با گذشت چهار سال از شهادت قهرمانانه سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی، هنوز آتش خشم و کینه بدخواهان از آن یگانه دوران فروکش نکرده است. دلیل این ادعا هم به خاک و خون کشیدن ناجوانمردانه زائران بی‌گناه و بی‌پناه مزار سردار دل‌هاست. اما گویی آن‌ها از یاد برده‌اند که «ما ملت شهادتیم، ما ملت امام حسینیم». ما همان ملتی هستیم که بیداری تمام دنیا، به سبب تزریق روح مقاومتی است که مولود مبارک انقلاب اسلامی‌شان است. به گفته پدر پیر انقلاب «بکُشید ما را، ملت ما بیدارتر می‌شود، ما از مرگ نمی‌ترسیم‌».

گفت‌وگوی ما با حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر یحیی جهانگیری، مبلغ بین‌المللی و کارشناس دین؛ درباره این اقدام کوردلانه و استفاده بین‌المللی از این فرصت را در ادامه می‌خوانید.

با این جنایت، چهره معنوی حاج قاسم به جهانیان معرفی شد

دکتر جهانگیری با بیان اینکه رسانه‌های دنیا از حاج قاسم فردی نظامی را به تصویر کشیده و روایت کرده بودند، می‌گوید: به ادعای رسانه‌ها او یک چهره خشن و تهدیدکننده نظامی آمریکا در غرب آسیا و سراسر دنیا بود. به باور آنان، عمده علاقه مردم به ایشان هم فقط به‌خاطر رشادت‌های میدان جنگ او بود و هرگز نخواستند مردم با چهره معنوی او آشنا شوند. اقدام تروریستی در مسیر زائران مزار شهید سردار حاج قاسم سلیمانی و شهادت مظلومانه جمعی از هموطنان عزیزمان پس از گذشت چهار سال از شهادت او، چهره معنوی حاج قاسم را به جهانیان معرفی کرد. هر چند سردار فرموده بود برای من مزاری درست نکنید اما حضور جمعیتی عظیم برای زیارت مزار او نشان داد مردم با حاج قاسم رابطه مراد و مریدی دارند و این بار چهره معنوی و سیر و سلوک او به دنیا معرفی شد.

او یادآور می‌شود: این نکته بسیار مهم است، زیرا در غرب فکر می‌کنند سیر و سلوک فقط در کلیسا یافت می‌شود یا در جهان اسلام در طبقات صوفیه. اینکه چهره نظامی اهل سیر و سلوک باشد و بدین حد، خود را در معنا و معنویت همگن کند، فقط در مکتب اسلام یافت می‌شود. آن‌ها نه می‌خواستند، نه می‌توانستند و نه اجازه می‌دادند آن چهره سردار به همه دنیا معرفی شود.

باید از این فرصت بهترین استفاده بین‌المللی را داشته باشیم

حجت‌الاسلام جهانگیری در ادامه اظهار می‌کند: این عملیات وحشیانه تروریستی بهانه‌ای شد تا آن وجه خاص از چهره و شخصیت سردار به دنیا معرفی شود. البته این بحث فقط مربوط به شخص ایشان نیست. با این اتفاق تبیین شد که در مکتب متعالی اسلام، سیر و سلوک فقط در مدرسه و محفل صوفیانه و مکتب حوزوی نیست. در مکتب ما یک فرد می‌تواند در خشن‌ترین عرصه میدان که عرصه نظامی است، حاضر باشد اما اهل سیر و سلوک هم باشد و پس از رفتنش مرادی شود برای مریدان بی‌شمار. سردار سلیمانی تربیت یافته مکتب اهل‌بیت(ع) و قیام عاشورا بود که به واسطه اخلاص، تواضع، شجاعت، فداکاری، ولایتمداری و استقامت در برابر دشمنان اسلام و ملت ایران ایستاد و قهرمان ملت شریف، شهیدپرور و سرافراز ایران شد.

