیاموزد که در زمره ارزشهای اخلاقی و فرهنگی است و یا در زندگی شخصی او تأثیرگذار باشد؟
- دورهمی ستارهها صرفاً برای اینکه مدتی وقت بیننده خود را به هیچ بگذرانند و البته سودی هم عاید کسانی شود که از این طریق تنها به دنبال درآمد خود هستند، چگونه میتواند در حافظه فرهنگی و اجتماعی جامعه ما جایی داشته باشد و معیاری باشد برای قضاوت احوالات تولیدات بصری این دوره؟
- این بازیهای مافیایی جز ایجاد یک باور حتی اندک در ناخوآگاه ذهن نوجوان و جوان بیننده اثر دیگری ندارد، اینکه او همواره در پس ذهنش به خود یادآور میشود هیچ کدام از افراد جامعه آن چیزی که میگویند، نیستند و همه در حال نقش بازی کردن هستند و نقابی دائمی بر چهره دارند. آیا همین باور هرچند ضعیف بهانهای نمیشود تا بیننده امروز این برنامهها از هم اکنون به این یقین نادرست برسد که برای موفقیت تنها لازم است نقش آدمهای خوب را خوب بازی کند و چیزی به نام اعتماد را فراموش کند؟
- گویی مافیای بازی این روزها جای خالی هرچیز آموزنده مفید و ارزشمند را در دنیای تولیدات بصری گرفته و آنچنان که مشخص است درآمدهای سرشاری را نثار عدهای کرده است، چرا که اگر غیر از این بود دیگر شاهد برنامههای متنوع با دکورهای عجیب و بازیگرانی با لباسهای عجیبتر نبودیم، تولیداتی که بیشک بیشتر هم خواهند شد.
- خلاصه اینکه اگر متولیان فرهنگی در خصوص تولید این نوع برنامهها، تدبیری اساسی نداشته باشند در آیندهای نه چندان دور جامعهای بازنده به مافیای بازی خواهیم داشت.
نظر شما