تحولات لبنان و فلسطین

یکی از موضوعاتی که در برنامه هفتم توسعه مورد توجه قرار گرفته موضوع «کشت فراسرزمینی» است. بر این اساس ما باید تا پایان برنامه حدود ۲ میلیون هکتار خارج از مرزهای کشور کشت انجام داده باشیم؛ اما آیا این امر قابلیت اجرا دارد؟

کشت برای امنیت غذایی یا رانت فراسرزمینی!

به‌گزارش قدس آنلاین، یکی از موضوعاتی که در برنامه هفتم توسعه مورد توجه قرار گرفته موضوع «کشت فراسرزمینی» است. بر این اساس ما باید تا پایان برنامه حدود ۲ میلیون هکتار خارج از مرزهای کشور کشت انجام داده باشیم که عراق، پاکستان، قزاقستان، ارمنستان، تاجیکستان، ازبکستان، روسیه، کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین کشورهای هدف برای کشت فراسرزمینی هستند.

بسیاری معتقدند این نوع کشت روشی برای ایجاد امنیت غذایی به‌ویژه در شرایط تحریم است اما با وجود تأکیداتی که بر توجه به ‌آن از اوایل دهه ۹۰ شده، همچنان شاهد هستیم اقدام خاصی در این باره صورت نگرفته است. در ادامه با محمود ثابت، استاد دانشگاه و کارشناس اقتصاد کشاورزی درباره مزایا، ضرورت‌ها و مشکلات تحقق این نوع کشت به ‌گفت‌وگو نشسته‌ایم.

درباره ضرورت رفتن به‌ سمت کشت فراسرزمینی توضیح بفرمایید. چرا ایران نیاز به ‌این نوع کشت دارد؟

کشور ما با توجه به ‌اقلیمی که در آن قرار دارد با محدودیت‌هایی مواجه است. در اینجا بحث بین اختیار و امکان است. وقتی امکان تأمین محصولات در کشور را نداریم باید از دیگر مسیرها تأمین کنیم، یا باید وارد کنیم و یا اینکه کشت فراسرزمینی انجام دهیم.

مهم‌ترین دلیلی که سبب می‌شود به ‌این سمت برویم، کمبود منابع تولید یعنی آب و زمین است؛ در کشوری هستیم که منابع آبی ضعیف دارد و سال‌هاست از میزان بارش‌ها کاسته شده است. از طرفی ۸۵ درصد آب شیرین کشور در بخش کشاورزی مصرف می‌شود و این امر سبب شده با وجود صرفه‌جویی‌هایی که در بخش صنعت و خانگی صورت می‌گیرد، باز هم مصرف آب در کشور زیاد باشد، بنابراین کشت فراسرزمینی کمک می‌کند میزان مصرف آب کاهش یابد و دیگر بخش‌ها دست بازتری در استفاده از منابع آبی داشته باشند.

پراکندگی زمین که یکی از دلایل این اتفاق مسئله اقلیم کشور است، از دیگر نکاتی است که سبب شده توسعه کشت مکانیزه در کشور به ‌صورت یکسان گسترش نیابد و همین عامل بهره‌وری را کاهش داده است، همچنین یکسری ظرفیت‌های زیست محیطی در کشور وجود دارد که به ‌دلیل برخورد نادرست مردم با آنان، تخریب و از دسترس خارج شده‌اند. از طرفی جمعیت موجود در کشور که در حال حاضر ۸۵ تا ۹۰ میلیون نفر است و در ۱۲ سال آینده ۲۰ تا ۳۰ میلیون نفر بر این تعداد اضافه می‌شوند، نیازمند غذا هستند.به ‌این موارد اضافه کنید عوامل اقتصادی، موضوع تحریم‌ها و عدم توانایی در تأمین نهاده‌های کشاورزی، عدم همکاری بانک‌ها در ارائه تسهیلات، وضعیت ماشین‌آلات و فناوری پایین آنان و نبود شبکه جاده‌ای مناسب برای حمل ‌و نقل هم خود مزید بر علت و موجب شده ضرورت توجه به ‌کشت فراسرزمینی بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.

