تحولات لبنان و فلسطین

استاد حوزه علمیه گفت: اربعین می‌تواند تمرین زندگی مؤمنانه باشد، ما در کنار نیازمندی به تربیت شعائری و مناسکی، به شدت نیازمند معرفت‌بخشی در عرصه اجتماعی هستیم.باید معرفت حسینی و مهدوی سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل شود.

اربعین تمرین زندگی مومنانه است

حجت‌الاسلام و المسلمین حسین صدیقی؛ رئیس مرکز کلام و تفسیر حوزه علمیه کرمانشاه؛ شامگاه ۱۳ مردادماه در نشست علمی «تربیت دینی عاشورایی» با بیان اینکه شهید مطهری تربیت را پرورش‌دادن می‌داند، گفت: خداوند به ما گوشزد کرده که در نفس انسان هم فجور و هم تقوا قرار داده است و تربیت همان قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا است، یعنی اینکه انسان از استعدادهای وجودی خود نتیجه بگیرد و کار مربی، کشف و استخراج معادن وجوی انسان‌ها است که در روایات مانند معادن طلا و نقره از آن نام برده شده است.

وی با بیان اینکه ارزش کار تربیتی کشف استعداد متربی و تلاش برای رشد آن است، اظهار کرد: عاشورا جلوه‌گاه فضائل انسانی و اخلاق کریمانه مانند صبر، ایثار، آزادگی، عزت و ... است؛ حال این پرسش وجود دارد که چه فضایی سبب شده است تا چنین ویژگی‌هایی در عاشورا جلوه‌گر شود؟ آیا امروز تربیت شعائری و مناسکی مهمتر و بانفوذتر است یا تربیت معرفتی؟ بنده قصد مقابله بین این دو را ندارم بلکه سخن در مورد ارزشمندتربودن یکی بر دیگری آن هم در دوره کنونی است وگرنه شکی نیست که ما هم نیازمند تربیت معرفتی و هم شعائری هستیم.

صدیقی با بیان اینکه درک کاستی اهمیت تربیت معرفتی در جامعه وجود ندارد، اضافه کرد: به این دلیل می‌بینیم که یک دختر و پسر ما سالیان سال در محیط خانواده اهل نماز و حجاب است ولی به فاصله اندکی بعد از اینکه از خانواده فاصله گرفت فضای تربیتی او هم عوض می‌شود و نسبت به این مقولات سست می‌شود؛ یکی از علل آن این است که او پشتوانه معرفتی به اندازه کافی ندارد و این سبب می‌شود تا در میدان و در سر صحنه و موقعیت، فرد نتواند تصمیم درستی بگیرد. در عاشورا بخش زیادی از دشمنان امام قطعا اهل نماز و مناسک دینی و قرائت قرآن بودند ولی در برابر امام ایستادند.   

وی با بیان اینکه زیارت عاشورا نمونه سلوک اخلاقی و تربیتی است، افزود: در فرازی از این زیارت داریم؛ بمعرفتک و معرفه اولیاءکم و رزقنی البراءه؛ کلیدواژه دیگر بعد از معرفت، آرمان‌سازی است یعنی ببینیم آرمان نسل جوان و نوجوان ما چیست؟ به تعبیر دیگر او کنار ما می‌ایستد و نماز می‌خواند و اهل مناسک است ولی نقطه آرمانی و هدف آرمانی او ممکن است مراجع تربیتی دیگر مانند رسانه‌ها، فیلم و فضای مجازی و ... باشد؛ در این صورت اگر مناسک و شعائر و حجاب و تدین بر ضد آرمان او باشد ممکن است به این مسائل بی‌اعتنایی کند؛ جوان امروز ممکن است یکی از مؤلفه‌های خوب زیستن را درآمد و ثروت زیاد بداند ولی همیشه از راه حلال به دست نمی‌آید؛ بنابراین یکی از درس‌های عاشورا، معرفت‌افزایی است.

مدیریت امیال در پرتو افزایش معرفت

وی ادامه داد: زیارت عاشورا و سایر ادعیه بر معیت با اهل بیت(ع) تاکید دارند و اگر کسی به معرفت این مسئله برسد دیگر زندگی در پایین و بالای شهر و با پول زیاد و کم برای او مهم نخواهد بود زیرا مهم آن معیت است و فرد همراهی با اهل بیت(ع) را به گندم ری نخواهد فروخت. بنابراین در تربیت، مدیریت امیال مهم است.

صدیقی با بیان اینکه متاسفانه زندگی ایده‌آلی که امروز در جامعه ما برای نسل جدید بیان می‌شود همراهی با اهل بیت(ع) و قرآن نیست، اضافه کرد: اهل بیت(ع) صادقین هستند و اگر قرار است کسی همراهی با ایشان داشته باشد باید صادقانه رفتار کند و در این کار استمرار بورزد و نهایت صدق در جای‌جای زندگی او وجود داشته باشد؛ البته ممکن است کسی بگوید من اگر صدق داشته باشم که درآمد نخواهم داشت؛ اینجا انتخاب بین معیت و کسب درآمد از هر راهی است. انسان اگر بخواهد به مقام محمود و به مقام شفاعت برسد باید این معیت را انتخاب کند.

