تحولات لبنان و فلسطین

مجموعه تلویزیونی «ترور» روایتگر داستان واقعی ترور نافرجام سپهبد شهید حاج‌قاسم سلیمانی در کرمان است و اهمیت حاج‌قاسم در منطقه و شجاعت و ذکاوت فرماندهی این سردار بزرگ را نشان می‌دهد.

«ترور» مردم را از پشت‌پرده تهدیدهای امنیتی آگاه می‌کند

به گزارش قدس آنلاین، این سریال هشت قسمتی به سفارش مرکز سیمافیلم و با مشارکت مؤسسه فرهنگی هنری اندیشه شهید آوینی به کارگردانی خیرالله تقیانی‌پور و تهیه‌کنندگی مجتبی امینی تولید شده و فیلم‌نامه آن را آرش قادری نوشته است. 
در این سریال که پنجشنبه و جمعه هر هفته روی آنتن شبکه یک سیما می‌رود فرهاد قائمیان، انوش معظمی، جعفر دهقان، رامین راستاد، مهدی سلوکی، افشین سنگ‌چاپ، حسین شفیعی، داریوش مهربان، محمدحسین لطیفی، هدایت‌هاشمی، شهرام ابراهیمی و نانت تومه حضور دارند.
درباره جزئیات نگارش فیلم‌نامه با آرش قادری، نویسنده این سریال که پیش از این فیلم‌نامه آثاری چون «گاندو ۱ و ۲»، «هوش سیاه» و «عملیات ۱۲۵» را نوشته است گفت‌وگو کردیم.

آرش قادری
آرش قادری



ایده نگارش فیلم‌نامه سریال «ترور» چطور شکل گرفت؟
مؤسسه اندیشه شهید آوینی با مشارکت سیمافیلم، متن اولیه‌ای آماده کردند که تصمیم به ساخت سریالی درباره آن داشتند، طرح را با من مطرح کردند و من هم براساس پرونده‌ای که وجود داشت و اتفاق‌های واقعی، فیلم‌نامه را نوشتم. 

چه منابعی برای نگارش فیلم‌نامه در اختیارتان قرار گرفت فقط منابع مکتوب بود یا تحقیقات میدانی هم داشتید؟
تیم پژوهشی از طرف مؤسسه اندیشه شهید آوینی، پرونده ترور نافرجام سردار سلیمانی را بررسی کرده و پروژه در قالب یک کار پژوهشی، مکتوب شده بود. فیلم‌نامه بر اساس همان پرونده واقعی ساخته شده اما زمان در کار دراماتیک شده است یعنی در قسمت اول سریال بیننده به صورت موازی اتفاق‌های سوریه و ایران را می‌بیند. در آن پروژه پژوهشی به اقدام‌های عوامل خارجی برای ترور سردار سلیمانی اشاره شده بود که بینندگان در قسمت‌های بعدی سریال خواهند دید. علاوه بر اتفاق‌های واقعی که وجود داشت، بخش‌های دراماتیکی هم به داستان اضافه شد. این سریال هم مانند کار قبلی‌ام «گاندو» مبنای اولیه واقعی دارد و بخش‌هایی هم مربوط به تخیل نویسنده است چون داریم سریال داستانی می‌سازیم و نه مجموعه مستند.

با توجه به تعدد شخصیت‌هایی که در این مینی‌سریال وجود دارد، برای شخصیت‌پردازی در این گونه هم کار سختی داشتید؟
نویسنده‌ای که حرفه‌ای نباشد و نتواند داستان را دربیاورد، شخصیت اضافه می‌کند چون نویسنده قصه ندارد مجبور است آدم اضافه کند، هر آدمی که اضافه می‌شود، قصه را در عرض پهن می‌کند بنابراین داستان‌های شلوغ، داستان‌های موفقی نیستند ولی وقتی مستنداتی دارید که موظف هستید آن‌ها را در داستان بیاورید، سبب اضافه شدن شخصیت‌هایی به داستان می‌شود که بار داستانی زیادی هم بر دوش ندارند. من سعی می‌کنم تعداد شخصیت‌ها زیاد نباشند ولی چون حساسیت‌هایی برای ساخت آثار بر اساس واقعیت وجود دارد و باید به بخشی از واقعیت پایبند بود، مجبور به اضافه کردن یکسری شخصیت‌ها می‌شوم ولی سعی می‌کنم خیلی قصه را در عرض پهن نکنم تا ماجرا سریع‌تر پیش برود. 

