انتخابات

طبق طبق میوه‌ها را بسته‌بندی می‌کنند. خوب و بدشان را سوا کرده‌، بار نیسان می‌کنند و می‌فرستند. مقصد این بار نه میدان بار میوه است و نه بازارچه‌ها و مغازه‌های محلی. آقای راننده از شمال راه مشهدالرضا(ع) را در پیش می‌گیرد.

روایت فرزندانی که نذر برای علی بن موسی‌الرضا(ع) را از پدر آموخته‌اند/ از طرف فرزندان سیدعلی‌اکبر

یکی دو تن پرتقال و نارنج تازه در راه است. این‌ها قرار است از مهمانسرای حضرت(ع) سردرآورند. خانواده فرهمند چند سالی است بخشی از برداشت ارزشمند سالانه خود را به رسم پدر، نذر آستان رضا(ع) می‌کنند.
 
نذر جزو آداب زیارتش بود
امروز قصه نذری را روایت می‌کنم که ارثی است که از پدر به فرزندان رسیده؛ ارثی که ریشه در ارادت به خورشید خراسان دارد. روایت ما از جایی آغاز می‌شود که این پدر، عشق علی بن موسی‌الرضا(ع) را چنان در دل فرزندانش کاشته که آن‌ها پس از درگذشتش هم نذر کردن برای این آستان قدسی را به شکل دیگری ادامه داده‌اند. یکی از این فرزندان، فرزانه فرهمند است. خانم حدود پنجاه‌وپنج ساله، فرزند ناذر قدیمی حرم مطهر یعنی حاج علی اکبر فرهمند، که حالا راه پدرش را ادامه می‌دهد. مرد سیدی اهل آمل که عاشق امام رضا(ع) بوده است. آن‌طور که فرزانه خانم تعریف می‌کند، حاج سید علی اکبر فرهمند آملی مانند خیلی از سادات ایران در خانواده‌ای مذهبی و متدین رشد کرده، بالیده و عشق به اهل‌بیت(ع) در همین محیط خانواده در دلش نشسته است. این سید اهل آمل، باغدار بوده و روزگار را با پرورش پرتقال و گیلاس می‌گذرانده است. 
او درباره زیارت آمدن پدرش می‌گوید: «ایشان عادت داشتند هر سال دست‌کم یک‌ بار برای زیارت به مشهد بیایند و در صورت امکان ۱۰روزی به‌خصوص در دهه اول محرم را در مشهد مجاور آقا علی بن موسی‌الرضا(ع) باشند».
اما ظاهراً حاج آقای فرهمند عادت دیگری هم در زمان زیارت داشته است. او مانند بسیاری از محبان حضرت(ع) وقتی به زیارت می‌آمده مبلغی از فروش میوه‌هایش را نذر حرم و بارگاه آقا می‌کرده است. به قول دخترش، انگار نذر جزو آداب زیارتش بوده است؛ «پدر هر سال دست‌کم یک بار ما را برای زیارت به پابوس آقا می‌آوردند. گاهی بیشتر هم می‌آمدیم اما سالی یک بار زیارت مشهد، برنامه همیشگی بود. اصولاً ایشان برای زیارت حرم اهل‌بیت(ع) اهمیت زیادی قائل بودند. عادت دیگر پدر هم به همین موضوع مربوط است. خانواده ما لحظه تحویل سال را هر سال در حرم یکی از ائمه(ع) یا امامزادگان(ع) می‌گذراند. پدر به این مسئله مقید بودند و اگر زیارت مشهد قسمتمان نمی‌شد، به حرم حضرت بی‌بی معصومه(س) یا سایر امامزادگان می‌رفتیم».

