کارشناسان معتقدند بخش قابل توجهی از اینگونه حوادث به دلیل وجود مشکلات روحی و روانی در محیط کاری و در میان کارگران و حتی کارکنان دستگاههای اداری رقم میخورد؛ چنانکه ناعادلانه بودن نظام حقوق و دستمزد، نبود امنیت شغلی و ترس از بیکاری، زیاد بودن حجم کار، شیفتهای شبانه، سروصدا و حتی دمای نامناسب محیط، میتواند آنها را به انسانهایی زودرنج و پرخاشگر تبدیل کند.
از سویی، عوامل روانی خارج از محیط کار نیز همچون طلاق و فوت اعضای خانواده فشارهای روانی فرد را دوچندان میکند.
محمد چکشیان، معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی سال گذشته آمار اعتیاد جامعه کارگری را بیش از میانگین جامعه عنوان کرده بود؛ موضوعی که برخی کارشناسان دلیل آن را گریزی غیرمنطقی از مشکلات یاد شده میدانند.
اهمیت بهداشت روانی در محیط کار و سازماندهی قواعد مربوط به بهداشت روانی محل کار میتواند از بروز آسیبهای اینچنینی جلوگیری کند.
هدف از بهداشت روانی در محیط کار
حمید یعقوبی، دانشیار روانشناسی بالینی دانشگاه شاهد با تأکید بر اهمیت سلامت روان در محیط کار به ما میگوید: رعایت اصول بهداشت روانی در محیط کار به فرد در داشتن سازگاری، احساس آرامش، امنیت، رضایتمندی و بهطور کلی ارتقای سلامت روانی و خودشکوفایی کمک میکند و او را از تعارضات و ناراحتیهای روانی مانند اضطراب و افسردگی دور نگه میدارد.
نایب رئیس انجمن روانشناسی ایران میافزاید: بهداشتروانی محیط کار به معنای مقاومت در مقابل به وجودآمدن پریشانیهای روانی و اختلالات رفتاری در کارکنان سازمان و سالمسازی فضای روانی کار است. در واقع، هدف بهداشت روانی در محیط کار ایجاد شرایطی است که منجر به اختلالات روانی در کارکنان نشود، کارکنان سازمان قادر به ایجاد روابط مطلوب با محیط کار و عوامل موجود در آن باشند و نسبت به خود، مسئولان، همکاران و جایگاهی که در سازمان دارند احساس مثبتی داشته باشند.
رئیس جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی ادامه میدهد: بهطور کلی این عوامل را میتوان به دو گروه عمده عوامل فیزیکی و عوامل انسانی تقسیم کرد. عوامل فیزیکی مانند رنگ، نور، ابزارها، دمای محیط، وسایل ایمنی، سروصدای محیط و آلودگی هوای محیط کار است. به عنوان نمونه محیطهای کاری پرسروصدا موجب ایجاد استرس در فرد میشود که این استرس به شکل سردرد، سوءهاضمه، خستگی غیرعادی، ضعف دستگاه ایمنی و آسیبپذیری شدید در برابر بیماریهای مختلف ظاهر میشود. عوامل انسانی نیز شامل شخصیت، نگرش، ادراک و تعارضات و کشمکشهای میان افراد یا گروهها میشود. ازجمله عوامل انسانی تأثیرگذار در بهداشت روانی در محل کار میتوان به ایجاد روابط مؤثر، کاهش اضطراب و افسردگی، شناخت و پذیرش خود، رضایت شغلی، عزت نفس و کاهش فشار روانی در محیط کار اشاره کرد.
به گفته این روانشناس، هم عوامل فیزیکی و هم عوامل انسانی بر بهداشت روانی در محل کار اثر مثبت یا منفی دارند که تبعیض، نقض حقوق دیگران، برچسبزنی، افراط و تفریط در کار، تهدیدهای جسمانی و یا روانی محیط کار، از مهمترین منابع استرسزا محسوب میشوند. همچنین ترس از دست دادن شغل، نداشتن ارتقای شغلی و مشارکت نداشتن همکاران در کارهای تیمی نیز میتواند آسیب جدی به بهداشت روانی فرد وارد کند و در نهایت فشار روانی زیاد و ناتوانی در سازگاری با محیط کار موجب ناکارآمدی و عملکرد نامطلوب برای دستیابی به اهداف و ایجاد نشانههای اضطراب و افسردگی در فرد خواهد شد.
نقش کارفرمایان در تأمین بهداشت روانی
یعقوبی در پاسخ به این پرسش که چگونه کارفرمایان میتوانند بهداشت روانی در محیط کار را ارتقا دهند، میگوید: کارفرمایان باید با بهکارگیری متخصصان روانشناسی، مهارت کنترل استرس و ارتباط مؤثر در محیط کار را به کارکنان آموزش دهند تا با تقویت این مهارتها و ارتقای سواد سلامت -خودشناسی- کارکنان از بروز آسیبهای روانی در محیط کار پیشگیری شود. درواقع سرمایهگذاری کارفرمایان در حوزه بهداشت روانی، سرمایهگذاری در افزایش تولید و بهبود کیفیت کار است. نتایج پژوهشهای متعددی که در ایران و دیگر کشورها انجام شده، نشان میدهد استفاده از خدمات روانشناختی در محیط کار نه تنها در کاهش آسیبهای روانی همچون اضطراب، افسردگی و اعتیاد تأثیرگذاراست بلکه تا حد قابل توجهی از بروز آسیبهای فیزیکی نیز پیشگیری میکند و میتواند در کاهش هزینههای مستقیم مثل کاهش کیفیت کار و غیرمستقیم مثل کاهش غیبت از کار، کاهش افت کاری، کاهش حوادث شغلی، کاهش هزینههای درمان و مرخصیهای استعلاجی و افزایش راندمان و بهرهبرداری کار تأثیرگذار باشد.
