تحولات لبنان و فلسطین

در حکومت امام علی(ع) برای گزینش مدیران به پایگاه اجتماعی، اقتصادی و دینی افراد و همچنین به معیارهای اخلاقی، اعتقادی، تخصصی و علمی عنایت ویژه‌ای شده است.

۵ ویژگی کارگزار صالح از نگاه امام علی(ع)

 در حکومت امیرمؤمنان علی(ع) به شاخصه‌های گزینش و نصب مدیران صالح و توانمند توجه خاصی مبذول شده است. از نگاه جامعه‌شناسی سیاسی در حکومت امام علی(ع) برای گزینش مدیران به پایگاه اجتماعی، اقتصادی و دینی افراد و همچنین به معیارهای اخلاقی، اعتقادی، تخصصی و علمی عنایت ویژه‌ای شده است. عنصر گزینش دقیق و ضابطه‌مند مدیران حکومتی نقش انکارناپذیری در تقویت، ثبات و دوام نظام‌های سیاسی و نهایتاً مشروعیت مردمی حکومت‌ها خواهد داشت. بنابراین لازم است در مدیریت اسلامی بر انتخاب کارگزاران و مدیران کارآمد و صالح توجه ویژه شود.  در حکومت امام علی(ع) برای گزینش مدیران به پایگاه اجتماعی، اقتصادی و دینی افراد و همچنین به معیارهای اخلاقی، اعتقادی، تخصصی و علمی عنایت ویژه‌ای شده است. هر جامعه‌ای برای اینکه بتواند روی سعادت ببیند و امور آن اصلاح شود، باید از کارگزاران لایق و متعهد بهره گیرد.

دوران حکومت امام علی(ع) می‌تواند به‌عنوان یک الگو برای همه حکومت‌ها به‌ویژه حکومت اسلامی به‌شمار آید و سیره سیاسی و حکومتی ایشان تأثیر شایانی بر نحوه عملکرد حاکمان اسلامی و حتی غیراسلامی می‌تواند داشته باشد. آنچه در پی می‌آید پاسخی مختصر به این پرسش است که مهم‌ترین شاخص‌های کارگزار صالح از دیدگاه امام علی(ع) چیست؟

الف. سابقه در پذیرش اسلام و دینداری

از منظر امام علی(ع) یکی از مزایای کارگزار حکومتی شایسته، پیشگامی او در اسلام و نهضت اسلامی است که این مهم در آیات ۱۰ و ۱۱ از سوره مبارکه واقعه نیز مطرح شده و پیشگامان اسلام با تعبیر «وَالسَّابِقُونَ» مورد ستایش خداوند قرار می‌گیرند. آنان کسانی هستند که مشتاقانه در ایمان بر همه پیشی گرفتند و در اطاعت خدا و رسولش مقام تقدم یافتند. 

این ملاک و معیار در نظر امیرالمؤمنین(ع) نیز جایگاه مهمی داشت چرا که ایشان نیز در انتخاب کارگزاران خود از کسانی که سبقت در دین داشتند، استفاده می‌کردند، از جمله اینکه سلمان فارسی به‌عنوان اولین مسلمان عجم به‌عنوان والی مدائن از سوی حضرت منصوب شد.

امام علی(ع) در نامه ۵۳ نهج‌البلاغه به مؤلفه پیشگامی در اسلام اشاره می‌کنند و خطاب به مالک اشتر می‌فرمایند: «وَتَوَخَّ مِنْهُمْ أَهْلَ التَّجْرِبَةِ وَالْحَیَاءِ، مِنْ أَهْلِ الْبُیُوتَاتِ الصَّالِحَةِ، وَالْقَدَمِ فِی الاِْسْلاَمِ الْمُتَقَدِّمَةِ» یعنی از کسانی که سابقه طولانی در دین اسلام دارند برای کارگزاری انتخاب کن. این تأکیدات حضرت به این معنی است که کارگزاران باید از خانواده‌های صالح و پیشگام در اسلام انتخاب شوند که در واقع اشاره به همان معنای وراثت است، زیرا خانواده‌های اصیل افزون بر اینکه صفات ذات خود را به فرزندان خویش منتقل می‌کنند، به امر تربیت آنها نیز همت می‌گمارند و غالباً فرزندان صالح و سالمی را تقدیم جامعه می‌کنند. 

