حدیث «ثقلین» (دو گرانسنگ) که از رسول مهربانیها، حضرت محمد مصطفی(ص) به عنوان میراثی عظیم به مسلمانان رسیده؛ دو گنجینه گرانبها، «قرآن» و «عترت آلالله» را به عنوان سفارشی متقن از سوی پیامبر خدا بر امت مسلمان به یادگار گذاشته است.
«إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَینِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیتِی ما إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بهما لَنْ تَضلُّوا أبَداً و إنّهما لَنْ یفْتَرِقا حَتی یرِدا عَلَی الحَوْضَ»؛ همانا من دو چیز گرانبها را میان شما باقی میگذارم، کتاب خدا و اهل بیتم را، تا زمانی که به این دو چیز گرانبها تمسک کنید گمراه نخواهید شد، این دو از یکدیگر جدا نخواهند شد تا اینکه روز قیامت در کنار حوض کوثر نزد من برگردند.
حدیثی که بخش مهمی از معارف شیعی در ساحت طاعت و تبعیت از مسئله «ولایت» و «امامت»، ذیل سایه مؤلفه «ولایتپذیری» و پیروی از اهلبیت(ع) را در مقام چراغ هدایتی برای مسیر سعادت و رستگاری مسلمانان تا رسیدن به «قرب الیالله» ترسیم کرده است.
«ثقل اکبر» و «ثقل اصغر» مسیر ازلی و ابدی رستگاری
بخش دیگری از همین معارف و این مهم تأکید و تکیه دارد که قرآن در این حدیث «ثقل اکبر» و اهلبیت عصمت و طهارت در مقام «ثقل اصغر» شناخته میشوند.
همنشینی این دو و تمسک مسلمانان به این هر دو، تنها مسیر همان رستگاری ازلی و ابدی است که خداوند سبحان، مؤمنان پرهیزگار و متقی را به تبعیت آن از زبان رسولش سفارش کرده است.
در سوی دیگر، بخش مهمی از همین معارف شیعه در مواجهه با سیدالشهدا، اباعبدالله؛ امام حسین(ع) نیز بر این مهم تکیه دارد که قیام اباعبدالله در کنار تکیهگاه سترگی چون «امربهمعروف و نهیازمنکر»؛ حفظ قرآن در برابر بدعتهای «خاندان اموی» بهویژه «یزید ابن معاویه» و ایستادن در برابر بدعتی است که «یزید» در سلطنتی کردن حاکم اسلامی بنیان گذاشته بود. بدعتی که برخلاف تأکید پدرش (معاویه) در عهدنامهای که با امام حسن(ع) به امضاء رسانده بود و ازسوی دیگر همین نگاه سلطنتی و طاغوتی، مهمترین مؤلفه ظلمستیزی امامان همام تاریخ اسلام است؛ تا با تمسک بر همان «ثقل اکبر»؛ یعنی کلامالله مجید؛ در برابر طاغوت و تفکر طاغوتی بایستند و این شد آغاز همان حماسهای که از آن به عنوان بزرگترین یادگار ماندگار فرزند امیرمؤمنان، امام حسین(ع) در قالب «نهضت حسینی» و «مکتب عاشورایی» برای ما به یادگار مانده است.
نَقلهای از گعدههای حسینی و مذهبی
در کنار آنچه که در این مقدمه شرحش رفت؛ نام حجتالاسلام والمسلمین «محسن قرائتی» برای تمامی ایرانیان، نامی آشنا در تفسیر و تبیین کلامالله مجید به زبانی است که عموم مردمان مراتب تبیینی آن را به گونهای دریابند تا نکات و روایتهای همواره آمیخته به مصداق زبانش، فصل مهمی از جهان ارتباطی عموم مردم با لسان یکی از همنوعان خود که اینبار ملبس به لباس مقدس روحانیت شده سبب شود.
همین مولفه باعث شده تا جایگاه و پایگاه مردمی حجتالاسلام قرائتی میان آحاد مردم افزایش یابد و او نه تنها به یکی از مفسرین قرآن بدل شود که گفتهها و نَقلهای او نقل محافل؛ هیئات؛ تکایا؛ مساجد و گعدههای مذهبی مردمان مسلمان ایران شود.
نشستن پای صحبتهای «حاجآقا قرائتی» به همان میزان برای هر مخاطبی دلچسب است که همراه شدن با آثار مکتوب و سطوری که او با همان زبان گفتاری و گویشی خود به ثبت و قلمی کردن آنها پرداخته تا بخشی دیگر از میراث و سنت خود در مقام یک روحانی در تبیین مسیر الهی را در قالب گنجینههای ارزشمندی به شکل مکتوب برای همنسلان خود و آیندگان به ارمغان بگذارد.
