یک سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز سازمان نهضت سوادآموزی با فرمان امام خمینی(ره) و با هدف ریشه‌کنی بی‌سوادی در ایران تشکیل شد.

کارشناسان در خصوص ادامه فعالیت این نهاد نظر می دهند؛ نهضت سوادآموزی در برزخ انحلال یا واگذاری

حال پس از گذشت ۴۳سال از فعالیت این سازمان، کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی موضوع انحلال سازمان نهضت سوادآموزی و واگذاری مأموریت آن را به معاونت آموزش ابتدایی مطرح کرده است. پیشنهادی که البته با رأی مثبت اعضای این کمیسیون و همراهی دولت تا حدی پیش رفته و در صورت تصویب نهایی در صحن مجلس و تأیید از سوی شورای نگهبان لازم‌الاجرا خواهد بود.

با وجود این، پرسش این است آیا نهضت سوادآموزی در تحقق مأموریت‌های خود ناکام بوده و مهم‌تر از همه اینکه اصلاً چرا نهضت سوادآموزی باید منحل شود؟

ادامه فعالیت نهضت سوادآموزی موضوعیت ندارد

مهردادویس کرمی، عضو کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی در پاسخ به قدس می‌گوید: بر اساس مشاهدات میدانی می‌توان گفت نهضت سوادآموزی در دهه نخست انقلاب اسلامی موفق بوده، به‌طوری که بعضی افراد از طریق آن حتی از دانشکده‌های علوم پزشکی دانش‌آموخته شده‌اند، اما پس از آن، موضوع کمی متفاوت می‌شود. در واقع با تداوم فعالیتش نتیجه‌ای مثل اجرای طرح کنترل جمعیت کشور در دهه۷۰ حاصل می‌شود به‌طوری که هزینه‌ها یا خسارت‌هایی که به‌دنبال دارد بیش از منافعش است.

وی طولانی شدن مدت فعالیت نهضت سوادآموزی در کشور را یکی از دلایل اصلی موفق نشدن این سازمان پس از دهه نخست انقلاب اسلامی می‌داند و می‌گوید: از سوی دیگر، پس از این دهه، گزارش‌هایی برای استخدام مربیان نهضت و پرکردن ساعات کار آن‌ها برای ماندن سازمان ارائه می‌شد که طبعاً موضوع تعارض منافع را پیش می‌آورد که این موضوع کارکرد جهادی این سازمان را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

وی تشکیل سازمان نهضت سوادآموزی را اقدامی اورژانسی یا ضربتی برای رفع سریع مشکل بالا بودن درصد بی‌سوادی جامعه که نزدیک به ۷۰درصد جمعیتش روستایی بودند، می‌داند و می‌گوید: فعالیت دراین سازمان در ابتدا به صورت جهادی و داوطلبانه بود اما به‌تدریج در قالب یکی از معاونت‌های وزارت آموزش و پرورش در آمد و حالت نیمه‌کلاسیک به خود گرفت به‌طوری که در حال حاضر نظارت کامل و دقیقی بر آن نمی‌شود.

نماینده مردم خرم‌آباد در خانه ملت می‌افزاید: از نظر کارشناسی بی‌شک ادامه فعالیت سازمان نهضت سوادآموزی براساس فلسفه نخست آن، دیگر موضوعیت ندارد، ضمن اینکه بی‌سوادی درحال بازتولید است و روش‌هایی که سازمان برای آموزش افراد استفاده می‌کند قدیمی هستند. بنابراین با توجه به شرایط موجود کشور باید ساختار این سازمان به صورت جدی مورد بازنگری قرار گیرد و این حداقل کاری است که باید در این حوزه انجام شود. البته شاید لازم باشد حتی فکری برای انحلال آن هم کنیم، چون امکان ادامه فعالیتش براساس رویکرد گذشته واقعاً ممکن نیست، مگر اینکه کسی تعریف دیگری از نهضت سوادآموزی ارائه دهد و یا کارکرد آن را دوباره تعریف کند که چنین کاری نیاز به برنامه‌ریزی و قانون‌گذاری جدید دارد.

وی در همین زمینه می‌افزاید: هرچند از بُعد کارشناسی، بازنگری در ساختار سازمان نهضت سوادآموزی الزامی است اما از آنجا که این نهضت با فرمان بنیان‌گذار انقلاب اسلامی و به عنوان یک کار جهادی تشکیل شده، پیش از هر اقدامی دریافت نظر رهبر معظم انقلاب در این موضوع خیلی راه‌گشا خواهد بود، چون شاید ایشان در خصوص فعالیت این سازمان نظر جدیدی داشته باشند.