اگر بخواهیم این توصیه حضرت را به حکومت‌های امروزی تعمیم دهیم می‌توان گفت مدیر اصلح کسی است که خانواده با اصالت و میهن‌پرست داشته باشد و خانواده او در اسلام و نیز در پیشبرد اهداف و ارزش‌های انقلاب اسلامی از پیشگامان باشد چرا که این خانواده‌ها نسبت به اسلام و انقلاب احساس تکلیف و دِین داشته و فرزندانی شایسته و دغدغه‌مند تربیت می‌کنند.

ب. پایبندی به اخلاق انسانی و مبانی دینی

شخصی که قرار است در جایگاه کارگزاری نظام دینی قرار گیرد، باید علاوه بر وجود سابقه نیک دینی و اصالت خانوادگی، به اخلاق انسانی و مبانی دینی پایبندی کامل داشته باشد. امام علی(ع) در خطبه‌ها و نامه‌های خود بیش از هر چیز کارگزاران را به تقوای الهی، ارجح دانستن فرمان الهی و پیروی از فرایض و سنت‌ها دعوت می‌کنند و توصیه دارند که وزا، قضات، دبیران و کاتبان باید همگی پایبند به اخلاق و مبانی دینی باشند زیرا کسی که تعهد دینی نداشته باشد، به راحتی در انجام وظیفه خود کوتاهی کرده و از خیانت به کشور و مردم خود هیچ ترسی ندارد. 

بنابراین می‌بینیم که یاران و کارگزاران انتخابی حضرت عمدتاً از صالحان و دینداران بودند و احیاناً اگر یک کارگزار عملی را بر خلاف اخلاق اسلامی و مبانی دینی انجام می‌داد و یا اینکه به حضرت گزارشی مبنی بر زیر پاگذاشتن اصول و مبانی می‌رسید، بلافاصله به کارگزار خاطی تذکر می‌دادند یا او را عزل می‌کردند. این موارد نشان‌دهنده دقت و توجه نظر حضرت در مسئله دلبستگی دینی کارگزاران بود و این مسئله را مرتباً به آنها گوشزد می‌کردند. 

حضرت علی(ع) در نامه خودشان به مالک اشتر به این نکته اشاره دارند که همکار شایسته و برگزیده کسی است که در کارهایی که خدا آن را برای بندگان خود ناشایست می‌داند، تو را یاری ندهد و همراهی نکند بلکه تو را به اخلاق دینی توجه و گرایش دهد: «ثُمَّ لْیَکُنْ آثَرُهُمْ عِنْدَکَ أَقْوَلَهُمْ بِمُرِّ الْحَقِّ لَکَ وَأَقَلَّهُمْ مُسَاعَدَةً فِیمَا یَکُونُ مِنْکَ مِمَّا کَرِهَ اللهُ لاَِوْلِیَائِهِ».

تقوی و پرواپیشگی والاترین ارزش‌های اخلاقی و برترین کرامت‌های انسانی است و هیچ چیز همانند آن انسان را از لغزش‌ها و هلاکت‌ها حفظ نمی‌کند. بر این اساس مولای متقیان پیوسته کارگزاران و کارمندان نظام اداری خود را به پرهیزکاری و پرواپیشگی توصیه می‌کرد و از آنها می‌خواست که آن‌را ملاک و معیار عمل خویش قرار دهند. 