استاد حوزه علمیه با بیان اینکه اگر آرزو و دغدغه انسان زندگی اهل بیتی و مرگ اهل بیتی(ع) بود از شهادت خود و رادمردان در مسیر اهل بیت(ع) نگرانی نخواهد داشت، گفت: البته ما با از دست دادن مردان بزرگ ناراحت می‌شویم ولی واقعیت امر شهادت، شادی و ابتهاج است کما اینکه در عاشورا وقتی خبر اینکه فردا شهید خواهند شد را شنیدند بر سرور درونی آنان بیشتر افزوده شد. کسی که آرزوی شهادت دارد خود به خود تعلقات دنیوی او هم کمتر خواهد شد که نمونه‌های برجسته آن را در دوران دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم دیدیم.

صدیقی با بیان اینکه عبدالله بن حسن(ع) در گروه سنی نونهال، حضرت قاسم(ع) در گروه سنی نوجوان و حضرت علی‌اکبر(ع) در سن جوانی است؛ عبدالله بن حسن یک بچه است ولی چنان تربیت شده که در این سن کم وظیفه خود می‌داند از عمویش دفاع کند یا وقتی از حضرت قاسم(ع) در مورد مرگ پرسش شد ایشان فرود؛ الموت احلی من العسل. آیا واقعا این تعبیر کوچکی است؟ او می‌داند مرگ پایان زندگی نیست و از عسل شیرین‌تر است. جوانی مانند علی اکبر وقتی امام(ع) آیه استرجاع را خواندند پرسید آیا ما بر مسیر حق هستیم؟ و وقتی جواب بله امام را شنید فرمود اگر بر حقیم که باکی از کشته‌شدن نداریم.

رابطه معرفت با ظهور

استاد حوزه علمیه با تاکید بر اینکه آرزوهای جامعه اسلامی باید تحقق ظهور باشد، گفت: در روایات داریم که اگر شیعیان در راه ایفای آنچه تعهدشان است همدل می‌شدند، ملاقات ما با آنان به تاخیر نمی‌افتاد و ظهور زودتر نصیب آنان می‌شد؛ آرزوی ما این است که امام زمان تشریف بیاورند و ما محضر ایشان باشیم ولی تحقق این آرزو نیازمند اجتماع قلوب و همدلی این جماعت است؛ کار فردفرد نیست؛ بنابراین نگاه تربیت عاشورایی چون قرار است به ظهور ختم شود نگاه تربیت فردی نخواهد بود و اجتماع قلوب ایجاد شود. این تشکل، برخاسته از ارتباط قلبی است یعنی ما اگر می‌خواهیم تربیت عاشورایی داشته باشیم باید جوانان و نوجوانانی تربیت کنیم که جمع عاشورایی و امام زمانی ایجاد کنند؛ در این تشکل دعوا بر سر اخلاص و رسیدن به وفای عهد است نه اینکه من رئیس هستم و او مرئوس. چنین اجتماعی قصد دارد از تجربه عاشورا درس بگیرد که دوباره تکرار نشود  و قصد داریم تمرین کنیم اطاعت‌ورزی و اطاعت‌پذیری را. 

صدیقی اظهار کرد: اربعین یکی از مناسکی است که فرصت چنین تربیتی را برای ما فراهم می‌کند؛ تجربه یک اجتماع قلبی برای وفای به عهد؛ اربعین می‌تواند تمرین زندگی مؤمنانه باشد. بنابراین ما در کنار نیازمندی به تربیت شعائری و مناسکی مانند اربعین و عزاداری و زدن پرچم مشکی و ... به شدت نیازمند معرفت‌بخشی در عرصه اجتماعی هستیم  و مراد بنده هم خواندن کتاب و حفظ مطالب نیست بلکه باید معرفت حسنیی و مهدوی سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل شود. تدبر در قرآن در جامعه رواج یافت و بر امیال و آرزوها اثرگذار باشیم و مسیر آن را در جهت درست هدایت کنیم.

استاد حوزه علمیه تصریح کرد: تلاش برای تربیت و ایجاد اجتماع مؤمنانه مهم است زیرا گاهی شاهدیم که خیلی از فرزندان خوب تربیت‌شده ما حتی برای زندگی دو نفره زن و شوهری آمادگی ندارند و نمی‌توانند کنار هم زندگی کنند چون زندگی اجتماعی را به خوبی نیاموخته‌اند چه رسد به اینکه فرد بخواهد در اجتماع بزرگ مؤمنانه، فعال و مؤثر باشد. 

وی افزود: یکی از نمونه‌های جهت‌دهی به آرزوها و امیال، ترسیم این آرزوها از سوی والدین است زیرا بچه‌ها معمولا از آنان الگو می‌گیرند ولی متاسفانه ما خودمان همه آمال و امیال خود را دنیا و اهداف مادی قرار داده‌ایم و این در فرزندان هم اثر منفی باقی خواهد گذاشت و در چنین فضایی نمی‌توان توقع داشت که بچه‌ها از ما یاد نگیرند؛ این بچه دغدغه والدینش را در مادیات دیده است لذا چنین تصویری از او در ذهن فرزندان ایجاد می‌شود.     

منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.