۸ تیر

امتحانات دانش‌آموزان درحالی روزهای پایانی خود را پشت سر می‌گذراند که شیوه برگزاری و سنجش دانش‌آموزان همواره مورد نقد بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران تعلیم و تربیت بوده و است.

بازخواست از دانش‌آموز با امتحانات غیراستاندارد

وقتی صحبت از امتحانات دانش‌آموزان می‌شود همواره این پرسش مطرح می‌شود که اساساً این امتحانات چه چیزی را می‌سنجند و سیستم ارزشیابی موجود چقدر علمی و از استانداردهای لازم برخوردار است؟

برخی از کارشناسان معتقدند نظام ارزشیابی در نظام آموزشی ما چنان طراحی شده که دانش‌آموز و دانشجو را تنها برای موفقیت در امتحانات تشویق می‌کند و اینکه او فرمول‌ها و نظریه‌های علمی را به سرعت و تیتروار حفظ کند و بیشتر از آنکه به دنبال کسب آفرینش‌های علمی باشد، در پی گرفتن بهترین نمره باشد.

امتحانات غیراستاندارد

رئیس سابق گروه کمیسیون ملی آیسسکو با اشاره به اینکه طراحان سؤالات امتحانات و همچنین آزمون‌های معیار یا همان امتحانات نهایی به هیچ عنوان استانداردها و روایی و پایایی لازم در طرح سؤال را مورد توجه قرار نمی‌دهند، می‌گوید: آزمون‌های معیار نباید توسط یک یا دو نفر تهیه شود و طبعاً باید توسط صاحبنظران هر درس مورد بررسی قرار گیرد و روایی و پایایی سؤالات مشخص شود و همه مواردی را که باید مورد ارزشیابی قرار گیرد، بسنجند.

سحر بیات در گفت‌وگو با قدس با تأکید بر اینکه یک امتحان اگر قرار باشد دانش‌آموزان را مورد ارزیابی قرار دهد باید بسیاری از شاخصه‌های لازم را داشته باشد، ادامه می‌دهد: اینکه سؤالاتی را طراحی می‌کنیم که صرفاً بر مبنای پاسخ هستند یکی از اشکالات جدی نظام ارزیابی و ارزشیابی تعلیم و تربیت کشور است.

وقتی سنجش خوبی و بدی در آموزش‌هایی که به دانش‌آموزان داده‌ایم بر مبنای نمراتی است که در امتحانات کسب می‌کنند، هدف دانش‌آموزان هم در تحصیل، گرفتن نمره بالاتر می‌شود. وقتی قرار است دانش‌آموزان ما در امتحانات‌ پاسخگوی یک‌ سری محفوظات ذهنی باشند؛ تمام توان و وقت خود را صرف همین مقوله کرده و ذهن و فکرشان را درگیر فرمول‌ها و نظریه‌هایی می‌کنند که باید در امتحانات و آزمون‌ها برای آن‌ها جواب پس بدهند.

اگر قرار است یک آزمون واقعاً از استاندارد لازم برخوردار باشد باید به شاخص‌های معیار بین‌المللی هم توجه شود. شاخص‌های آزمون‌هایی مثل «تیمز و پرلز» جنبه‌های مختلفی از رشد تفکر دانش‌آموزان را مورد سنجش قرار می‌دهد.

بیات با گلایه از تک بعدی بودن نوع سؤالات و ارزشیابی‌ای که ما از دانش‌آموزان در امتحانات داریم، می‌گوید: برگزاری امتحانات اساساً بر مبنای «پاسخ ویو» پاسخ صحیح و کلید است، یعنی فقط دنبال این هستیم که ببینیم دانش‌آموز پاسخ را درست نوشته یا خیر؛ ما تمام تفکرات دانش‌آموزان را مثل رشد تفکر انتقادی، رشد تفکر شناختی و فراشناختی، رشد تفکر و راهبردهای حل مسئله که باید به کار ببرند مورد ارزیابی قرار نمی‌دهیم.

وی ادامه می‌دهد: به دلیل تک‌بعدی بودن امتحانات، تنها یک بُعد رشد شناختی دانش‌آموزان را مورد بررسی قرار می‌دهیم و آن هم قدرت حافظه و توانایی به خاطر سپردن است و از نشان ‌دادن دیگر ابعاد رشد وجودی دانش‌آموز محروم می‌مانیم و همین موجب می‌شود دانش‌آموز و دانشجو تمام مدت تحصیل خود را به جای تولید علم، صرف به خاطر سپردن متون کتاب کند.