وی اضافه می کند: توجه مدیران به حذف کارهای اضافی که در شرح وظایف نیروها نیست، پاداش دادن براساس شایستگی و عملکرد نه اضافه کاری، طراحی شاخصها و برنامههای عادلانه برای ارتقای شغلی، نه گفتن به اضافهکاریهای غیرمنطقی هم از سوی مدیران و هم از سوی کارکنان از مواردی است که موجب ارتقای بهداشت روانی کارکنان درمحیط کار میشود.
کارکنان با استفاده از خدمات روانشناختی میتوانند ضمن شناخت بهتر درخصوص توانمندیهای جسمی، ذهنی و روانی خود، سازگاری بیشتری با شغل و اهداف سازمان پیدا کنند. کارفرمایان نیز اگر امکان استخدام متخصصان روانشناسی را ندارند، باید از طریق قرارداد با مراکز مشاوره و روانشناختی شرایطی را فراهم کنند تا کارکنانشان هر ۶ ماه یکبار غربالگری سلامت روانی شده و در صورت نیاز از خدمات روانشناختی بهنگام بهرهمند شوند.
این دانشیار روانشناسی بالینی دانشگاه شاهد در پاسخ به این پرسش که محیطهای کاری برای تأمین نیروی متخصص روانشناسی با چه چالشهایی مواجهاند، میگوید: آماری از حضور روانشناسان در محیطهای کاری در دست نیست و سازمان روانشناسی در سالهای اخیر ارتباط نظاممندی با وزارت کار در خصوص اهمیت بهکارگیری روانشناسان در محیطهای کاری نداشته و دستورالعملها و یا راهنماهای مدونی به کارفرمایان ارائه نکرده است. با این حال، دلیل نبود روانشناس در محیطهای کاری کمبود روانشناس نیست زیرا ما به تعداد کافی دانشآموخته فوقلیسانس و دکترای روانشناسی داریم، واقعیت این است کارفرمایان اعتقادی به استفاده از نیروهای متخصص روانشناسی و خدمات روانشناسی ندارند.
تکلیف کارفرمایان
محمد عطاردیان، رئیس شورای عالی کانون انجمنهای صنفی کارفرمایان ایران نیز در خصوص اهمیت بهداشت روانی در محیطهای کاری به ما میگوید: وزارت بهداشت باید در آییننامه بهداشت محیط کار دستورالعملهایی را بگنجاند تا کارفرمایان مکلف به ارائه خدمات روانشناختی در محیطهای کاری شوند و یا در صورت داشتن محدودیت در این زمینه، خود و کارکنانشان هرسال غربالگری روانی شوند.
به گفته عطاردیان، برخی مواقع کارفرمایان، خود دچار اختلالات و یا مشکلات روانشناختی هستند که ممکن است علاوه بر امنیت شغلی کارکنان، بهداشت روانی آنها نیز به خطر بیفتد؛ ازاینرو، باید هم کارکنان و هم کارفرمایان به صورت دورهای چکاپ جسمی و روحی-روانی شوند.
رئیس شورای عالی کانون انجمنهای صنفی کارفرمایان کشور میافزاید: بهداشت روانی در محیط کار موضوعی نیست که بتوان یکبار برای همیشه آن را تأمین کرد. بنابراین ضرورت دارد در صورت نبود متخصص روانشناسی در کارگاهها، متصدی بهداشت کار از متخصصان روانشناختی به صورت دورهای دعوت کند کارکنان شامل مدیران و پرسنل به لحاظ روانشناختی غربالگری شده و در صورت نیاز از خدمات روانشناختی بهنگام بهرهمند شوند.
عطاردیان درخصوص ارزیابی خود از بهداشت روانی محیطهای کاری میگوید: متأسفانه بیشتر کارفرمایان به بهداشت روانی در محیط کار بیتوجهاند و در واقع کمتر کارخانه، مؤسسه، کمپانی و یا شرکتی است که با استخدام نیروی متخصص روانشناسی به سلامت روان کارکنان خود اهمیت دهد. ضمن آنکه وزارت بهداشت نیز در آییننامهها و دستورالعملهای بهداشتی به آن اشاره نکرده است. درحالی که بسیاری از آسیبهای فیزیکی و روحی-روانی محیطهای کاری با ارائه خدمات روانشناختی بهنگام قابل پیشگیری است. به عنوان نمونه، بیشتر افرادی که به مصرف دخانیات یا مواد مخدر رو میآورند یا دچار سردردهای میگرنی میشوند، دورههایی از اضطراب، افسردگی و یا شرایط دشوار روحی و روانی را پشت سرگذاشتهاند که اگر مشکل آنها از سوی متخصصان روانشناسی بهموقع تشخیص داده میشد و تحت درمان قرار میگرفتند، امروز دچار این آسیبها و بیماریها نبودند. در هر حال، این موضوع بسیار مهم از سوی وزارت بهداشت در تدوین آییننامهها و ضوابط کار مغفول مانده و باید مورد توجه قرار گیرد.
گفتنی است، با وجود تماسهای مکرر خبرنگار ما با روابطعمومی وزارت بهداشت، مسئولان این وزارتخانه حاضر به مصاحبه در این خصوص نشدند.
نظر شما