به گزارش قدس آنلاین، پهنه رویشی زاگرس شامل رشتهکوههای زاگرس، وسیعترین و اصلیترین رویشگاه گونههای مختلف بلوط در ایران بوده است و به همین دلیل این منطقه از اهمیت بسیار ویژهای برخوردار است. جنگلهای بلوط منطقه زاگرس از منتهیالیه شمالغربی (استان آذربایجان غربی) آغاز و سپس غرب (استانهای کرمانشاه، ایلام، چهارمحال و بختیاری، خوزستان و لرستان) و جنوب غرب ایران (استانهای کهگیلویه و بویراحمد و فارس) را طی میکند.
شاید کمتر کسی باشد که نداند جنگلهای زاگرس چه منبع باارزشی برای حوزه آب و خاک کشور است اما با توجه به تصمیمات غیرکارشناسانه و طرحهایی که میتواند تن رنجور و نیمهجان این رویشگاه و ذخیرگاه باارزش کشور را به شدت تهدید کند میطلبد بار دیگر برخی از ویژگیهای خاص و منحصربه فرد این زیستبوم غنی کشور که از آن به عنوان میراث بیننسلی یاد میشود را یادآوری کنیم.
اهمیت جنگلهای زاگرس برای کشور
بر اساس آخرین گزارشهای موجود، مجموعه جنگلهای زاگرس زیستبوم جمعیتی بالغ بر ۱۰ میلیون نفر است، این پهنه رویشی ۵۰ درصد کل دام کشور را در خود جای داده است و ۷۰ درصد عشایر کشور در این منطقه سکنی دارند.
۴۵ درصد منابع آب شیرین ایران از زاگرس سرچشمه میگیرد.
هر هکتار جنگل بین ۲۰۰ تا ۲ هزار مترمکعب آب را در زمین نفوذ میدهد بطوریکه میزان نفوذ آب در مناطق دارای پوشش جنگلی ۴۰ برابر بیشتر از مناطق بدون پوشش است.
از سوی دیگر هر هکتار جنگل سالانه ۲.۵ تن اکسیژن تولید میکند که معادل اکسیژن مورد نیاز ۱۰ نفر است و هر هکتار جنگل ۶۸.۵ تن گرد و غبار را در خود رسوب میدهد که هیچ فیلتری توانایی رسوب این حجم از گرد و غبار را ندارد از همین رو جنگلهای زاگرس به ریههای تنفسی کشور مشهور هستند.
همچنین ۲ هزار و ۱۰۰ گونه خوراکی و دارویی در عرصه زاگرس رویش دارد که از این تعداد دستکم ۴۷۰ گونه آن با عنوان خواص دارویی شناخته شده و پشتوانه تحقیقاتی و علمی در آزمایشگاه دارد.
جنگلهای بلوط نماد مقاومت هستند بطوریکه گاهی بیش از هشت ماه از سال در شیبهای جنوبی منطقه در گرمای تابستان تشنگی را تاب میآورند تا از آب و خاک این سرزمین حراست کنند اما همین جنگلها با توجه با زادآوری محدود و پایین، اکوسیستمی شکننده داشته و جزو جنگلهای حفاظتی و حمایتی هستند.
تغییرات اقلیمی، گسترش آفت و بیماری، خشکسالی، چرای بیرویه، آتشسوزی، اجرای طرحهای عمرانی و به ویژه سدسازی از مهمترین عوامل تهدید و تخریب این جنگلها به شمار میرود بطوریکه در حال حاضر از ۶ میلیون هکتار وسعت این جنگلها، حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار هکتار آن تخریب شده است.
این وضعیت نگرانیهای بسیاری را در دل جامعه نخبگانی و دانشگاهی، گروههای مردمنهاد و تشکلهای زیستمحیطی و هر دلسوزی که دل در گرو این آب و خاک دارد، ایجاد کرده است.
طبیعتا در مقابل این نگرانیها باید تلاش کرد تا حال و روز این جنگلها خوب و بخشهای تخریب شده احیا شود، اهمیت این موضوع زمانی دوچندان میشود که بدانیم ایران جزو کشورهای با پوشش جنگلی فقیر است و سرانه برخورداری هر شهروند از پوشش گیاهی در ایران ۱۷ صدم درصد است که در مقایسه با میانگین جهانی آن که هشت دهم درصد است نشان میدهد که سهم هر ایرانی از پوشش گیاهی و جنگلی در مقایسه با مردم دیگر کشورهای جهان یک چهارم است و ما همین سهم اندک را هم داریم به راحتی از دست میدهیم.