ما سید حسنی هستیم
از فرزانه خانم درباره نسب سیادتشان سؤال می‌کنم. او می‌گوید سید حسنی هستند و نسبشان به امام حسن(ع) می‌رسد. دختر حاج علی اکبر نقل می‌کند عید غدیر هرسال با خانواده در منزل پدری دور هم جمع می‌شدند. او از ارادت ویژه پدرش به جد بزرگوارش هم می‌گوید: «نیمه ماه مبارک رمضان برای ایشان اهمیت ویژه‌ای داشت. هر سال میلاد امام حسن(ع) که می‌شد، پدر جشن بزرگی در حسینیه بزرگ آمل می‌گرفتند و همه را دعوت می‌کردند». این سید مازندرانی اهل شعر و ادب هم بوده و ذوق ادبی‌اش را برای اهل‌بیت(ع) خرج کرده است. او شاگرد استاد علامه حسن‌زاده آملی بوده و سال‌ها در محضرش شاگردی کرده است. حاج علی اکبر متخلص به «قاصر» بوده و ید طولایی در سرودن اشعاری در ثنای ائمه اطهار(ع) داشته است. دیوان اشعارش در مقام و وصف حضرات معصومین(ع) در کتابی با عنوان «خوشه» در سال ۱۳۷۷ چاپ شده است. یکی از زیباترین اشعار این کتاب زیارت‌نامه‌ای خطاب به امام رضا(ع) است. خوش‌رفتاری، حسن خلق، ادب و... شاخصه‌هایی است که مردم منطقه آمل، حاج علی اکبر را با آن به یاد می‌آوردند. صفاتی که منجر به یک خوشنامی زبانزد میان اهالی منطقه و اقوام شده است، تا جایی که فرزانه خانم می‌گوید: «من پزشک یکی از درمانگاه‌های شهر هستم. بسیاری از بیماران زمان مراجعه وقتی نامم را ‌می‌بینند، اولین سؤالشان این است آیا با حاج سید علی اکبر نسبتی دارم یا نه و زمانی که متوجه نسبتمان می‌شوند جمله بعدی‌شان آرزوی رحمت برای ایشان است».

یک نیسان نارنجی نذری
حاج علی اکبر سال ۱۴۰۰ در سن ۹۳ سالگی به رحمت خدا می‌رود. اما ارث و میراث حاج علی اکبر برای فرزندانش فقط مِلک و باغ و... نبوده است. میراث ارزشمندتری که برای آن‌ها به جا گذاشته، ارادت به علی بن موسی‌الرضا(ع) است که حالا نمود بیشتری پیدا کرده است. نذری به اندازه یک نیسان مرکبات که هر سال از طرف خانواده فرهمند راهی مشهد و اداره نذورات حرم مطهر می‌شود تا برسد به مهمانسرای حضرت(ع).
پس از آنکه حاج علی‌اکبر به رحمت خدا می‌رود، فرزانه خانم و خواهر و برادر بزرگ‌ترش تصمیم می‌گیرند سنت نذر را در خانواده ادامه دهند اما به یک شکل دیگر. سال اول پس از درگذشت پدر، آن‌ها یک نیسان پرتقال از محصولات باغ پدری را برای آستان قدس رضوی می‌فرستند. باغی که حاج علی اکبر درختانش را با دستان خودش کاشته و پرورش داده است. باغی که غیر از پرتقال محصولات دیگری هم دارد. مثلاً نارنج که خانواده فرهمند از سال دوم غیر از پرتقال، مقداری از آن را هم به نذرشان اضافه می‌کنند.
خانم فرهمند علت این نذر را شادی روح پدر و گرامیداشت نامش بیان می‌کند؛ «این نذر ارزش مادی زیادی ندارد. قصد ما زنده نگه‌داشتن راه و یاد پدرمان است و اینکه در این خوان بابرکت سهیم باشیم. پدرم باغ مرکباتی را برای ما به ارث گذاشتند. ما هم پس از فوت ایشان هرساله بخش ناچیزی از محصولات باغ پرتقال ایشان را خدمت آقا امام رضا(ع) تقدیم می‌کنیم تا برای پذیرایی از زائران در مهمانسرای حضرت(ع) استفاده شود».
او ادامه می‌دهد: «متأسفانه چند سال اخیر باغ مرکبات پدر رونق زمان حیاتشان را ندارد. ان‌شاءالله برای بهبود وضعیت آن تلاش خواهیم کرد و در سال‌های بعد که محصول بیشتری حاصل شد، این نذر را برای حرم سایر ائمه به‌ویژه حضرت معصومه(س) هم خواهیم داشت».

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.