در این سریال درباره قهرمان غایب که حاج‌قاسم است، صحبت می‌شود و انعکاس مختصات فکری و رفتاری این قهرمان را در دیگر شخصیت‌ها می‌بینیم، چطور به این شخصیت پرداختید؟
این سریال قهرمان‌محور نیست و موضوع‌محور است و قرار نیست چهره سردار را در این سریال ببینیم. داستان محوری در این سریال، ترور این شخصیت است. «ترور» درباره چرایی و چگونگی ترور نافرجام حاج‌قاسم در عملیات‌های پیش از شهادت ایشان است. قهرمان قصه، شخصیت در سایه است و دوربین به عنوان ناظر، داستان را تعریف می‌کند. به هر حال درباره این شخصیت، حساسیت‌هایی وجود دارد. اینکه چه کسی نقش حاج‌قاسم را بازی کند و پس از سریال چه رفتاری داشته باشد حتی در نقش‌آفرینی هم حساسیت‌های زیادی وجود دارد اینکه ایشان چطور می‌نشست، چطور حرف می‌زد، چطور رفتار می‌کرد و غیره. برای اینکه به چنین چالش‌هایی نرسیم که در نهایت هم بی‌نتیجه می‌ماند، انتخاب شخصیت در سایه و دوربین ناظر، تنها گزینه عملیاتی برای پرداخت به این موضوع بود. وقتی دوربین با این شخصیت همراه می‌شود، باید با سران نظام هم دیدار کند و فقط نمی‌توانیم به فضای خانوادگی و شخصی او نزدیک شویم، از این منظر چالش‌ها بسیار زیاد می‌شد. ما سراغ موضوع ترور رفتیم تا سریال موضوع‌محور باشد نه شخصیت‌محور. در واقع دوربین بیشتر ناظر بر عملکرد کسانی است که بنا دارند ترور را انجام دهند و چرایی و چگونگی اقدام‌های سرویس‌های امنیتی خارجی و تلاش نهادهای امنیتی داخلی برای خنثی‌سازی عملیات خرابکارانه را نشان می‌دهد. 

چرا مهم است که مردم از پشت پرده تهدیدهای امنیتی باخبر باشند، آیا چنین سریال‌هایی می‌تواند به آگاهی‌بخشی جامعه کمک کند؟
اتفاق‌هایی که به فجایعی مثل ترور منجر می‌شوند نه یک شبه و نه توسط یک نفر اتفاق می‌افتند بلکه نتیجه زنجیره‌ای از اتفاق‌ها و افراد مختلف است. همه باید بدانیم هیچ قدرتی در جهان حتی کسانی که مدعی حقوق بشر هستند دلشان برای ما نمی‌سوزد و بدون منفعت کاری نمی‌کنند. مردم باید بدانند اگر امکانی با سود یکسویه به آن‌ها داده می‌شود حتماً آن سر ماجرا هم دارند منفعت‌های خودش را می‌برند و مردم باید نسبت به این ماجرا هوشیار باشند. در کشوری که مورد توجه و تهدید سرویس‌های امنیتی خارجی است، آگاهی از تهدیدهای امنیتی برای همه اقشار مهم است از کارمند ساده یک اداره گرفته تا فروشنده یک سوپرمارکت محلی. آگاهی و هوشیاری مردم باید نسبت به اتفاق‌های پیرامونشان بیشتر شود چون به امنیت فردی و اجتماعی کمک می‌کند. 

