گل، مرغ، ساقه‌های گیاهانی که در حرم پیچیده‌اند یا نقوش اسلیمی، همه آن چیزی است که ما از نقش و طرح در حرم مطهر و همچنین اسناد باقیمانده از هنرمندان در آستان قدس رضوی انتظار داریم. اما در میان این اسناد، تصویری که بیشتر به تصویرسازی‌های امروزی نزدیک است از حادثه‌ای شوم در حرم مطهر وجود دارد.

نقشی تاریخی از یک خادم

آزاده خلیلی : تصویری که به قلم یکی از هنرمندان و خادمان آستان قدس به نام میرزا طاهر مشرف رضوی ماندگار شده و روایتگر ورود قشون روس به صحن عتیق در زمان به توپ بستن گنبد حرم مطهر است. نقاش در این نقاشی، بخشی از صحن عتیق را با وضعیت پس از توپ‌بندی به تصویر کشیده است. قشون روس در میانه صحن عتیق دیده می‌شوند، کالسکه و گاری متعلق به آن‌ها در میانه صحن است و اسب‌ها کنار نهری هستند که بعد از سقاخانه اسماعیل‌طلا به سمت پایین‌خیابان جریان دارد. سربازهای روس در گوشه‌ای از صحن، مردان و چند زنی را که زنده مانده‌اند، جمع کرده و برخی مردان را هم گماشته‌اند به جمع‌کردن آن‌هایی که کشته شده‌اند. همه کشته‌شده‌ها در گوشه دیگری از صحن کنار هم ردیف شده‌اند، به‌جز کودکی که کنار اسرا و در آغوش پدرش است و کنارش نوشته شده «کشته‌شده کنار ضریح». البته روایات مختلفی از تعداد کشته‌شدگان در این واقعه ذکر شده است؛ برخی این تعداد را ۶۴نفر، برخی ۱۵۰نفر و برخی هم ۸۰۰نفر می‌گویند، اما براساس گزارش متولی آستان‌قدس، تعداد کشته‌ها در داخل صحن‌ها ۴۰ نفر است. روزنامه‌ها هم شمار کشته‌شدگان روس را در این واقعه ۳۹تن ثبت می‌کنند و می‌گویند: «تعداد زخمیان از حد شمار خارج است». از دیگر جزئیاتی که می‌توان در این نقاشی دید، حضور سربازان روی بام‌های مشرف به صحن است و محل شلیک توپ‌ها که در گوشه نقاشی و جایی در جوار پایین‌خیابان تصویر شده است. براساس این نقاشی، ۲۱گلوله به گنبد اصابت کرده است. میرزاطاهر همچنین اشعاری دورتادور تصویر نوشته که بخش‌هایی از آن‌ها از بین رفته‌اند، اما چندتایی هم قابل خواندن هستند، ازجمله این شعر:

یا صاحب‌الزمان(عج) نظری سوی طوس کن

ما را خلاص از ستم و ظلم روس کن‌

ای شهریار حرمت جدت به باد رفت

جور و جفای زاده مأمون ز یاد رفت

شاعر نقاش و صنعتگر

با مشاهده این جزئیات درمی‌یابیم صانع این اثر در دوران خود، به اصطلاح امروزی‌ها از هنرمندان برج‌عاج‌نشین نبوده و لابد جز پرداختن به امور رسمی شغلش یعنی مسئولیت روشنایی حرم، دستی بر هنر و ادبیات هم داشته است. اسناد از میرزا طاهر روایت می‌کنند او شغل مشرف روشنایی را از پدر به اثر برده اما از آنجا که به هنرهای متعددی تسلط داشته به جز این مسئولیت در آستان وظایف دیگری را نیز به عهده داشته و در اردیبهشت۱۲۸۱ از طرف نصیرالملک، نایب‌التولیه وقت آستان‌قدس، هم لقب مُصَنّع‌التولیه می‌گیرد، هم مقرری سالی 14‌تومان نقد و مقدار دو خروار جنس اضافه بر مواجب سابقش را.

اسناد موجود نشان می‌دهد میرزا طاهر همیشه و در همه دوره‌ها مورد توجه و احترام بوده‌ است. میرزاطاهر رضوی ۲۱ شهریور ۱۲۹۱ از سوی مرتضی‌ قلی‌خان طباطبایی، نایب‌التولیه وقت آستان ‌قدس به دلیل مهارت در ساعت‌سازی به عنوان ساعت‌ساز حرم مطهر منصوب شد. (سند شماره ۱۴۱۷۶۶ مرکز اسناد آستان ‌قدس) همان‌طور که اشاره شد، میرزاطاهر اهل شعر هم بود و دیوانی مفصل داشت. او بیشتر درباره اهل‌بیت(ع) شعر می‌سرود؛ ازجمله اشعار وی که به مناسبت شهادت امام رضا(ع) سروده شده، می‌توان به این شعر اشاره کرد:

«از چه شور و غلغله در طوس شد به پا

یا رب چه روی داده که دارند این عزا

خُدّام آستانه گریبان گشاده‌اند

از زهر جان‌گداز مگر کشته شد رضا

در ماتم رضا عجبی نیست گر شود

جان جهانیان همه اندر رهش فدا».

صانعی که اهل سیاست هم بود

نکته دیگری که از نقاشی میرزا طاهر از واقعه به توپ بستن مشخص است، توجه او به سیاست است. گفته می‌شود مصنع‌التولیه که در روزگار رواج مشروطه زندگی می‌کرد به آنچه در اطرافش می‌گذشت بی‌توجه نبود و حتی به عنوان یکی از مدافعان مشروطیت، در جرگه مشروطه‌خواهان قرار گرفت و به مبارزه پرداخت. شاید به همین دلیل است که پس از به توپ بستن مجلس از هنر خود کمک می‌گیرد و این واقعه را با جزئیات تا آنجا که در توان دارد به تصویر می‌کشد. علاوه بر نقاشی معروفی که در ابتدای مطلب از آن یاد کردیم، میرزاطاهر درباره واقعه به توپ بستن حرم مطهر رضوی، اشعاری نیز سروده‌ است.

می‌گویند میرزا طاهر به دلیل همین اقدام‌ها، توسط سربازان تزار در مشهد بازداشت شد و مدتی را در حبس گذراند. علاوه بر فعالیت‌های سیاسی و هنری، مصنع‌التولیه در عرصه فعالیت‌های صنعتی هم حرف‌های زیادی برای گفتن داشت؛ علی‌اکبر گلشن آزادی در کتاب «صد سال شعر خراسان» به برخی هنرنمایی‌های میرزا طاهر در این زمینه اشاره می‌کند. براساس گزارش گلشن آزادی، میرزا طاهر چاقویی ساخته ‌بود که به‌راحتی آهن را می‌برید و نیز پس از ورود نخستین دوچرخه به مشهد، نمونه‌ای کاملاً بومی از آن را ساخت. برخی از این گزارش‌ها ممکن است با داستان‌سرایی همراه باشند، اما خبر از واقعیت توانمندی‌های مرحوم میرزا طاهر مشرف رضوی می‌دهند. او به پزشکی نیز علاقه‌ داشت و جزوه‌ای درباره خواص داروها به رشته تحریر درآورده‌ بود

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.