آنچه در سالهای اخیر به شدت تن رنجور جنگلهای زاگرس را در معرض تهدید و آسیب قرار داده دستکاری انسانی در منطقه به ویژه سدسازیهای متعددی است که بر رودخانه کارون شکل گرفته است.
سد خرسان ۳ کابوس زاگرس
کارون بزرگ که طولانیترین، پرآبترین و حیاتیترین منبع آب شیرین کشور به شمار میرود و در دل زاگرس جای گرفته است، سالهاست که حال و روزی خوبی ندارد و هرچه جلوتر میرود بیجان و بیرمقتر میشود.
یکی از عواملی که حیات این حوضه آبریز و به دنبال آن زندگی مردمان و محیطزیست پیرامون آن را با تهدید مواجه کرده، سدسازیها و طرحهای انتقال آب بینحوضهای روی سرشاخههای این رودخانه است.
تاکنون ۲۵ سد در این حوضه آبریز یا احداث شده و یا در حال ساخت است که به گفته کارشناسان مهلکترین و مخربترین آن، سد خرسان ۳ است.
این سد در ۴۴ کیلومتری جنوب شرقی شهرستان لردگان از توابع استان چهارمحال و بختیاری و بالادست سد کارون ۴ احداث میشود. سد خرسان ۳ با ۲۴ کیلومترمربع وسعت، ۱۵۵ متر ارتفاع، یک میلیارد و ۱۸۵ میلیون مترمکعب حجم و ۳۹ کیلومتر طول یکی از بزرگترین سدهای بتنی خواهد بود که عملیات اجرایی آن از سال ۸۶ آغاز شده است و اگرچه در ابتدا تنها قرار بود این طرح فقط به یک سد با اهدافی نظیر تولید انرژی محدود باشد اما در اقدامی غیرکارشناسی و بدون پشتوانه علمی انتقال آب بینحوضهای نیز به این طرح اضافه شده است تا حجم قابل توجهی آب را به استانهای اصفهان، یزد، کرمان و فارس منتقل کند.
موضع رییس سازمان حفاظت محیطزیست در قبال سد خرسان ۳
درحالیکه رییس سازمان حفاظت محیطزیست کشور در سفر اخیر خود به استان چهارمحال و بختیاری اعلام کرد که بنایی برای اجرای طرح انتقال آب از سد خرسان ۳ وجود دارد اما در عین حال چند روز پس از آن در نشست خبری خود در هفته دولت عنوان کرد که سد خرسان ۳ دارای مجوز زیستمحیطی است و طرح انتقال آب بینحوضهای از این سد نیز در دستور کار قرار گرفته است.
علی سلاجقه تاکید کرده است که مجوز سد خرسان ۳ از دولت قبل صادر شده است و وی اینچنین موضعی در قبال طرحی مهلک و بدون پشتوانه علمی و کارشناسی از خود نشان داد در حالیکه نیک میدانیم دولت سیزدهم نسبت به طرحهای محیطزیستی بسیار حساس است و شخص آیتالله رئیسی نسبت به این موضوعات درایت و حساسیت لازم را دارد و در سخنرانیهای خود این موضوع را بارها مورد تاکید قرار داده است. در این باره بیشتر بخوانید.
اتفاقا در همین دولت طرح کاشت یک میلیارد اصله نهال مطرح شد و در دست اجرا قرار گرفته است و بر اساس همین رویکرد سازنده و مثبت، اجرای سد خرسان ۳ که تخریب هزاران درخت کهن و ارزشمند را در پی خواهد داشت، غیرقابل پذیرش و توجیهناپذیر کرده است.
از سوی دیگر در یکی از بندهای لایحه هفتم توسعه تاکید شده است که هرگونه انتقال آب بینحوضهای جز برای شرب ممنوع است و این موضوع میتواند سد محکمی برای اجرای انتقال آب از سد خرسان ۳ باشد. پیش از این نماینده مردم بروجن و رییس کمیته آب مجلس شورای اسلامی در این باره خبر داده بود که میتوان جزییات بیشتر این خبر را در خبرگزاری فارس بخوانید.
