تحولات منطقه

۲۲ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۰
کد خبر: ۹۱۴۶۹۸

جهانی و همگانی بودن رسالت پیامبر اسلام(ص)

آیت‌الله محمدباقر تحریری، استاد حوزه و تولیت حوزه علمیه مروی

از مسائل مهمی که باید در روزهای پایانی ماه صفر به آن توجه داشته باشیم و در قالب روایاتی از نبی اکرم(ص) شیعیان و اهل سنت نقل شده است، سفارش ایشان به امت اسلامی برای ارتباط محبتی و ولایی با خاندان خود است.

زمان مطالعه: ۵ دقیقه

مهمترین مسئله‌ای که برای جامعه اسلامی و مؤمنین، حتی غیر مؤمنین در رابطه با نبی اکرم(ص) لازم است مطرح شود، رسالت همگانی آن حضرت است. چنانچه در این آیه مفرماید: رسالت پیامبر(ص) عمومی و جهانی است. وَ أَرْسَلْناکَ لِلنَّاسِ رَسُولا(نساء: آیه 79) یعنی تو را برای همه مردم فرستادیم. و نیز می‌فرماید: أُوحِیَ إِلَیَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغ (انعام: آیه 19) یعنی این قرآن به من وحی شده تا با آن شما را و هر که را که این پیام به او برسد هشدار دهم.

به جهت جهانی و دائمی بودن رسالت پیامبر اسلام(ص) باید دین آن حضرت نیز جامع تمام جوانب نیازهای بشر باشد، چرا که خدای متعال ما را با ساختمان خاصی برای هدف والایی آفریده است. آن هدف والا اظهار خضوع کامل در برابر خودش با پیاده کردن دستورات او در تمام شئون گوناگون زندگی است. همانطور که در فرمایشات نبی اکرم(ص) آمده، هیچ جنبه‌ای از جنبه‌های زندگانی دنیایی انسان نیست مگر اینکه در مکتب نبی اکرم(ص) دستورات و وظایفی برایش ذکر شده است. از این نظر جامع‌ترین و کامل‌ترین دین در بین ادیان الهی، دین نبی اکرم(ص) است.

به مقتضای جهانی و ابدی بودن دستورات نبی اکرم(ص)، باید افرادی باشند که رهبریت امت اسلامی را از طرف خدای متعال بعد از نبی اکرم(ص) به عهده داشته باشند. این معنا در آیات متعددی آمده است.

به طور نمونه در آیه ولایت آمده است که: سرپرست و ولی شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده‌اند، همانها که نماز را برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند(مائده: آیه 55)

همینطور در آیه اکمال دین(مائده: آیه 3) و آیه تبلیغ این حقیقت ثابت شده است. در آیه تبلیغ آمده است که «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَه» (مائده: آیه 67) یعنی ای پیامبر، آنچه را از جانب پروردگارت به تو نازل شده، ابلاغ کن و اگر نکنی رسالتش را به انجام نرسانده‌ای.

این آیات با تأیید روایات بسیار از شیعه و اهل سنت در روز غدیر نازل شده و وظیفه امت اسلامی را بیان می‌کند که اگر تحت لوای دین الهی و اسلام قرار گرفتند، باید ولایت و حاکمیت امیرالمؤمنین و اهل بیت(ع) را تا قیامت برای تحقق دین الهی بپذیرند. از طرفی در آیه 13 سوره شوری می‌فرماید: که پنج دین انبیای اولوالعزم؛ حضرت نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و نبی اکرم(ص) را فقط برای اقامه و پیاده‌سازی شئون گوناگون زندگی مانند مسائل عبادی، اقتصادی، روابط خانوادگی و روابط بین المللی و... فرستادم. آنچه این روابط را شکل داده و کامل می‌کند، حاکمیت دین و دارای یک حکومت بودن است.

اما بعد از نبی اکرم(ص) به این امر بی‌مهربانی شد و ادامه حاکمیت الهی در قالب حاکمیت امیرالمومنین(ع) و اهل بیت(ع) نادیده گرفته شد. این جهات را باید از ویژگی‌های نبوت نبی اکرم(ص) دانسته و به آن معتقد باشیم. این امر از مسائل اعتقادی ماست که اگر به آن معتقد نباشیم، اسلامیت ما مورد سوال قرار گرفته و پذیرفته نمی‌شود.

بنابراین جامعیت دین، اقتضا میکند که اول در جنبه امور اعتقادی، اعتقاد صحیح به خدای متعال، کمالات الهی، اعتقاد معاد و اعتقاد به نبوت و ادامه آن که با مسئله، امامت و شئون امامت تحقق می‌یابد، داشته باشد.