«ترور» مردم را از پشت‌پرده تهدیدهای امنیتی آگاه می‌کند


به دشواری‌ها و حساسیت‌های نگارش فیلم‌نامه‌های امنیتی جاسوسی هم اشاره می‌کنید چون تهیه‌کننده «ترور» گفته بود فیلم‌نامه این مینی‌سریال هشت قسمتی، هشت بار بازنویسی شده است؟
۹بار! البته بازنویسی از ابتدا نیست، فیلم‌نامه برای سیمافیلم ارسال می‌شود و آن‌ها برای نهادهای امنیتی و افراد مطلع از پرونده می‌فرستند تا نکات و مواردی که مد نظر دارند را به متن اضافه کنند. من هم با توجه به شرایط درام، موارد را بررسی و لحاظ می‌کنم. فیلم‌نامه‌هایی شبیه «ترور» یا «گاندو» که جنبه امنیتی و اطلاعاتی دارند در تعامل با سیمافیلم و نهادهای امنیتی مطلع از پرونده‌ها، مورد بررسی در موارد فنی قرار می‌گیرند مثلاً به شکل مکتوب به من اعلام می‌کنند فلان عملیات این طور اجرا نمی‌شود، حفظ جنبه‌های دراماتیک اثر با وفاداری به ماجرای واقعی در تعاملات مکتوب انجام می‌شود. تغییراتی هم که در فیلم‌نامه «ترور» داشتیم مربوط به نیاز دراماتیک اثر نبود بلکه اصلاح مواردی در اجرای اصل اتفاق براساس پرونده واقعی بود. معمولاً به اینکه چرا فلان شخصیت این حرف را زد یا این کار را انجام داد، کاری ندارند ولی می‌گویند از نظر فنی، مأمور ما در این زمان برای فلان مأموریت نمی‌رود. به هر حال من به عنوان فیلم‌نامه‌نویس دارم در زمین یک اتفاق واقعی بازی می‌کنم و تا حد امکان باید به شکل انجام عملیات‌های اطلاعاتی پایبند باشم.

شما در فیلم‌نامه اثر برای به تصویر کشیدن مقابله موساد با سرویس‌های امنیتی داخلی چقدر سعی کردید این مقابله اغراق شده نباشد یعنی با دست‌کم گرفتن طرف مقابل، خودی قوی و دشمن ضعیف به تصویر کشیده نشود؟
سوابق کاری من نشان داده سعی کردم در آثارم اغراق نکنم، به هر حال طرف مقابل هم در برخی از تحرکاتش به نتیجه رسیده و عملیات‌های خرابکارانه‌ای در داخل ایران انجام داده است. حتی عملیاتی که به لحظه اتفاق نزدیک می‌شود و پیش از حادثه، جلو آن را می‌گیرند یعنی در دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی ما ضعف‌هایی وجود دارد. در سریال‌هایی مثل گاندو و ترور پرونده‌هایی که به نتیجه رسیده، دراماتیزه شده‌اند و ربطی به تخیل فیلم‌نامه‌نویس ندارد. اتفاقاتی رخ داده و پرونده مشخصی را به سیمافیلم می‌دهند تا فیلم‌نامه آن نوشته شود. به فیلم‌نامه‌نویس هم گزارش عملیات را می‌دهند که آن را دراماتیزه کند بنابراین نمی‌توانم دخل و تصرفی در واقعیت اتفاق‌ها داشته باشم. 

با نیروهای امنیتی هم آشنایی و مواجهه داشتید تا شخصیت‌پردازی‌ها نزدیک به واقعیت شود مثلاً شخصیت «سبحان» مابه‌ازای بیرونی دارد؟
شما هیچ وقت نمی‌توانید یک مأمور امنیتی را بشناسید چون ماهیت شغلش این است که ناشناس باشد. برخی ویژگی‌های این شخصیت‌ها براساس استنباط‌های عقلانی و منطقی است. اینکه آدم‌های محافظه‌کار و محتاطی هستند و بیش از اینکه پاسخگو باشند، پرسشگر هستند در واقع ماهیت نهادهای اطلاعاتی و امنیتی، پرسش‌گری است. نمی‌دانم کاراکتری مثل «سبحان» در «ترور» یا «محمد» در «گاندو» مابه‌ازای بیرونی دارند یا نه چون تاکنون مأمور امنیتی و اطلاعاتی ندیده‌ام یا اگر دیده‌ام به دلیل مخفی بودن شغلشان را نمی‌دانستم.

اجرای فیلم‌نامه همان طور که متصور بودید، کارگردانی شده بود؟
آقای تقیانی‌پور زحمت زیادی برای این پروژه کشید و روی جزئیات، دقت و حساسیت زیادی داشت. ایشان روی ریل روایت داستان سوار بود و در دو قسمتی که پخش شده، کارگردانی و تدوین خوبی روی کار شده بود. فیلم‌برداری در چند لوکیشن مختلف داخلی و خارجی، کار سختی است و ایشان برای ساخت این سریال کم‌فروشی نکرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.