نکته مهم در زندگی امام جواد(ع) چگونگی ثابت کردن امامت ایشان و از بین رفتن هرگونه شک و شبههای در این خصوص بود. آن هم در شرایطی که در سن هشت سالگی پدر بزرگوار ایشان به شهادت رسید و در تشیع دوازه امامی نخستین مرتبه بود شخص بالغی برای تصدی منصب امامت حاضر نبود. مشکل کم بودن سن حضرت جواد(ع)، نه تنها برای بسیاری از شیعیان عادی حل نشده بود، بلکه برای برخی از بزرگان و علمای شیعه نیز جای بحث و گفتوگو داشت. به همین دلیل پس از شهادت امام رضا(ع) و آغاز امامت فرزند خردسالش، شیعیان با چالشهای اعتقادی خطرناک و بیسابقهای مواجه شدند و کوچکی سن آن حضرت تبدیل به مشکلی بزرگ شد.
ابتداییترین مسئله که به رفع شبهه و ثابت شدن امامت امام جواد(ع) کمک کرد، تعیین ایشان به امامت از طرف امام رضا(ع) بود. برخی از اصحاب برجسته امام رضا(ع) نص امام(ع) را به صورت برجسته روایت کردهاند.
امام جواد(ع) عالمترین و آگاهترین دانشمند عصر خود
نقش مهم دیگر امام، علم او است. امام بهعنوان پیشوای مردم باید لوازم به همراه داشته باشد که از مهمترین آنها علم است. علمی لدنی یا خدادادی که بتواند با استفاده از آن، شیعیان را از بحرانها عبور و به سؤالات اعتقادی و فقهی آنان با دقت پاسخ دهد. امام جواد(ع) در سنین نوجوانی عالمترین و آگاهترین دانشمند عصر خود بود و مردم از دور و نزدیک به حضورش شتافته و پاسخ مشکلات علمی خود را از او دریافت میکردند. این وجهه از امام(ع) حتی از تأکید و فرمایش امام قبلی هم ارزش بیشتری داشت.
یکی از مشکلات در معرفی امام، تقیه بود. در این زمینه در روایتی آمده: منصور خلیفه ستمگر عباسی، پس از شهادت امام صادق(ع) در نامهای به فرماندار مدینه از او خواست جانشینان جعفر بن محمد را گردن بزند. فرماندار پاسخ داد جعفر بن محمد پنج نفر را وصی خود قرار داده است؛ منصور دوانیقی، حاکم مدینه، موسی بن جعفر(ع)، برادر بزرگ امام کاظم(ع) و حمیده همسر خود. این وصیتنامه امام، حرکتی سیاسی برای حفظ جان پیشوای هفتم بود، زیرا امام صادق(ع) قبلاً امام بعدی و جانشین واقعی خود یعنی حضرت کاظم(ع) را به شیعیان خاص و خاندان علوی معرفی کرده بود ولی از آنجا که از نقشههای شوم و خطرناک منصور آگاهی داشت، برای حفظ جان پیشوای هفتم چنین وصیتی کرده بود.
شگفتی علمای فرقههای مختلف از مناظرههای علمی امام جواد(ع)
شیعیان میتوانستند از طریق علم، امام بعدی را شناسایی کنند. جریان پرسش و پاسخ علمی به وسیله یک امام با شکاکان در زمان امام رضا(ع) و امام جواد(ع) تجربه شد. بهطور نمونه در روایتی تاریخی از مرحوم مجلسی در بحارالانوار و در کتاب اثباتالوصیه، آمده در زمان امام جواد(ع) عدهای از علمای شیعه از بغداد و دیگر شهرها که حدود ۸۰نفر بودند عازم مدینه شدند. ابتدا سراغ عبدالله بن موسی بن جعفر رفتند که برادر امام رضا(ع) و عموی امام جواد(ع) بود و ادعای امامت میکرد. چون او دید برادرزادهاش کودک است چنین ادعایی را مطرح کرد. آنها چند سؤال پرسیدند و او را اهل علم نیافتند. آنگاه نزد امام جواد(ع) رفتند و سؤالات خود را پرسیدند و امام(ع) به روشنی به یکایک پرسشهای آنها پاسخ داد. آنها خوشحال شده و شکر الهی را بجا آوردند.
راز ناشناختگی امام جواد(ع)
باید در نظر داشته باشیم همه، قدرت تشخیص علم امام را نداشتند، زیرا کسی که عالم نباشد چطور میتواند تشخیص دهد فردی علم امامت دارد؟ آنهایی که به فرمایش امام رضا(ع) استناد میکردند نیز تکلیفشان روشن بود. آنهایی هم که به علم امام استناد کرده و امام خود را شناخته بودند، علمایی بودند که توان تشخیص داشتند یا افرادی بودند که به آن علما اطمینان داشتند. گروه سوم، توده شیعیان و مردم عادی نمیتوانستند چنین تشخیصی داشته باشند و امام جواد(ع) برای آنها ناشناخته بود. در اسناد تاریخی داریم یکی از شیعیان به نام علی بن حسان واسطی میگوید: هنگامی که به ملاقات حضرت جواد(ع) رفتم، مقداری اسباببازی برای مولایم ابوجعفر(ع) بردم. وقتی مردم متفرق شدند، در پی او رفتم و اسباببازیها را در برابرش قرار دادم. او فرمود: «ما لهذا خلقنی الله ما انا و اللعب» یعنی برای این خلق نشدم؛ من کجا و بازی کجا؟
امام جواد(ع)، عیسای ثانی
امام(ع) برای چنین افرادی که نه وصیت امام قبل را شنیده و نه علم را میتوانستند تشخیص دهند نیز کرامتهای متعدد و خبر غیبی نشان میداد تا از آن طریق به امامت اعتقاد پیدا کنند. به همین دلیل امامجواد(ع) در میان مردم به اعجوبه اهلبیت(ع)، نادره الدهر، بدیعالزمان و ذوالکرامات نیز شهرت داشته است.
شاید به امامت رسیدن ایشان در سن پایین برای برخی افراد قابل هضم نباشد اما در قرآن کریم داریم چند تن از انبیای الهی نیز در کودکی به پیامبری رسیدند. یکی از آن بزرگواران حضرت عیسی(ع) بود که براساس آنچه در آیه30 سوره مریم آمده در گهواره فرمود: «قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا». وجه دیگر تشابه این است که امام جواد(ع) هم مانند حضرت عیسی(ع) کرامتهایی از خود نشان داد. وجود مقدس امام جواد(ع) سبب شد درک و فهم جدیدی از علم امام به وجود آید. مردم در مورد امامان پیش از ایشان ذهنیت داشتند که ائمه(ع) نزد پدران بزرگوارشان شاگردی کرده و تربیت میشوند، اما وقتی امام جواد(ع) در سن کم به امامت رسید مشخص شد منشأ علم امام، الهی است و مانند سایر کودکان نیاز به مدرسه یا آموزش ندارد. امام جواد(ع) الهی بودن علم امام را به منصه ظهور گذاشت و بهخوبی آن را تبیین کرد.
نظر شما