امام علی(ع) پرهیزکاری را والاترین نیروی بازدارنده و مهار آدمی معرفی کرده و می‌فرمایند: «أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَی اللَّهِ، فَإِنَّهَا الزِّمَامُ وَ الْقِوَامُ» یعنی ای بندگان خدا، شما را به ترس از خدا سفارش می‌کنم، که ترس از خدا به مثابه مهار شما و نیز سبب برپایی شماست.

ج. بهره‌مندی از حیا و عفت اسلامی

یکی از شرایط لازم و ضروری برای یک کارگزار صالح، داشتن حیا و عفت است و اگر حیا از زندگی فردی رخت ببندد، حدود و مرزها زیر پا گذاشته می‌شود و مسلماً چنین فردی حریم جامعه و دیگران را نگه نمی‌دارد و ملاحظه شئونات خود و مردم را نخواهد کرد. 

حضرت امیرالمؤمنین(ع) حیا و عفت را به مثابه ایمان دانسته‌اند و بلکه بالاتر از آن، بنابراین هیچ ایمانی را مانند حیا و عفت نمی‌دانند. به فرموده حضرت، بی‌حیایی مساوی با دخول در آتش است و یقیناً کسی در کار خود درستی و پاکدامنی پیشه می‌کند که باحیا باشد و از انسان بی‌حیاء نمی‌توان توقع اصلاح امور داشت. حضرت تأکید دارند که امکان اصلاح امور مملکت توسط انسان بی‌حیا غیرممکن و بعید است چون انسانی که برای دیگران حریم و ارزش قائل نیست و شخصیت مردم را حفظ نمی‌کند، چگونه می‌خواهد به آنها در مقام کارگزاری خدمت کند و آنان را ولی‌نعمت خود بداند؟ 

حضرت علی(ع) در انتخاب کارگزاران حکومتی خود به مسئله حیا و عفت بسیار اهمیت می‌دهد و عمده آنها را از میان انسان‌های باحیا که به آسانی پرده عصمت دیگران را نمی‌درند، انتخاب می‌کند و پس از انتصاب آنها نیز مرتباً حفظ آبرو و حیثیت مردم را به آنان گوشزد می‌کند. این مهم نیز در سفارشات مولی علی(ع) به مالک اشتر آمده است که کارگزارانت را از انسان‌های باحیا انتخاب کن «وَتَوَخَّ مِنْهُمْ أَهْلَ التَّجْرِبَةِ وَالْحَیَاءِ.»

د. کاردانی و برخورداری از تجربه کافی

کسانی که در گذشته خود دارای سابقه و تجربه کاری در امور سیاسی اقتصادی هستند، بهتر می‌توانند جامعه را به سمت پیشرفت و سعادت ببرند اما کسانی که فاقد تجربه کافی در حرفه خود باشند، به راحتی در مقابل مشکلات و نابسامانی‌ها دچار تزلزل و آشفتگی شده و به‌جای اینکه مصلح و مفید برای جامعه باشند، مخرب و زیان‌آور هستند.

امیرمؤمنان(ع) به این موضوع نیز توجه فراوان داشتند و می‌دانستند که کارهای ناشیانه و خام عده‌ای انسان بی‌تجربه و فاقد صلاحیت موجب از بین رفتن بیت‌المال و خرابی جامعه می‌شود و بنابراین کارگزاران خود را از میان افراد صاحب تجربه و دارای دانش فراوان در اداره حکومت انتخاب می‌کردند و این مسئله را نیز به مدیران حکومتی خود تذکر می‌دادند که افراد کاردان و مجرب را برای این مهم برگزینند. در اندیشه سیاسی علی(ع) انسان باتجربه در حساس‌ترین شرایط بهترین انتخاب‌ها را دارد و می‌تواند جامعه را از مهلکه نجات دهد. ایشان در حدیثی می‌فرمایند ثمره تجربه، گزینش نیکوست: «ثَمَرةُ التَّجرِبةِ حُسْنُ الاخْتِیارِ».