علاوهبر آن در گزارش نتایج تحقیق و تفحص مجلس در خصوص عملکرد وزارت نیرو در خصوص انتقال آب بینحوضهای کشور به صراحت آمده است که خرسان ۳ هیچیک از مجوزهای لازم به جز پدافند غیرعامل را ندارد.
موج نگرانی در خصوص اجرای سد خرسان ۳ نه تنها فعالان محیطزیست و مردم محلی استانهای زاگرسنشین چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان را در برگرفته بلکه کارشناسان و فعالان ملی نیز در این خصوص هشدار داده و خواهان بازنگری در این طرح هستند.
کارشناسان در مورد تبعات سد خرسان ۳ چه میگویند؟
در همین پیوند پژوهشگر و کارشناس برجسته محیطزیست کشور در خصوص پیامدهای سد خرسان ۳ گفت: این سد از مهلکترین و خطرناکترین سدهایی است که بر رودخانههای منتهی به خلیج فارس و خوزستان قرار است احداث شود.
محمد درویش افزود: پیامدهای مخرب سد خرسان ۳ از چند زاویه قابل بررسی است؛ از منظر محیطزیستی باید گفت که با اجرای این سد و طرح انتقال آب بینحوضهای هزاران درخت از جنگلهای زاگرس از بین میرود، آنهم درختانی که بالای ۱۰۰ سال عمر دارند و نقش حیاتی برای حفظ منابع آب و خاک در منطقه ایفا میکنند.
وی با بیان اینکه برای هر درختی با حدود ۵۰ سال سن، ۲۰۰ هزار دلار ارزشگذاری میشود، تصریح کرد: با اجرای سد خرسان ۳ حدود ۳۷ هزار اصله درخت تراشیده و یا از بین میرود و ۲ هزار و ۴۰۰ هکتار از رویشگاه جنگلی و مراتع مناطقی از لردگان و منطقه حفاظت شده دنا به زیر آب میرود.
این کارشناس محیطزیست که سالهاست برای ترویج آموزههای زیستمحیطی فعالیت میکند، خاطرنشان کرد: با از بین رفتن درختان منطقه نه تنها شاهد هدررفت آب و افزایش فرسایش خاک خواهیم بود بلکه تولید گاز متان که از خطرناکترین گازهاست در منطقه شکل میگیرد و در مجموع نظام آب شناختی رودخانه کارون به طور کامل تغییر میکند.
درویش با اشاره به مساحت ۶ میلیون هکتاری جنگلهای زاگرس، یادآور شد: ۴۵ درصد منابع آب شیرین کشور از زاگرس تامین میشود و رودخانههای مهمی نظیر کارون، دز، کرخه، سیمره، زایندهرود و زاب از این رویشگاه وسیع سرچشمه میگیرد از همین رو حفظ این اکوسیستم و جلوگیری از برهم خوردن آن یک ضرورت اجتنابناپذیر است.
رییس کمیته محیطزیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو به تبعات اجتماعی اجرای سد خرسان ۳ نیز اشاره کرد و اظهار داشت: با اجرای این سد ۲۴ روستا آسیب جدی میبیند که از این تعداد ۱۷ روستا به طور کامل زیر آب میرود و ۸۰۰ خانوار روستایی در منطقه خانه و کاشانه خود را از دست میدهند و مجبور به مهاجرت میشوند و موجی از حاشیهنشینی در مناطق اطراف شکل میگیرد که تبعات اجتماعی خاص خود را دارد.
درویش خاطرنشان کرد: وقتی حجم بالایی از آب را به فلات مرکزی انتقال میدهیم تا صنعت و کشاورزی در این منطقه تقویت شود، جمعیتی از استانهای کمتربرخوردار منطقه از جمله چهارمحال و بختیاری را برای اشتغال و معیشت به استانهایی نظیر یزد و اصفهان هدایت میکنیم که همین موضوع مهاجرت، حاشیهنشینی و آسیبهای اجتماعی و اقتصادی بعدی آن را شکل میدهد.
وی پیشنهاد داد تا بجای تمرکز بر صنایع آببر در اقتصاد استانهای فلات مرکزی، برای تحقق توسعه پایدار بر ظرفیتهای موجود این مناطق نظیر گردشگری، رونق جاذبههای تاریخی، ایجاد مزاع تولید انرژی خورشیدی و کسبوکارهای سبز سرمایهگذاری شود.