ثانیاً به مسئله دیگر که شاکله دین را تشکیل می‌دهد توجه به وظایف عملی در شئون گوناگون زندگی است. باید معتقد باشیم دین، جامعیت دارد و در تمام عرصه‌های زندگی از جانب خدای متعال به واسطه نبی اکرم(ص) و ائمه(ع) بیان شده است.

و ثالثاً نکته مهم بعدی مسائل اخلاقی و فضائل نفسانی و روحی است. که دین اسلام بالاترین صفات بر جسته الهی را برای انسان بیان فرموده است. خدای متعال درباره پیامبر(ص) در آیه 4 سوره قلم میفرماید: انَّکَ لَعَلی خُلُقٍ‌ عَظیم. یعنی آن حضرت در اعلی درجه کمالات روحی و اخلاقی به سر می‌برد. با داشتن چنین اعتقادی، ایمانمان شکل می‌گیرد. اگر این وظایف عملی را پیاده کردیم، به همان مقدار ایمانمان را در عرصه زندگی نشان داده و تحقق می‌بخشیم.

قرآن کریم هر جا صحبت از ایمان می‌کند، بحث از عمل صالح هم می‌آورد. در آیات 1 تا 3 سوره مبارکه عصر، به صورت خیلی مجمل بیان کرده است که اگر انسان بخواهد از خسران و زیان وجودی خارج شود، باید ایمان و عمل صالح داشته باشد. خدای متعال به عصر و زمان بعثت نبی اکرم(ص) به نقلی سوگند یاد می‌کند زیرا بعثت حضرت(ص) کامل ترین بعثت‌ها نسبت به انبیاء دیگر به جهت خاتمیت نبوت است.

از این نظر می‌فرماید که انسان در زندگانی دنیا به صورت طبیعی به طرف خسران می‌رود مگر کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دهند و برای تحقق ایمان و عمل صالح باید یکدیگر را تواصی به حق و صبر کنند.

اگر بخواهیم ایمان ما شکل بگیرد باید به دستورات آن حضرت و اهل بیت(ع) ملتزم شویم. این ایمان و عمل صالح نقش اساسی در سعادت انسان دارد که هر مقدار از این ایمان و عمل صالح کاسته شود، درجه سعادت انسان در عالم قیامت پایین می‌آید.

درس‌هایی از رسول خوبی‌ها

خدای متعال در آیه 45 سوره احزاب فرموده است: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیرا». ای پیامبر! همانا ما تو را گواه بر مردم و بشارت دهنده و بیم‌دهنده فرستادیم. بالاترین شاخصه و مزیت نبی اکرم(ص) بر همه انبیاء دارا بودن بالاترین مقام بندگی و تسلیم در برابر حق تعالی است که فرمود: «من مامور شدم خدا را با اخلاص کامل در دینش بندگی کنم و مامور شدم که اولین تسلیم شونده در برابر او باشم» (آیه 11 و 12 سوره زمر) که چندین نوبت در شبانه‌روز به عبودیت آن حضرت شهادت داده و می‌گوییم «أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُه».

از این جهت رسالتش رحمت برای عالمیان بوده (آیه 107 سوره انبیاء) و خودش بر اخلاق عظیمی قرار دارد که همان اخلاق توحیدی در شئون گوناگون زندگی است.

از مسائل مهمی که باید در روزهای پایانی ماه صفر به آن توجه داشته باشیم و در قالب روایاتی از نبی اکرم(ص) شیعیان و اهل سنت نقل شده است، سفارش ایشان به امت اسلامی برای ارتباط محبتی و ولایی با خاندان خود است.

یکی از آن احادیث، حدیث سفینه است. حدیث سفینه، حدیثی مشهور از پیامبر اسلام(ص) که در آن اهل بیت(ع) خود را به کشتی نوح تشبیه کرده است. این حدیث یکی از دلایل روایی شیعیان برای اثبات جایگاه ویژه اهل بیت(ع) پیامبر اکرم(ص) در هدایت و رهبری مسلمانان است. اگر کسی با این خاندان در عمل و رفتار و هم اعتقاد همراه باشد، به میزان همراهی نجات پیدا خواهد کرد.

یکی دیگر از صفات برجسته حضرت(ص)، ارتباط خاص و لطیف ایشان مومنان است. رسول خدا(ص) در مردم‌داری چنان حساس بود که بر اساس روایتی، اگر یکی از مسلمانان را سه روز نمی‌دیدند از حال او جویا می‌شد. اگر معلوم می‌شد که در مسافرت است، برایش دعا می‌کردند و اگر در مسافرت نبود، به دیدارش می‌شتافت و اگر بیمار بود، به عیادتش می‌رفتند.(مکارم الاخلاق، ج 1، ص 50، روایت 34).

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.