اولویت در کشت فراسرزمینی باید چه محصولاتی باشد؟

محصولات کشاورزی به ‌دو دسته استراتژیک و غیراستراتژیک تقسیم می‌شوند؛محصولات استراتژیک آن دسته از کالاهایی هستند که کمبود آنان به‌ مردم آسیب وارد می‌کند مانند گندم، برنج، دانه‌های روغنی و غیره. حال چنانچه کشت این محصولات را تماماً از کشور خارج کنیم به ‌لحاظ امنیتی با چالش مواجه خواهیم شد؛ چراکه شرایط سیاسی که بر جهان حاکم است، ما را از این اقدام برحذر می‌دارد. همان ‌گونه که مشاهده کردید یکی از مشکلاتی که جنگ اوکراین و روسیه را به ‌وجود آورد این بود که تأمین غلات در دنیا را با چالش مواجه کرد و غلات نه‌ تنها گران شده‌ بودند که یافت هم نمی‌شدند تا جایی که برخی مواد غذایی از سبد غذایی مردم خارج شد.

یکی دیگر از نکاتی که باید در کشت فراسرزمینی مورد توجه قرار گیرد امکان تغییر ذائقه مصرف‌کننده داخلی است. همان ‌گونه که پیش از این مشاهده کردید پس از واردات چای خارجی به‌ ایران، ذائقه مردم نسبت به ‌چای تغییر کرد و همین عامل، ضرر تولیدکننده داخلی را به ‌دنبال داشت، بنابراین سیاست‌گذار نباید به ‌گونه‌ای رفتار کند که تولیدکننده داخل متضرر شود.

از طرفی ممکن است کشت فراسرزمینی منجر به ‌تغییر ژنوم محصولات کشاورزی شود. امروز همه کشورها تلاش دارند از ژنوم محصولات خود به ‌دقت محافظت کنند و چنانچه در بحث واردات محصولات به ‌این مهم توجه نکنیم در ادامه بسیاری از ژنوم‌های اصیل کشور دچار تغییر می‌شوند.محصولات تراریخته از دیگر مسائلی است که باید مورد توجه قرار گیرد، نباید استفاده از فناوری در کشت فراسرزمینی سبب تغییرات در ذائقه مردم و یا تغییرات جنسیتی شود؛ مسئولان باید این نکته را مورد توجه قرار دهند.به ‌صورت کلی وابستگی، همیشه ما را متضرر می‌کند، زمانی که ‌تأمین محصولات کشاورزی استراتژیک را منوط به‌ واردات کنیم، کوچک‌ترین اتفاق در سطح بین‌الملل ما را با چالش‌های بسیار مواجه می‌کند. در چنین شرایطی یا محصولی به ‌دست ما نمی‌رسد و یا با چند برابر قیمت مجبور به ‌تهیه آن می‌شویم، به‌ همین علت منطقی نیست که محصولات استراتژیک را به ‌صورت فراسرزمینی کشت کنیم.

برخی معتقدند این نوع کشت منجر به ‌ایجاد رانت می‌شود؛ به ‌این صورت که سرمایه‌گذار از امکانات دولتی بهره می‌برد اما محصولی به‌ کشور تحویل داده نمی‌شود، نظر شما در این باره چیست؟

ایجاد رانت در هر سیستمی امری طبیعی است اما نحوه برخورد ما با رانت مهم است. در موضوع کشت فراسرزمینی موضوعی که از اهمیت برخوردار است برنامه‌ریزی(اینکه چه محصولی را چه میزان وارد کنیم) و نظارت بر حسن انجام کار است.

