تحولات لبنان و فلسطین

اولین شب خدمتی‌ام در حرم مطهر، چهارشنبه‌سوری سال ۱۳۷۱ بود. از پوشیدن آن لباس ذوق‌ داشتم و خوشحال بودم، ولی باور کنید هیچ چیز در این مدت برایم عوض نشده و در هر شیفت خدمتی دلم بی‌تاب خدمت است.

خدمت از حرم تا مسیر علم / کفشدار قدیمی حرم مطهر، همزمان با شروع خادمی، مدرسه‌سازی را آغاز کرد

نه الان و نه در جوانی و میانسالی، روزی‌اش را در کودکی گرفت، زمانی که فقط ۶ سال سن داشت. تا امروز هم پای این سفره نشسته و صاحب‌سفره پذیرای او بوده است. غلامعلی بیش از ۷۰ سال غلامِ بساط رضا(ع)، ۴۰ سال مرید و خادم غیررسمی و حدود ۳۰ سالی‌ هم کفشدار بارگاه منورش بوده است.

وقتی قرار است پای صحبت با خادم قدیمی کفشداری حرم مطهر بنشینیم، علاوه بر مرور خاطرات و ارادتش به محضر علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع)، می‌خواهیم درباره گام‌های بلندی که غلامعلی رأفتی در مسیر مدرسه‌سازی برداشته گفت‌وگو کنیم، او که وقف، بخش جدایی‌ناپذیر زندگی‌اش شده است.

خدمت به زائران، از ۶ سالگی

وقتی فقط ۶ سال داشت، به وقت تاسوعا و عاشورا، مادرش لباس مشکی تنش می‌کرد، کشکول آب را به شانه‌اش می‌انداخت و او را راهی صحن عتیق می‌کرد تا با آب دادن به عزاداران حسینی و زائران آقا خدمت کند. از آن زمان غلامعلی رأفتی خدمت به زائران حضرت رضا(ع) را آغاز کرد و مادرش را به آرزوی قلبی‌اش رساند. خودش می‌گوید: ما اهل محله طبرسی بودیم، ‌ مجاوران آقا، ‌ عاشق بارگاه و صاحب‌حرم بودند. از بچگی دوست داشتم اینجا خدمت کنم، اما مادرم برای این‌کار اصرار بیشتری داشت، آرزو می‌کرد من خادم‌ حرم مطهر شوم، شکر ‌خدا این اتفاق ۳۲سال پیش رسماً رقم خورد. از همان ابتدا هم، شیفت شب کشیک اول کفشداری بودم‌ و در این مدت آقا این افتخار را از من سلب نکرده‌اند. حرف از خدمت و امام رضا(ع) که می‌شود جلودار اشک‌هایش نیست، در طول گفت‌وگو، این اتفاق بارها می‌افتد، برای او همه چیز تازه‌ است، شیفت‌های خدمتی، حال‌وهوایی که دارد، مواجهه‌اش با زوار و ... رأفتی می‌گوید: اولین شب خدمتی‌ام در حرم مطهر، چهارشنبه‌سوری سال ۱۳۷۱ بود. از پوشیدن آن لباس ذوق‌ داشتم و خوشحال بودم، ولی باور کنید هیچ چیز در این مدت برایم عوض نشده و در هر شیفت خدمتی دلم بی‌تاب خدمت است.

غیرمسلمانانی که نذر حضرت می‌کنند

آقاغلامعلی که مدتی به واسطه شغلش از حرم مطهر فاصله گرفته بود، می‌گوید: به واسطه تجارت و کارم از مشهد دور شده بودم و فکر نمی‌کردم دوباره فرصت خدمت در حرم مطهر نصیبم شود، ولی نمی‌دانم چطور شد که لطف آقا شامل حالم شد و برای خدمت در کفشداری پذیرفته شدم. خلاصه که یک روز هم نوبت به ما رسید و اولین شیفت خدمتی را در کفشداری صحن کهنه سپری کردم. حالا ۳۲ سال است که غلامعلی در نوبت کشیک اول، هرجای دنیا که باشد و مشغول هر معامله و تجارتی، خود را به مشهد می‌رساند و راه حرم مطهر را در پیش می‌گیرد تا سعادت خدمت را از کف ندهد. وقتی درباره این فرصت و پوشیدن لباس خدمت از او می‌پرسیم، می‌گوید: این بزرگ‌ترین افتخار زندگی من است و در قبال آن از امام رضا(ع) یک چیز طلب کرده‌ام، اینکه تا زمانی که نفس دارم در حرم مطهر خدمت کنم. رأفتی تجربه مشترکی از خدمت و تجارت دارد که در وصف نام و بزرگی حضرت رضا(ع) است، او می‌گوید: می‌خواهم بگویم آن‌ها که مسلمان هم نیستند به این درگاه التماس دعا دارند. در طول سفرها و کارهای تجاری و بازرگانی‌ام با آدم‌هایی مواجه شده‌ام که اصلاً مسلمان نیستند اما برای گره‌گشایی از مشکلاتشان نذر قربانی و یا پول برای حرم مطهر می‌کنند.