رتبه ۴۸ در میان ۵۸ کشور

رئیس سابق گروه کمیسیون ملی آیسسکو می‌افزاید: نتیجه این غیرعلمی و غیراستاندارد بودن آزمون‌ها و نظام ارزشیابی‌مان را می‌توان در نتیجه آزمون‌های بین‌المللی مشاهده کرد؛ به‌گونه‌ای که در آزمون استاندارد و بین‌المللی تیمز رتبه ما در همه این سال‌ها درمیان ۵۷ و ۵۸ کشور از رتبه ۴۸ پایین‌تر نیامده که نشان‌دهنده این است دانش‌آموزان ما با نوع برگزاری این آزمون‌ها اصلاً آشنایی ندارند و حتی نظام تعلیم و تربیت ما بر این مبنا نیست.

نقد اساسی به نظام ارزشیابی کشور این است آزمون‌ها واقعاً براساس رشد تفکر دانش‌آموزان تدوین نمی‌شود؛ در این نظام ارزیابی فقط می‌خواهیم بدانیم پاسخ‌ها چیست و آیا پاسخ درست نوشته شده یا خیر و به فرایند پاسخ، هیچ دقتی نمی‌شود و مورد ارزیابی قرار نمی‌گیرد.

این امتحانات تنها یک بعد رشد شناختی دانش‌آموزان و آن هم میزان حافظه و توانایی به خاطر سپردن را مورد ارزیابی قرار می‌دهد و دیگر ابعاد رشد وجودی دانش‌آموزان را نشان نمی‌دهد؛ در صورتی که در فرایند یادگیری، آخرین پله و آخرین مرحله، ارزشیابی است؛ یعنی ما باید ابتدا یک نظام تربیتی و آموزشی را که مبتنی بر رشد تفکر چندگانه دانش‌آموزان است طراحی کنیم و بعد سراغ ارزشیابی برویم.

این کارشناس توسعه آموزش و پرورش اظهار می‌کند: اگر بتوانیم یک فرایند تربیتی آموزشی را که پایه و اساس آن بر رشد تفکر چند بعدی دانش‌آموزان استوار باشد توسعه دهیم، آن وقت می‌توانیم به سمت ارزشیابی که مبتنی بر همین رشد تفکر چندگانه است، حرکت کنیم.

بیات با اشاره به اینکه اگر می‌خواهیم ارزشیابی صحیح انجام شود ابتدا باید فرایند یادگیری و یاددهی را تغییر دهیم، می‌گوید: متأسفانه چون فرایند یادگیری و یاددهی در نظام آموزشی ما بر مبنای تفکر تک‌بعدی است، ارزیابی و ارزشیابی نیز تک‌بعدی است و تا این فرایند اصلاح نشود و معلمان برای رشد تفکر چندگانه در دانش‌آموزان آموزش نبینند و محتوای آموزشی تغییر نکند، در نظام ارزشیابی و برگزاری امتحانات هیچ تغییری به وجود نخواهد آمد.

ما به دانش‌آموزان آموزش کافی و لازم را نمی‌دهیم به همین دلیل وقتی در آزمون‌های بین‌المللی با سؤالاتی روبه‌رو می‌شوند که می‌خواهد همه ابعاد تفکری دانش‌آموزان را بسنجد، ناکام می‌مانند و یک‌دفعه در سال ۲۰۲۱ در میان ۵۷ کشور رتبه ۵۴ را در آزمون «تیمز» بدست می‌آوریم؛ این امر نشان‌دهنده آن است آموزش‌های ما مبتنی بر تفکر و هوش چندگانه دانش‌آموزان نیست. براساس آزمون معیار در ایران و جهان؛ وقتی در ساده‌ترین شاخص‌ها یعنی در یادگیری، رتبه ایران تا این حد پایین آمده باید نگران شد که بحران بزرگی در راه است.

اگر می‌خواهیم دانش‌آموزی فهیم، منتقد و بامهارت مطابق سند تحول بنیادین تربیت شود، نیاز به یک نظام آموزشی کارآمد و رو به جلو داریم.

نظام ارزشیابی، درست طراحی نشده است

عضو سابق شورای برنامه‌ریزی کتب درسی هم با تأکید براینکه نظام آموزشی و ارزشیابی ما در همه این سال‌ها نامناسب بوده و درست طراحی نشده، می‌گوید: ارزشیابی صحیح جزئی از فرایند آموزشی است و باید آموزش‌دهنده و با وضعیت آموزشی مطابقت داشته باشد.

علیرضا رحیمی با اشاره به اینکه سال‌هاست بر اشتباه بودن این نظام آموزشی و ارزشیابی تأکید می‌شود، اما جرئت ایجاد تغییر وجود ندارد، عنوان می‌کند: هنوز نمی‌دانیم چه مسیری باید برویم و چه راه‌هایی را باید طی کنیم و آن عده‌ای هم که اصرار بر تغییر نظام آموزشی و ارزشیابی دارند با موانعی مواجه می‌شوند که قدرت زیادی دارند.

وی با انتقاد از شیوه ارزشیابی توصیفی در دوره ابتدایی می‌افزاید: وقتی از ارزشیابی توصیفی صحبت می‌کنیم، یعنی شیوه گزارش نتایج ارزشیابی به شکل توصیفی که این، هم غلط بود و هم به شکل توصیفی ارائه نشد؛ فقط به جای اینکه بگویند ۱، ۲، ۳، ۴ و... گفتند خوب، بسیار خوب و... .