در مرور پژوهشهای صورتگرفته با محوریت قیام امام حسین(ع) در کنار دو مؤلفه ایستادن در برابر «بدعتهای یزید» و زدن مُهر استمرار برقراری دین اسلام، در امان نگه داشتن آن از گزند تحریف امویان؛ ضلع سومی دیگر دراینمیان رُخنمایی درخشانی دارد؛ و آن نه در حضور کاروان ثارالله در دشت نینوا و صحرای کربلا که از همان آغاز حرکت اباعبدالله برای طواف؛ درنهایت مفرده باقی ماندن حج او؛ بازگشتش به سمت کوفه و درنهایت ماندگار شدنش در صحرای کربلا است.
در هر یک از این روزها چه در ساحت روایتها و چه در همراهی با خطبههای نمازی که اباعبدالله برای اهلبیت و یارانش اقامه میکند و به دعوی آن میپردازد، ردپای درخشان قرآن؛ آیات و روایات متکی بر کلام خداوند و بهره بردن از معارف رسول خداوند سخت نمایان است.
همین مسئله خود بدل به مؤلفهای شد تا اینبار قلم درخشان حجتالاسلام قرائتی بر مدار بازتاب شعشعههای «نهضت حسینی» در پرتو عالمافروز قرآن قرار گیرد و ماحصل این مداقه؛ پژوهش و همنشینی با دو گرانسنگ یادگار مانده از رسول مهربانیها (قرآن) و (اهلبیت علیهالسلام)؛ او اینبار با تمرکز بر امام حسین(ع) به خلق کتابی بهنام «نهضت حسینی در پرتو قرآن» منتج شد.
حرکت امام حسین(ع) بر اساس قرآن
مطالعه کتاب «نهضت حسینی در پرتو قرآن» که از آن با عنوان روضهای قرآنی یاد میشود، برای فعالان فرهنگی و روحانیون توصیه میشود، زیرا تلاش شده است که از حوادث کربلا، نمونههایی که با قرآن تطبیق منطقی دارد به دور از ذوقیات بیان شود.
در این کتاب به مباحثی نظیر شاخصههای قیام امام حسین (ع)، جلوههای قرآن در کربلا، شیوههای نهی از منکر ارزیابی یاران، امام حسین در قرآن، یقین یاران امام حسین (ع)، تبعیض نژادی ممنوع، پیروی از شیطان، عامل سقوط انسان، نقش زنان در کربلا، سفارشهای پیامبر در جنگ و … اشاراتی شده است.
حضور قلب، نماز نافله و تربت سیدالشهدا
در بخشی از این کتاب درباره نماز امام حسین(ع) در روز عاشورا میخوانیم:
امام حسین(ع) نه تنها خود نماز خواند، بلکه نمازهای نمازگزاران را نماز کرد. در حدیث میخوانیم: سه چیز موجب قبولی نماز است: حضور قلب، نماز نافله و تربت سیدالشهدا. امام حسین(ع) به خواهرش زینب(س) فرمود: در نمازت مرا فراموش نکن و به من دعا کن. نماز باید در جامعه و علنی اقامه شود «اَقِیمُوا الصَّلاَه» و امام حسین (ع) با آنکه میتوانست در خیمه نماز بخواند و با اینکه نمازش شکسته بود، در مقابل جمعیت نماز بپا داشت.
هنگام اقامه نماز در ظهر عاشورا، حدود ۳۰ تیر به سوی حضرت رها شد، یعنی در برابر هر کلمه از حمد و رکوع و سجده، تقریباً یک تیر به سوی امام پرتاب شد. به راستی نماز چیست که عصر تاسوعا هنگامی که به سیدالشهدا اعلام حمله میشود، حضرت طی چند نوبت گفتوگو جنگ را یک روز به تأخیر میاندازند «أنّی اُحِبّ الصَّلاه» و میفرمایند: من نماز را دوست دارم.
بسیاری از ما نماز میخوانیم، ولی چقدر نماز را دوست داریم؟
«شاخصههای قیام امام حسین(ع)»؛ «امام حسین(ع) و شهادت»؛ «نقش شهادت در فرهنگ»؛ «اُولیالامر کیست؟»؛ «حسین یا یزید؟»؛ «امام حسین(ع)»؛ «جلوه کلام الهی»؛ «انگیزه خالصانه»؛ «انتخاب آگاهانه»؛ «حرکت امام حسین(ع) بر اساس قرآن»؛ «قیام برای اصلاح جامعه»؛ «حرکت امام حسین(ع) برای امر به معروف»؛ «جلوههای قرآن در کربلا»؛ «عزت و ذلت در کربلا»؛ «نماز و امام حسین(ع)»؛ «قرآن و ستایش مجاهدان»؛ «زیارت در قرآن»؛ «زیارت عاشورا در سایه قرآن»؛ «عوامل حادثه کربلا»؛ «شیوههای نهی از منکر»؛ «ارزیابی یاران»؛ «امام حسین(ع) در قرآن» از جمله عناوین اصلی کتاب را شامل میشوند.
نظر شما