ویس‌کرمی با اشاره به اینکه وزارت آموزش و پرورش می‌تواند مأموریت ریشه‌کنی بی‌سوادی را به عهده بگیرد، تصریح می‌کند: حالا که بحث کوچک‌سازی دولت مطرح است و از سوی دیگر لایحه برنامه هفتم توسعه در دست بررسی مجلس است، فرصت برای ادغام نهضت سوادآموزی در وزارت آموزش و پرورش بسیار مناسب است و با انجام این کار می‌توان افراد بی‌سواد را تا سطح سواد پایه در قالب مدارس بزرگسالان، مدارس عشایری و... آموزش داد.

وی در پاسخ به اینکه اگر فعالیت نهضت سوادآموزی پس از دهه نخست انقلاب اسلامی غیرضروری بوده چرا تاکنون جلو فعالیت آن گرفته نشده، می‌گوید: روال غلطی که بر مدیریت کشور سایه انداخته این است که پس از اجرایی شدن یک برنامه، کمتر کسی شهامت می‌کند آن را مورد بررسی دهد تا مشخص شود تداوم اجرای آن همچنان ضرورت دارد یا خیر، بنابراین اجرای برنامه با همان روند گذشته پیش می‌رود. در حالی که مثلاً وزیر یا سرپرست وزارتخانه‌ای حتی اگر برای ۱۰روز در این سمت باشد در صورتی که از نظر کارشناسی به این نتیجه برسد اجرای طرح موردنظر دیگر ضرورتی ندارد، باید اقدامات لازم را برای جلوگیری از آن انجام دهد.

وی در پاسخ به اینکه آیا کمیسیون آموزش و تحقیقات قصد ورود به موضوع یاد شده و ارائه طرحی در خصوص بازنگری در ساختار نهضت سوادآموزی را دارد، می‌گوید: برای انجام کارهای بزرگ، دل‌های بزرگ لازم است چون چنین کارهایی هزینه دارد و اگر هزینه‌ای که متناسب با وظیفه‌مان بود را پرداخت می‌کردیم کشور الان با خیلی از مشکلات مواجه نبود. بنابراین تردید دارم اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات بپذیرند با مربیان نهضت سوادآموزی، آن هم در سال برگزاری انتخابات مجلس درگیر شوند. با وجود این امیدواریم موضوع از طریق کمیسیون تلفیق به نتیجه برسد.

رسانه‌ها کمک کنند این بحث به حاشیه نرود

رضوان حکیم‌زاده، معاون سابق آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش هم نگاه مشابهی به موضوع دارد و در پاسخ به قدس می‌گوید: برای ارزیابی عملکرد نهضت سوادآموزی باید به ریشه‌های شکل‌گیری آن توجه کنیم. یکی از ریشه‌های اصلی این اتفاق، بالا بودن درصد بی‌سوادی در جامعه در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی بود. البته شاید عنوان شود الان هم بی‌سواد کم نداریم که کاملاً درست است؛ اما با این تفاوت که بیشتر بی‌سوادان فعلی ما جزو سالمندان هستند، چون گروه‌های سنی پایین‌تر که گروه‌های هدف در آموزش را شامل می‌شوند خوشبختانه در دهه‌های اخیر به‌خوبی زیر پوشش قرار گرفته‌اند و درصد باسوادی در این گروه‌ها بالاست اما پیش از انقلاب وضعیت این‌گونه نبود و درصد بی‌سوادی افراد در سن مولد  ۲۰ تا ۵۰ سال بالا بود. بنابراین نهضت سوادآموزی در دهه نخست انقلاب اسلامی با وجود اینکه کشور درگیر مسائل سختی ازجمله جنگ تحمیلی بوده، دستاوردهای خوبی در زمینه سوادآموزی داشته است اما این سازمان همان‌طور که از اسمش پیداست، نهضت است و نهضت هم معطوف به یک زمان مشخص بوده و نمی‌تواند جریانی ادامه‌دار باشد، چون ادامه دادن روندی که باید کوتاه‌مدت باشد، نه تنها مانع بازتولید بی‌سوادی نمی‌شود بلکه هزینه‌های سنگینی را به نظام آموزشی تحمیل می‌کند و بهره‌وری را در بحث انسداد موانع بی‌سوادی به‌شدت کاهش می‌دهد.

استفاده نکردن از روش‌های نوین آموزش بزرگسالان یکی از دلایل موفق نبودن یا نداشتن کارایی لازم نهضت سوادآموزی پس از دهه نخست انقلاب است. در دنیای امروز روش‌های آموزش بزرگسالان نسبت به گذشته متفاوت شده و ابعاد آن‌ها تغییر کرده، این درحالی است که ما در سال۱۴۰۲ نیز از همان مدل‌های دهه۶۰ استفاده می‌کنیم، ضمن اینکه به‌شدت در استفاده از ظرفیت‌ها و فناوری‌های روز از دنیا عقب هستیم. در چنین شرایطی بهره‌وری پایین می‌آید و امکان ریشه‌کنی بی‌سوادی وجود نخواهد داشت. بنابراین ادامه دادن چنین ساختاری برای رفع معضل بی‌سوادی به هیچ وجه قابل قبول نیست و باید این ساختار مورد بازنگری قرار گیرد. این کار باید یک دهه پیش و حتی پیش از آن انجام می‌شد.