این متخصص آموزش و تربیت با اشاره به اینکه در دوره دبیرستان اصرار بر این است دانش‌آموزان مطالب را یاد بگیرند و اگر یاد نگیرند مثلاً در کنکور به مشکل می‌خورند، ادامه می‌دهد: وقتی یاد گرفتن دقیقاً به معنی حفظ کردن مطالب باشد، نظام ارزشیابی هم بازخوانی همان محفوظات می‌شود و دراین نظام ارزشیابی متأسفانه بهترین روش برگزاری امتحانات همین روشی می‌شود که در حال برگزاری است.

اگر نظام آموزشی به گونه‌ای تغییر کند که به جای محفوظات، بر عملکرد، خلاقیت، تعامل و مشارکت تکیه کند، بسیار کارگشا خواهد بود. آزمون‌ها و امتحانات این نظام‌های ارزشیابی کمک می‌کند تصویر صحیحی از میزان مهارت‌های کسب شده توسط افراد نشان داده شود؛ این نظام ارزشیابی بیشتر متکی بر محتوا و مفاهیم علمی است تا حفظ یک‌سری فرمول و افراد را تشویق می‌کند موفقیت را نه در کسب نمره‌های بالا، بلکه در تلاش برای کسب یک مهارت و یا توانایی در خود تعریف کنند.

وی با تأکید براینکه متأسفانه برنامه‌های درسی ما اجازه چنین تحولی را نمی‌دهد، می‌گوید: سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی در سال‌های اخیر رو به قهقرا در حرکت است و برنامه‌های درسی که در کتاب‌های درسی وجود دارد همین روش ارزشیابی را می‌طلبد و جز این هم نمی‌شود؛ درحالی که نیازمند یک تغییر و تحول جدی است.

وی با تأکید براینکه کسی که در حوزه تعلیم و تربیت تخصص ندارد حق ندارد امور آموزشی کشور را به دست بگیرد، گلایه می‌کند: متخصصان این حوزه به بازی گرفته نمی‌شوند و اگر هم از آن‌ها استفاده ‌شود به‌گونه‌ای عمل می‌کنند که نتوانند تغییری ایجاد کنند؛ درواقع فضای تغییر وجود ندارد، چراکه برخی اصلاً دوست ندارند تغییری ایجاد شود.

مسئولان دغدغه‌ای ندارند

عضو سابق شورای برنامه‌ریزی کتب درسی با تأکید براینکه دغدغه‌ای در میان مسئولان و دست‌اندرکاران نظام آموزشی وجود ندارد، اضافه می‌کند: وقتی دغدغه‌ای وجود ندارد، شوق تغییر هم نیست؛ درصورتی که این یک اتفاق بسیار ساده‌ای است که می‌تواند بیفتد و ما می‌توانیم شیوه‌هایی را طراحی کنیم که به جای تکیه بر محفوظات و گرفتن نمره، به عناصر دیگری در مسیر رشد دانش‌آموزان توجه شود. این مسیر در برنامه‌های درسی که در آن سال‌ها طراحی شد، دیده، توصیه و گفته شد، اما به عمد و یا از روی سهل‌انگاری پیگیری نشد.

رحیمی با بیان اینکه تا زمانی که هدف‌های آموزشی ما تغییر نکند، نظام ارزشیابی نمی‌تواند تغییر کند، ادامه می‌دهد: نظام ارزشیابی تابع برنامه درسی است؛ وقتی در برنامه درسی یک نظم و موضوع معین و یک محفوظات معین ارائه می‌شود، شیوه برگزاری امتحانات و ارزشیابی هم تغییر نمی‌کند و دغدغه دانش‌آموزان همچنان پابرجاست.

اگر هدف برنامه درسی این نباشد که فلان کلمه و فلان عدد و فرمول حفظ شود، بلکه به دانش‌آموز کمک کنیم مسیر توسعه تفکر او طرح مسئله و حل مسئله باشد و همان روش‌ها و شیوه‌های مختلف حل این مسائل هم ابزار ارزشیابی آن‌ها باشد، آن زمان می‌توانیم موفق باشیم.

این کارشناس آموزشی بزرگ‌ترین مانع تحول آموزشی کشور را همین نظام آموزشی و آموزش پرورشی می‌داند که الان گرفتار آن هستیم؛ نظام آموزشی که سؤال در آن ابزار یادگیری دانش‌آموز و دانشجو نباشد نمی‌تواند نظام موفق آموزشی باشد.

وقتی سؤال و امتحان ابزار معلم برای بازخواست از دانش‌آموز شد، دانش از بین می‌رود و همین وضعیتی می‌شود که امروز در جامعه ایجاد شده، هست و به احتمال فراوان خواهد بود.

منبع: روزنامه قدس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.