این فعال بین‌المللی حوزه تبلیغ بیان می‌کند: پس از این اقدام جنایتکارانه و خون‌هایی که از مردم بی‌گناه بر زمین ریخته شد، شاهد بیانیه‌های متعدد و همصدایی جهان اسلام تا جهان غرب بودیم. سازمان ملل، الازهر مصر، واتیکان و رهبر کاتولیک‌های جهان و... همه مخالفت خود را با هرگونه اقدام خشونت‌آمیز و تروریسم که بی‌گناهان را هدف قرار می‌دهد، اعلام کردند. توجه رسانه‌های دنیا بر کرمان است و باید از این فرصت بهترین استفاده بین‌المللی را داشته باشیم. اسرائیل پس از طوفان‌الاقصی در تلاش بود خود را به‌عنوان قربانی به جهانیان نشان دهد و تلاش می‌کرد نگاه‌های جهانی را به خود معطوف کند، اما در واقعیت جنایت غزه و آنچه در روزهای اخیر در کرمان رخ داد به انزوای اسرائیل کمک و فرصت بزرگ بین‌المللی را برای کشور ما فراهم کرد که باید از این فرصت استفاده کنیم. فرصتی که حالا همه جهان با ما همصدا شده و به انزوای سیاسی آنان منجر شده است. از این فرصت باید به‌خوبی استفاده کنیم چرا که ما همیشه قربانی ترور بودیم. آن‌هایی که می‌خواهند چهره متفاوتی از ایران ارائه دهند، افزون بر تاریخ، اتفاقات همین روزهای کرمان هم شاهد این مظلومیت است.

سردار سلیمانی، مراد معنوی ایرانیان است

رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی قم تأکید می‌کند: باید غیر از پرداختن به این اقدام تروریستی، علت جمع شدن مردم در آن مکان را مطرح کنیم. از یاد نبریم گرد هم آمدن این جمعیت تنها مربوط به روز خاص سالگرد نیست. چهار سال است چنین جمعیتی در تمام روزهای سال از سراسر کشور برای زیارت مزار سردار سلیمانی عازم آن دیار می‌شوند. باید تبیین کنیم چرا این اتفاق رقم خورده است؟ چه رابطه‌ای میان مردم و این شهید بوده که تبدیل به رابطه مراد و مریدی شده است؟ اصلاً حاج قاسم که بود و چه ساحت معنوی داشت که این ارتباط میان او و مردم شکل گرفت؟ در خروجی این سخنان به مفهومی کلان می‌رسیم؛ اینکه در مکتب ما سیر و سلوک محدود نیست. انسان می‌تواند و بلکه باید به معنویت دست پیدا کند.

دکتر جهانگیری تصریح می‌کند: برای پارادایم کلان فکری ما در سخت‌ترین و خشن‌ترین میدانی که امکان سیر و سلوک ندارد، فرصتی نیست. در این راه باید سالک الی الله بود. این نگاه فرصتی است که باید در ساحت بین‌المللی انجام دهیم و معتقد هستیم در کنار این تراژدی سنگینی که اتفاق افتاد بخش بین‌الملل باید از این رویداد برش، قرائت و روایت متمایزی داشته باشد. برای ایجاد همدلی در مقیاس جهانی همه نباید به یک کار مشغول شویم. در عرصه بین‌الملل باید در پی شناساندن آن برآییم. این حادثه تلخ در عین حال که غم بزرگی است، می‌تواند یک فرصت جهانی و مسیر و پله‌ای باشد برای شناساندن بیشتر حاج قاسم. چرا که این رویداد، با شهادت همراه است و خون شهید به کار بین‌الملل برکت می‌دهد. دیگر اینکه این عملیات تروریستی موجب همصدایی جهانی شده و چهره حاج قاسم را از مجاهد نظامی صرف، به یک مراد معنوی در میان ایرانیان تبدیل می‌کند.