وی سپس به موضوع بازتولید بی‌سوادی جدید در کشور اشاره می‌کند و می‌گوید: این مشکل به تداخل مأموریت‌های نهضت سوادآموزی با معاونت آموزش ابتدایی برمی‌گردد. در واقع به‌طور رسمی مأموریت پوشش تحصیلی دانش‌آموزان سنین ۶ تا۱۱سال بر عهده معاونت آموزشی ابتدایی است. یعنی یکی از انتظارات از معاونت ابتدایی این است که بتواند بازماندگان را به چرخه تحصیل برگرداند و نرخ پوشش تحصیلی این گروه سنی را افزایش دهد. به عبارتی این موضوع یکی از شاخص‌های عملکردی معاونت ابتدایی است که سازمان برنامه و بودجه هر سال باید آن را پیگیری کند. اما مشکل اینجاست این سازمان برای بازگرداندن بازماندگان از تحصیل به چرخه آموزش بودجه‌ای در نظر نگرفته است. از سوی دیگر نیز نهضت سوادآموزی که جمعیت هدف آن، گروه کودکان نیستند و نیروهایش کارآمدی مناسبی برای انسداد مبادی بی‌سوادی ندارند برای آموزش بی‌سوادان بودجه می‌گیرد، یعنی بودجه‌ای که باید در اختیار معاونت آموزشی قرار گیرد به سازمان نهضت سوادآموزی پرداخت می‌شود. این در شرایطی است که اگر قرار باشد دست به انتخاب بزنیم طبعاً در دو انتخاب بین بازگرداندن یک کودک بازمانده از تحصیل که در سنین ۷-۶ سالگی قرار دارد یا آموختن سواد به فردی که بیش از ۷۰ یا ۸۰ سال سن دارد، اولویت با کودک است. به همین خاطر در زمانی که معاونت آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش را بر عهده داشتم به‌صراحت اعلام کردم اگر واقعاً می‌خواهیم دانش‌آموزان بازمانده از تحصیل را جذب کنیم، مناسب‌ترین راهکار برای این منظور استفاده از ظرفیت مدیران و مدارس و رؤسای مناطق است، به‌خصوص در مناطق دوردست. البته برای این منظور نیاز به بودجه است، چون گاهی اوقات با کمک‌های حداقلی می‌توان موانع حضور کودکان در کلاس درس را برطرف کرد و یا آنان را به چرخه آموزش عمومی بازگرداند اما وزارت آموزش و پرورش واقعاً هیچ امکاناتی برای این منظور نداشت تا در اختیار معاونت آموزش ابتدایی قرار دهد.

حکیم زاده در پاسخ به اینکه چرا تصمیم‌گیری برای بازنگری در ساختار سازمان نهضت سوادآموزی طولانی شده، می‌گوید: در گذشته و در زمان وزارت آقای حاجی بابایی برای اینکه سازوکاری تعریف کنند که دیگر نیازی به وجود سازمان عریض و طویل نهضت سوادآموزی نباشد و مأموریت آن به معاونت آموزش ابتدایی محول شود، تلاش‌هایی صورت گرفت، چون گاهی اوقات وجود سازمانی با این گستردگی، خود می‌تواند از دلایل بازتولید بی‌سوادی باشد، زیرا به‌طور طبیعی وجود بی‌سوادها چنین سازمانی را توجیه می‌کند. اما به هرحال تلاش‌ها خیلی مؤثر واقع نشد؛ یعنی موضوع واقع‌بینانه دیده نشد در حالی که صرف‌نظر از مباحث سیاسی و جناحی باید در این موضوع به شکل ملی فکر کرد. البته با توجه به اینکه هر دو بخشی که در بحث بی‌سوادی مأموریت دارند درون وزارت آموزش و پرورش هستند مشکل یاد شده باید خیلی زودتر از این‌ها حل و فصل می‌شد، اما اینکه چرا تابه‌حال این اتفاق نیفتاده باید کسانی که مسئول بوده‌اند پاسخگو باشند. البته حتماً موانعی بوده، چون هر دفعه که این بحث مطرح می‌شود مثل حالا نگرانی‌هایی از سوی بعضی‌ها بیان و موضوع از مسیر اصلی و کارشناسی خودش خارج می‌شود. بنابراین به باور بنده اگر درحال حاضر رسانه‌ها بتوانند ابعاد بحث را باز کنند تا کار از طریق کارشناسی پیش برود آن‌وقت گرفتن تصمیم از سوی دولت و مجلس برای بازنگری در فعالیت نهضت سوادآموزی در زمان کوتاهی انجام می‌شود.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.