موج نگرانی از اجرای سد خرسان ۳ در استانهای زاگرسنشین
سد خرسان ۳ دستکم اکوسیستم طبیعی و همچنین معیشت روستاییان سه استان چهارمحال و بختیاری، خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد را تحت تاثیر پیامدهای منفی خود قرار میدهد و همین موضوع کنشگران و فعالان محیطزیست را بر آن داشته تا دغدغهها و نگرانیهای خود را نسبت به این طرح اعلام و با استمداد از دولت سیزدهم از اجرای این طرح جلوگیری کنند.
- سد و انتقال آب خرسان ۳ میخ تابوت کارون
یک فعال محیطزیست استان خوزستان در همین خصوص با ابراز نگرانی نسبت به اجرای سد و طرح انتقال آب خرسان ۳ نسبت به پیامدهای ناگوار این طرح هشدار داد و گفت: طرحهای انتقال آب خرسان، کوهرنگ سوم و تنگ سرخ، تخریبهای محیطزیستی ابدی و همیشگی در سطح ملی و منطقهای دارند و این چالشها دامنگیر مناطق مختلف و گستره وسیع زاگرس و جلگه خوزستان و قطع شریانهای حیاتبخش رودهایی مانند کارون است و هیچ دلیل عقلانی، اجتماعی، محیطزیستی و حتی اقتصادی برای این اقدامات وجود ندارد.
کرامت حافظی ادامه داد: طرحهای انتقال آب و سدهای افراطی که در زاگرس ساخته میشود و در حال احداث است، شاهرگ حیات رودهایی مانند کارون را قطع می کنند و باعث تنشهای اجتماعی میشود و محیطزیست را نابود می کند و از سوی دیگر نه تنها توجیه اقتصادی ندارد بلکه با توجه به اینکه آب مازادی در طبیعت ایران وجود ندارد انتقال هر متر مکعب آب ۱۰ برابر هزینه برای تولید محصولات صنعتی و کشاورزی به همراه دارد.
وی تصریح کرد: خشک شدن چشمههای بزرگی مانند کوهرنگ که از دهه ۳۰ تاکنون برای صنعت و کشاورزی به فلات مرکزی انتقال داده میشود نشان داد زاگرس مکان مناسبی برای تامین آب و زیادهخواهیهای صنعتی و کشاورزی فلات مرکزی نیست.
این فعال محیطزیست افزود: نابودی و اتمام ذخایر و بودجه یخ و برفچالهای زاگرس از خشکی چشمه کوهرنگ تا ذوب غار یخی چما همه نشاندهنده تغییرات اقلیمی شدید و افزایش گرمایش جهانی در منطقه زاگرس است و نشان میدهد اگر توهم آب مازاد هم صحیح بود اما در حال حاضر آب پایداری برای انتقال وجود ندارد؛ از سوی دیگر نمیتوان آب را از یک منطقه و کشاورز محروم کرد و برای کشاورزی دیگر فرستاد که این موضوع تنشهای اجتماعی جدی بین استانها و شهرها و روستاها ایجاد میکند.
حافظی خاطرنشان کرد: همانطور که سدهای رود هیرمند افغانستان برای سیستان و بلوچستان فاجعه است و سدهای ترکیه جلگه بینالنهرین عراق را نابود میکند و سد النهضه اتیوپی کابوس جلگه نیل در مصر است، انتقال آبهای افراطی به فلات مرکزی و سدهای متعدد زاگرس، جلگه حاصلخیز خوزستان و طبیعت چند استان را نابود کرده و کانون ریزگرد داخلی خوزستان را شکل داده است.
وی با تاکید بر اینکه سد خرسان ۳ باعث نابودی جنگلهای چند ساله بلوط میشود و این ضایعه جبرانشدنی نیست، اظهار داشت: فرسایش خاک فروان به علت از میان رفتن درختان بلوط و پوشش گیاهی و رسوب فراوان خاک در مخزن سدها، کارکرد سدها را به چالش میکشاند و از سوی دیگر افزایش دما که سدها باعث آن هستند و آن هم در مناطقی که شدیداً تحت تأثیر افزایش گرمای جهانی (Global warming) و تغییرات اقلیمی (Climate change) است؛ تبخیر فراوان آب در سدهایی که به تشت تبخیر تبدیل شدند و کاهش فراوان آورد رودهایی مانند کارون که دامنه تخریبهای محیطزیستی از مکان سد تا پایاب و مصب رودخانه کارون در آبادان و خرمشهر و اروند کنار رسانده و باعث پیشروی آب دریا به سمت بالادست و نابودی نخلستانها و شورهزار شدن خاک خوزستان شده است، خوزستان را که جزء منطقه هلال حاصلخیز جهانی است را به کانون مشکلات زیستمحیطی ایران تبدیل کرده است.
