مدرس درس خارج حوزه علمیه گفت: در حرکت سیدالشهدا(ع) فهم معارف الهی و اثبات توحید تجسم پیدا کرد و از همان حرکت آغازین توحید هدف آن حضرت بود و تا آخرین لحظه که از دنیا فارغ شد توحید در وجود ایشان موج می‌زد.

حرکت سیدالشهدا(ع) برای اثبات توحید بود

اعتقاد به وحدانیت حق‌تعالی به‌عنوان اصلی‌ترین و بنیادی‌ترین عقیده در دیدگاه امام حسین(ع) سبب می‌شود قیام عاشورا نه‌تنها جنبشی سیاسی اجتماعی، بلکه قیامی ‌اعتقادی با محوریت توحید تلقی شود. باور توحیدی امام حسین(ع) در خطابه‌ها، مکاتبات و رفتار ایشان از ابتدای شکل‌گیری قیام از مدینه تا کربلا منعکس شده است.

به‌منظور بررسی باور توحیدی این واقعه با آیت‌الله حسین غیب‌غلامی، استاد درس خارج حوزه علمیه به گفت‌وگو پرداخته ایم که در ذیل مشروح سخنان ایشان را می‌خوانیم.

در آستانه ماه عزای سیدالشهدا(ع) هستیم، امام رضا(ع) فرمودند: «هلال ماه محرم که دیده می‌شد پدرم را کسی در حال خنده ندید»؛ ماهی است که آنچه خداوند متعال در تقدیر خودش بیان کرده برای هدایت بشر ذخیره‌ای را فرستاد و اگر سیدالشهدا(ع) و قیام او نبود از اسلام، قرآن و معارف آن اثری نبود؛ در واقع کاری که ایشان انجام داد برای همگان، اصحاب و یارانی که در مدینه و مکه بودند اعجاب‌آور بود. حضرت سیدالشهدا(ع) فرمودند: «فَکَاَنّ الدّنیا لَم تَکُن» به اعتبار این کلام سیدالشهدا(ع) بر تمامی مظاهر دنیا خط کشید و همه را پشت سر انداخت؛ به این عنوان که هیچ چیز در دنیا برای او ارزش ندارد الا عبودیت پروردگار.

مرحوم کلینی از امام ششم نقل می‌کند که وقتی ما با ادله و براهین خداوند را ثابت کردیم، برای فهم و اثبات این مدعا حضور پیامبر(ص) لازم بود، پس انبیا و اوصیا همه آمدند و رسالت توحیدی خویش را انجام دادند. در حرکت سیدالشهدا(ع) فهم معارف الهی و اثبات توحید تجسم پیدا کرد و از همان حرکت آغازین توحید هدف سیدالشهدا(ع) بود و تا آخرین لحظه که از دنیا فارغ شد توحید در کلمات ایشان موج می‌زد.

خضوع و خشوع امام حسین(ع) در برابر عبودیت پروردگار

در آیه ۵۱ سوره توبه آمده است: «قُلْ لَنْ یُصِیبَنَا إِلَّا مَا کَتَبَ اللَّهُ لَنَا؛ بگو هرگز چیزی جز آنچه خداوند برای ما مقرر داشته است، به ما نمی‌رسد»؛ این آیه‌ای که امام حسین(ع) خواند افرادی مانند ابن عباس و حنفیه متحیر بودند که این حرکت را در روزی که همه محیای عرفات هستند تو قصد عراق کردی و این منایی که در پیش داری غیر از منایی است کا حجاج مهیای آن می‌شوند؛ در اینجا سیدالشهدا(ع) به مقدرات پروردگار اذعان می‌کند و دیگران را مجاب می‌کند بر اساس مقدراتی که خداوند قرار داده حرکت می‌کنیم و این‌گونه نیست تدابیر ما تأثیری داشته باشد و این همان بیان توحید و معارف الهی است. امام حسین(ع) برای عبودیت پروردگار این اندازه خضوع و خشوع داشتند و به دنبال آمال شخصی نبودند.

امام حسین(ع) هنگامی‌ که در گودال افتاد فرمود پروردگارا، من راضی به رضای تو و تسلیم امر تو هستم. در مقابل قضای تو صبر خواهم کرد.