در این ارتباط می‌توانیم از شرکت‌های تخصصی که در زمینه کاشت، داشت و برداشت فعالیت دارند و دارای نیروی جوان، خوشفکر و متخصص هستند بهره‌ ببریم، بنابراین در این بخش استفاده از شرکت‌های تخصصی که دارای رزومه مناسب هستند باید مورد تأکید قرار گیرد. این شرکت‌ها به ‌دلیل امکانات، ظرفیت‌ها و تخصص مناسبی که دارند حتی در صورت اینکه رانت هم در اختیارشان قرار گیرد، به‌ دلیل رزومه موفق وارد رانت نخواهند شد.

به‌ صورت کلی رانت در جایی به‌ وجود می‌آید که افراد ناشایست ورود می‌کنند، بنابراین دولت در این باره نباید تنها به‌ عنوان ناظر وارد شود، بلکه باید به ‌کمک شرکت‌های تخصصی بیاید و به ‌عنوان یک شریک و سرمایه‌گذار راهبردی در کنار آنان قرار گیرد.

در حال حاضر چه مشکلاتی پیش پای چنین شرکت‌هایی است و دولت چگونه می‌تواند این مشکلات را مرتفع کند؟

طبق قانون برای اینکه بتوان با این شرکت‌ها وارد عقد قرارداد شد باید دست‌کم ۵۰ هزار هکتار زمین را تملک کنند که کاری بسیار مشکل است به‌ همین علت تأکید می‌شود دولت وارد شود و تنها به‌ عنوان ناظر به ‌مسئله نگاه نکند و از حوزه حاکمیت خارج شود؛ چراکه امنیت غذایی موضوعی بسیار مهم است.

یکی دیگر از چالش‌های پیش روی شرکت‌ها وجود مافیای بازرگانی است که قدرت دلالی‌اش بر قوانین ما می‌چربد. این مافیا در یک فرایند کوتاه‌مدت اقدام به ‌تأمین مالی و نهایتاً واردات کالا می‌کند اما شرکت‌ها باید فرایندی طولانی از خرید زمین، ثبت آنان، عقد قرارداد، تأمین تجهیزات و تولید محصول در خارج از کشور را انجام دهند و زمانی که درصدد وارد کردن محصولات به ‌داخل کشور برمی‌آیند با بروکراسی اداری پیچیده داخلی مواجه می‌شوند، به‌ همین علت گفته می‌شود دولت باید به ‌عنوان یک شریک راهبردی در کنار شرکت‌ها قرار گیرد.

چرا با وجود اینکه حدود یک دهه است که این نوع کشت مورد توجه قرار گرفته اما تاکنون نتوانسته‌ایم موفق عمل کنیم؟

تمام مشکلاتی که پیش از این گفته شد مانند تأمین زمین در خارج از کشور و کشت محصول و سیستم پیچیده اداری داخل و همچنین وجود مافیای قدرتمندی که به ‌آن اشاره شد، سبب می‌شود شرکت‌ها ترجیح دهند وارد موضوع نشوند.

در برنامه هفتم توسعه تأکید شده باید تا پایان برنامه، ۲ میلیون هکتار کشت فراسرزمینی داشته باشیم، با توجه به ‌شرایط موجود آیا امکان تحقق این مسئله وجود دارد؟

باید به‌ این نکته توجه داشته باشیم که ایران با جمعیت ۸۵ تا ۹۰ میلیون نفری، سالانه نیازمند ۳۵ تا ۳۷ میلیون تن کالای اساسی است که ۲۶ میلیون تن از این محصولات از خارج وارد و مابقی در داخل تولید می‌شود.در کشور حدود ۱۵ میلیون هکتار زمین کشاورزی وجود دارد که از این میزان ۱۲ میلیون هکتار ‌زیر کشت می‌رود و مابقی به ‌صورت آیش بدون کشت می‌ماند. ایران یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان محصولات کشاورزی است به ‌طوری که در ۲۰ محصول رتبه سوم تا نوزدهم را دارد اما وضعیت به ‌گونه‌ای است که می‌طلبد ما نیز مانند بسیاری از کشورهای دنیا به‌ سمت کشت فراسرزمینی برویم بنابراین اگر دولت به دنبال تحقق این هدف تعیین شده است باید موانع موجود را برطرف کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.