این فعال محیطزیست استان خوزستان افزود: نسل ما فرصت دارد که جلوی این اقدامات غلط را بگیرد و نباید فرصت را از دست داد تا پشیمانی بزرگ و ابدی ایجاد شود و کار به جایی برسد که جبرانناپذیر شود؛ حفظ آب و خاک و محیطزیست ایران طبق قانون اصل است و وظیفهای همگانی. پس همه با هم به این تخریبهای محیطزیستی نه بزرگ بگوییم و یکبار برای همیشه بساط این اقدامات نابودگر را برچینیم.
حافظی یادآور شد: سخنان آیتالله رئیسی، رئیسجمهور کشور در اجلاس بینالمللی گرد و غبار بسیار نویدبخش بود و ما امیدواریم از انتقال آب و سدسازیهای افراطی و اقداماتی که منجر به خشکاندن تالابها و تبدیل جلگه خوزستان به کانون ریزگردها شده است برای همیشه جلوگیری شود .
- خرسان ۳ تیر خلاص به قلب زاگرس
یک فعال محیطزیست و از چهرههای دانشگاهی استان چهارمحال و بختیاری نیز اظهار داشت: سد خرسان ۳ با توجه به اینکه اکوسیستم منطقه را بر هم میزند قلب زاگرس و درختان ارزشمند آن را هدف گرفته است و باید هر مجوزی نادرستی هم که در سالهای گذشته برای این سد صادر شده، لغو و مطالعات کارشناسی و علمی از سر گرفته شود.
وی با تاکید بر اینکه سدسازی در دنیا منسوخ شده است، گفت: تبعاتی که سدها به دنبال دارند بسیار بیشتر از اهداف اولیه این طرحهاست و در نهایت به تغییرات اقلیمی و مهاجرت منجر میشود.
این فعال محیطزیستی با بیان اینکه برای استان چهارمحال و بختیاری نیز در قبال حذف سهمیه آب استان از حوضه زایندهرود، سهمی از آب انتقالی از سد خرسان ۳ در نظر گرفته شده است، تصریح کرد: این اقدام نه تنها منطقی نیست بلکه قرار است این آب از طریق حفر یک تونل ۱۲ کیلومتری در بالادست کوه ریگ که منبع ذخایر نفت است انتقال داده شود و بیشک نه تنها این موضوع کیفیت آب انتقالی را تحت تاثیر خود قرار میدهد بلکه احداث تونل در منطقه اقدامی بسیار مخرب است.
این فرد مطلع، هدف از اجرای سد و انتقال آب خرسان ۳ را توسعه صنعت و کشاورزی در استانهای فلات مرکزی اعلام کرد و گفت: این طرح باید بر اساس مطالعات کارشناسی شده و علمی مورد بررسی قرار گیرد و از همین رو مجوزهای صادر شده در گذشته باید لغو شود.
وی اگرچه نسبت به نحوه عملکرد مدیران استانی نسبت به اجرای طرحهای انتقال آب در این استان انتقاد داشت اما ابراز امیدواری کرد با توجه به رویکرد فعالانه آیتالله رئیسی و دولت سیزدهم در قبال محیطزیست، این طرح بازنگری شود و حقوق مردم زاگرسنشین و اکوسیستم منطقه حفظ شود.
- خرسان ۳ و از بین رفتن ساختار زندگی روستاییان و معیشت آنها
یکی از اهالی بومی منطقه و از فعالان اجتماعی شهرستان لردگان نیز با بیان دغدغهها و نگرانی مردم از احداث سد و طرح انتقال آب خرسان ۳ گفت: در سالهای اخیر اجرای طرحهای عمرانی و زیرساختی در این شهرستان تحتالشعاع احداث سد خرسان ۳ قرار گرفته و حتی برای احداث کتابخانه در این منطقه نیز موافقت نشد و گفته شده است که تا احداث کامل سد هرگونه عملیات عمرانی در منطقه ممنوع است.