بدیهی است کسی که تجربه و دانش افزونتری داشته باشد، کمتر فریب نیرنگ‌های دشمنان را می‌خورد که در این خصوص حضرت در حدیثی نورانی تأکید دارند: «مَن قَلّتْ تَجرِبَتُهُ خُدِعَ، مَن کَثُرَتْ تَجرِبتُهُ قَلَّتْ غِرَّتُهُ.» ایشان در فراز دیگری از سخنان گهربار خود بر نقش و اهمیت تجربه در تصمیم‌گیری اشاره فرموده و ارزش هر فکر و تصمیم را مستقیماً به تجربه تصمیم‌گیرنده منوط می‌دانند: «رأیُ الرّجُلِ علی قَدْرِ تَجرِبَتِهِ.»

ه. امین و امانتدار بودن

کسی که قرار است در جایگاه مدیریت جامعه قرار گیرد باید بتواند از اموال، نوامیس، حیثیت و شرافت مردم پاسداری کند، بنابراین اگر شخص در دوران زندگی خود در هر زمینه رعایت امانت مردم را نکرده باشد، هرگز شایسته مسئولیت نیست. اگر کسی در امانت خیانت کرده و نتوانسته حافظ مال مردم باشد، چگونه می‌خواهد بعد از رسیدن به قدرت از اموال بیت‌المال مسلمین و ناموس و حیثیت انسان‌ها محافظت کند.

امیرمؤمنان(ع) در اهمیت امانتداری در نامه‌ای به کارگزاران خود می‌نویسند: کسی که امانت را خوار شمارد و دست به خیانت آلاید و خویشتن و دینش را از آن منزه نسازد، درهای خواری و رسوایی را در دنیا به روی خود گشوده است و در آخرت خوارتر و رسواتر خواهد بود. بزرگ‌ترین خیانت، خیانت به امت و رسواترین تقلب، تقلب به پیشوایان مسلمان است: «مَنِ اسْتَهَانَ بِالْأَمَانَةِ وَ رَتَعَ فِی الْخِیَانَةِ وَ لَمْ یُنَزِّهْ نَفْسَهُ وَ دِینَهُ عَنْهَا، فَقَدْ أَحَلَّ بِنَفْسِهِ الذُّلَّ وَ الْخِزْیَ فِی الدُّنْیَا وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ أَذَلُّ وَ أَخْزَی؛ وَ إِنَّ أَعْظَمَ الْخِیَانَةِ خِیَانَةُ الْأُمَّةِ وَ أَفْظَعَ الْغِشِّ غِشُّ الْأَئِمَّةِ.»

همچنین ایشان امانتداری را از چنان جایگاه والا و ارزشمندی برخوردار می‌دانند که در حدیثی نورانی، آن‌را رأس نظام اسلامی معرفی کردند: «رَأسُ الإسلامِ الأمانَةُ، رَأسُ النِّفاقِ الخِیانَةُ.»

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های کارگزاران حکومتی در هنگام انتصاب سابقه نیک در امانتداری و شهرت در این صفت پسندیده است، زیرا واگذاری مسئولیت سنگین حکومت به افرادی که در امانت خود خیانت کرده‌اند مساوی با واگذاری حکومت به کسی است که فرصت به‌دست آمده را در جهت تاراج اموال بیت‌المال و خیانت در آن قرار داده و تا حد امکان از این فرصت به نفع شخصی خود بهره‌برداری می‌کند. در اندیشه سیاسی علی(ع)، حکومت به مثابه امانتی است که باید به اهل آن سپرده شود و سپس بدون هرگونه صدمه‌ای به صاحب اصلی آن که خداوند است، بازگردانده شود.

منبع:

مقاله «بررسی اثر معیارهای گزینش مدیران از دیدگاه امام علی(ع) بر ثبات نظام‌های سیاسی، نوشته مهدی تقوی رفسنجانی، دوفصلنامه علمی «مطالعات قرآن و حدیث»، سال ۱۷، شماره ۲، بهار و تابستان ۱۴۰۳.

منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.