به گزارش قدس آنلاین، در همین راستا نیویورک تایمز و فارین پالیسی تحلیلهای متفاوتی را ارائه دادهاند و به نکات متفاوتی اشاره کردهاند. نیویورک تایمز در مطلبی درباره حمله رژیم صهیونیستی به اصفهان با عنوان« محدود اما با سیگنال بزرگ» نوشت : اسرائیل به یک شهر استراتژیک در ایران حمله کرد و نشان داد میتواند به مرکز برنامه هستهای ایران حمله کند. البته مقامات ایرانی انفجارهای اصفهان را کم اهمیت جلوه دادند و حتی احتمال دادند اسرائیل مسئول آن نبوده باشد».
نیویورک تایمز در۱۹ آوریل ۲۰۲۴ مینویسد: بیش از یک دهه، اسرائیل بارها و بارها بمباران موشکی را تمرین کرده تا نشان دهد توانایی این را دارد مراکز هستهای ایران را از بین ببرد، اما پس از حمله، اسرائیل تقریباً چیزی در مورد حمله محدود خود- که به نظر میرسد خسارت کمی به ایران وارد میکند- مطرح نکرده است. مقامات آمریکایی خاطرنشان کردند تصمیم ایران در راستای کم اهمیت جلوه دادن انفجارهای اصفهان را میتوان تلاش آشکاری از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای جلوگیری از دور دیگری از تنش قلمداد کرد. از آن سو، در داخل کاخ سفید، مقامات از پنتاگون، وزارت امور خارجه و سازمانهای اطلاعاتی خواستند در مورد این عملیات سکوت کنند و امیدوارند تلاشهای ایران برای کاهش تنشها در منطقه کمتر شود.
فارین پالیسی نیز در مصاحبه دو یادداشتنویس خود به نقل از خانم «اما اشفورد» اعتراف جالبی میکند: اسرائیلیها در تمام این ماجرا کاملاً بی تقصیر نبودهاند. حمله ایران واکنشی به حمله اسرائیل به ساختمان سفارت ایران در سوریه بود. پاسخ ایران هم کاملاً مورد انتظار بود و هم نسبتاً محدود.
این عضو ارشد برنامه راهبردی بزرگ بازسازی ایالات متحده در مرکز استیمسون ادامه میدهد: اطلاعات ایالات متحده در ابتدا ارزیابی کرد ایران هیچ نقشی در طراحی حملات ۷ اکتبر نداشته و اگرچه حماس ممکن است نیابتی ایران باشد، اما در این مورد یکجانبه عمل کرد. البته ایران از اکتبر به طور قابل توجهی مهار شد اما پس از حمله به سفارت ایران این تعادل برهم خورد و دولت اسرائیل به وضوح مقصر آن است. اگر ایالات متحده به عراق حمله نمیکرد، شاید ایران این همه نیابت منطقهای نداشت. اگر «آرتور بالفور» از یک دولت یهودی در فلسطین حمایت نمیکرد، این اتفاق نمیافتاد.
متیو کرونیگ، ستون نویس در فارین پالیسی و معاون رئیس جمهور و مدیر ارشد مرکز راهبردی و امنیت اسکوکرافت شورای آتلانتیک معتقد است: ایران باید درک کند هزینههای حمله به ایالات متحده و متحدان و شرکای آن بسیار بیشتر از منافع آن است. هدف اصلی سیاست دفاعی ایالات متحده بازدارندگی است. بازدارندگی چیزی نیست جز تهدید تشدید تنش. چنانچه پنتاگون گزارش میدهد زمان ایران برای رسیدن به بمب تنها ۱۲ روز است. توافق هستهای ایران به تعهدات سابق خود باز نمیگردد، راه حل این است: بازدارندگی با ایران را دوباره روی میز بگذارید و برنامه هستهای آن را تنزل دهید.
هرچند ستون نویس دیگر مجله سیاست خارجی نظر دیگری دارد : بمباران تأسیسات هستهای ایران، میتواند به تأخیر در هستهای شدن ایران بینجامد، اما مطمئناً آن را برای مدت طولانی به تعویق نمیاندازد.
جنگ بزرگتر، ایران را هستهای میکند
خانم اشفورد مینویسد: یک جنگ بزرگتر مطمئناً ایران را از داشتن یک سلاح هستهای به قدرت کامل سلاحهای هستهای سوق خواهد داد؛ چرا که فشارحداکثری بر ایران ناموفق بود. نکته مهم این بود که ایرانیان حمله را از قبل اطلاع دادند و پهپادهای با حرکت کند را انتخاب کردند تا بیشتر آنها را مورد هدف قرار دهند. اما کاملاً واضح است ایرانیها میخواستند پیامی ارسال کنند و به دنبال تشدید اوضاع نبودند.
نظر شما