نادری افزود: با ایجاد سد خرسان ۳ روستاهای بسیاری در منطقه زیر آب میرود و روستاییان ساکن آواره و بیکار میشوند، اگرچه در این خصوص پیشنهاد شهرکسازی برای مردم روستاهای حاشیه سد شده است اما این موضوع قابل پذیرش نیست چراکه تجربه ساخت شهرک فجر در لردگان نشان داد در این خصوص تاکنون موفق عمل نشده است و برعکس مهاجرت، بیکاری و فقر روستاییان در شهرکها را چند برابر کرده است.
وی تصریح کرد: از بین رفتن اماکن تاریخی و گردشگری در کنار تغییر اکوسیستم طبیعی منطقه از دیگر تبعات سد خرسان ۳ است بطور نمونه با ساخت این سازه، آبشار بینظیر آتشگاه که مرکز گردشگری شهرستان لردگان است، از بین میرود.
- خرسان ۳ به بهانه شرب و به کام صنعت
یک مستندساز و فعال زیستمحیطی استان کهگیلویه و بویراحمد نیز از سد و طرح انتقال آب خرسان ۳ با عنوان جنایت یاد کرد گفت: با احداث این سد بین پنج تا ۱۰ هزار در منطقه آواره، هزاران درخت باارزش و کهنسال زاگرس نابود و طولانیترین آبشار کشور تحت عنوان آبشار آتشگاه که ثبت جهانی شده است نیز به زیر آب میرود.
جواد هادیاصل افزود: با آوار شدن روستاییان منطقه، سیل جمعیتی به حاشیه شهرها را شاهد خواهیم بود و این موضوع بار اجتماعی و اقتصادی بسیاری در دراز مدت برای دولت به همراه خواهد داشت.
وی که در سفر اخیر رییسجمهور به استان کهگیلویه و بویراحمد شخصا با آیتالله رئیسی در خصوص پیامدهای سد خرسان ۳ صحبت کرده است، در خصوص نتایج این گفتوگو تصریح کرد: رییسجمهور با شنیدن حقایقی در مورد سد خرسان ۳ متعجب شدند و به استاندار دستور دادند تا در این خصوص گزارش جامع و کاملی ارائه شود.
این فعال محیط زیست، کنشگری بیش از پیش مسوولان، جوامع علمی و دانشگاهی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی در خصوص توقف اجرای سد خرسان ۳ را خواستار شد و گفت: با اتحاد و همصدایی استانهای زاگرسنشین و رساندن صدای خود به مسوولان ارشد ملی میتوان اجرای این طرح را به چالش کشید و مانع از آن شد.
علاوهبر پیامدهای طبیعی، اجتماعی و اقتصادی طرح و سد خرسان ۳، از نظر تاریخی نیز این طرح مخرب شناخته میشود.
بزرگترین گورستان تاریخی کشور قربانی سد خرسان ۳
به تازگی بر اساس کاوشهای انجام شده از سوی گروه نجاتبخشی پژوهشکده باستانشناسی کشور، گورستان چهار هزار و ۵۰۰ سالهای پشت سد خرسان ۳ در منطقه سادات محمودی کشف شده است. به عقیده کاوشگران منطقه، احتمال اینکه در این مسیر احداث سد بزرگترین گورستان باستانی کشور وجود داشته، زیاد است.
با وجود مخالفتهای مردمی و فعالان اجتماعی و زیستمحیطی، تاکنون اظهارنظر شفاف و موضع مشخصی از سوی مسوولان استان چهارمحال و بختیاری که در مرکزیت سد خرسان ۳ قرار دارد، گزارش نشده است و انتظار میرود مدیران اجرایی و همچنین نمایندگان مجلس در خصوص دفاع از حقوق مردم و منطقه بیش از پیش تلاش کنند.
یافتههای موجود و نظرات کارشناسان حاکی از مخرب بودن سد خرسان ۳ است از همین رو از دولت مردمی سیزدهم انتظار میرود اجرای این طرح را متوقف و نسبت به آن بازنگری علمی و کارشناسی داشته باشد تا یکی از مناطق استراتژیک و ارزشمند کشور قربانی تصمیمات نادرست و نابخردانه نشود و این میراث کهن به دست نسلهای آینده برسد.
نظر شما