در تمامی این کارزارها وقایعی که برای حسین بن علی(ع) پیش آمد«کان الدنیا لم تکن»، یعنی خم به ابرو نیاورد. در خطبه‌های مسیر تا کربلا، تماماً توحید پروردگار و بقای دین خداست، خداوند متعال تمام آنچه ذخیره برای انبیا(ع) و اوصیا داشت یکجا به سیدالشهدا(ع) عطا کرد.

امام حسین(ع) در دعای عرفه عبودیت پروردگار را بیان می‌کند و خداوند در قبال تلألو بندگی و توحید در امام حسین(ع)، آنچه از معالی امور بود به امام حسین(ع) عطا کرد، کامات و بیان امام حسین(ع) چنان روشن است که برای همگان مایه عبرت است، حتی ادیان غیراسلامی نیز هنگام مواجهه با کلمات سیدالشهدا(ع) متحیر و منقلب می‌شوند؛ از غیرمسلمانان و غیرشیعیان نیز کتبی موجود است که با عنوان «شیعت الحسین» و «محیر العقول» نوشته شده است.

امام حسین(ع) و درخواست عظمت برای ابقای دین خدا

فرازی که در دعای عرفه دارد و شاید تعلیم باشد این است که انسان اگر بخواهد به معالی امور برسد باید التجا و مطالبه انسان مؤمن از خداوند این‌گونه باشد که «وَ فِی أَعْیُنِ النَّاسِ فَعَظِّمْنِی؛ و در چشم مردم بزرگ دار»؛ عظمت برای خداست و غیر خدا بهره‌ای از آن ندارد، اما سیدالشهدا(ع) در عرفه بیان کرد که خداوندا در چشم مردم مرا عظیم قرار ده، همان‌طور که ذلت نفس در برابر خدا دارد و چهره را با خاک می‌مالد برای بقای دین خدا درخواست عظمت دارد و بیچاره کرد آنانی را که در صدد محو و امحای دین خدا بودند. خداوند متعال عظمت را به سیدالشهدا(ع) داد و غوغایی که خون سیدالشهدا(ع) در آخرالزمان انجام خواهد داد، افق و غوغای دیگری از عظمت یک بنده است که می‌تواند در درگاه ربوبیت ایجاد کند.

ترسیم کربلا محیرالعقول برای تمام صاحبان فکر است و غلبه دین بر مظاهر دیگر بود و تمامی بساط ظلم و ظلمه را درهم خواهد ریخت؛ این دو کلمه در هر مذهبی باشد، آن مذهب صاحب امر خواهد بود یکی کلمه صدیقه طاهره(س) و دیگری سیدالشهدا(ع) و برنامه این دو در عبودیت شاخص است و آنچه به‌عنوان سیدالشهدا(ع) می‌بینیم، حقانیت دین خداست و اگر حرکت ایشان نبود دین پامال ظلم و ظلمه شده بود.

در سوره اسرا در قرآن، خداوند به پیامبر(ص) فرمود رویایی که تو دیدی رویایی است که حقانیت آن به دست حسین بن علی(ع) انجام می‌شود؛ «طغیان کبیر» و «شجره ملعونه» که در آیه شریفه آمده و در تفسیر این حکایات عجیبی بیان شده است و در صراط مستقیم و غیر مستقیم  حرکت می‌کنند قسمت‌هایی از وضعیت آنان در این آیه بیان می‌شود؛ شجره ملعونه که در آیه ۶۰ سوره اسرا بیان شده بنی‌امیه هستند «فَما یَزِیدُهُمْ إِلَّا طُغْیاناً کَبِیراً» که یزید گاهی به‌عنوان فعل و گاهی هم به‌عنوان اسم است، در اینجا هر دو معنا را می‌توان دریافت اما آنچه به‌عنوان معنای اسمیه است به قرینه اینکه شجره ملعونه بیان شده می‌فهمیم که منظور همان یزد بن معاویه است که طغیان بزرگی انجام می‌دهد، در مقابل سیدالشهدا(ع) نیز محقق‌کننده رویای پبامبر(ص) است، حسین بن علی(ع) با حرکت خودش دین خدا را از گرداب‌هایی که برای او بیان کرده بودند رسوا کرد و بر باد داد؛ امروز هم می‌بینید که به اعتبار خون به ناحق ریخته شده سیدالشهدا(ع) در کربلا و مظلومیت اولاد سیدالشهدا(ع) در اسارت، تمام بساط ظلم به هم خواهد ریخت.

مژگان فرهنگیان

منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.