بیش از سه دهه مدرسه‌سازی

زندگی معنوی غلامعلی رأفتی نقاط اوج پررنگ دیگری هم دارد، نام او با اقدامات خیر پرشماری در زمینه مدرسه‌سازی گره خورده است. او همزمان با آغاز خدمت در بارگاه منور رضوی، بخشی از سرمایه خود را وارد کار مدرسه‌سازی کرده است، مسیر پرخیروبرکتی که در این مدت ادامه پیدا کرده است. آقاغلامعلی در این مدت لبخند را روی لبان کودکان و فرهنگیان بسیاری آورده است. او آبادی را به سمت مناطق محروم برده و موجب شده بچه‌هایی محروم از تحصیل، از کنج خانه راهی کلاس درس شوند. رأفتی تعریف می‌کند: وقف برای مدرسه‌سازی یعنی کار خیر برای علم! و علم، پایه و اساس تمام پیشرفت‌ها و اتفاقات خوب این مملکت است. همه دکترها، مهندسان، آدم‌های فنی و... کار را با علم‌آموزی و نشستن پشت نیمکت مدارس آغاز می‌کنند و مدرسه‌سازی و وقف، مهیا کردن شرایط برای ورود همه افراد جامعه به مسیر علم‌آموزی موفقیت است. همین دیدگاه و نگاه زیبا سبب شد خیرنیک‌اندیش شهر ما بیش از سه دهه بر راه مدرسه‌سازی استوار باشد و بخش زیادی از سرمایه و داشته خود را در این مسیر بگذارد. خیر مدرسه‌ساز شهرمان درباره اولین مدارسی که ساخته، می‌گوید: من در ۱۴ سالگی پدرم را از دست دادم، این مادرم بود که پنج فرزند را مدبرانه و با مدیریت قوی بزرگ کرد. خدمات در طول زندگی، برای من ارزشمند بود و اولین مدرسه را که شانزده‌کلاسه بود، در محدوده قاسم‌آباد به یاد مادر مرحومم خانم ثامنی ساختم. دومین مدرسه را به یادبود پدر مرحومم آقامحمد در همان محدوده و با ۱۶ کلاس ساختم. سومین مدرسه را به نام همسرم خانم زهرا رستگارمقدم در ناحیه ۵ ساختم که خوابگاهی هم با ظرفیت ۶۰ نفر دارد.

تجمیع سرمایه برای خدمت به علم

این‌ پایان راه برای غلامعلی رأفتی نبوده و او از سال ۱۳۷۷ پایه‌گذار مجمع خیرین مدرسه‌ساز شده است، این اقدام در راستای هماهنگی بیشتر خیران و ایجاد نظم در برنامه‌ریزی و شناسایی ظرفیت‌ها و کمبودها اجرایی شد. کاری که منجر به تجمیع سرمایه و قوا شد و تا به امروز پایه‌گذار اتفاقات خوبی برای شهر مشهد و استان خراسان رضوی بوده است. غلامعلی رأفتی درباره نتیجه همراهی اعضای این‌ مجمع می‌گوید: همراهی خیران در این کار خداپسندانه و ملی سبب شده تاکنون ۲۵هزار کلاس درس در سطح استان ساخته شود، اقدامی که جز با همدلی و اراده خدمت شدنی نبود. شاید مواجهه با خیران مدرسه‌ساز که با دلی رئوف، بخش زیادی از سرمایه خود را وقف علم‌آموزی در مملکت می‌کنند، سؤالات مختلفی را در ذهن ما حاکم کند، از جمله اینکه چگونه از این حجم سرمایه و پول می‌گذرند؛ رأفتی در پاسخ به این پرسش می‌گوید: تاکنون مدارس زیادی با عنوان رأفت در سطح استان ساخته‌ایم و این‌ مسیر را ادامه می‌دهیم، نکته مهم این است ما کمک می‌کنیم یک مسیر صحیح با سرعت خوبی پیش برود و لذت آن نصیب‌ آدم‌های مختلف می‌شود. رأفتی درباره تقارن دو خدمتی که همزمان‌در حرم‌ مطهر و مدرسه‌سازی پیش می‌برد، می‌گوید: تاکنون با خادمانی مواجه شده‌ام و از آن‌ها دعوت کرده‌ام در این کار خیر شریک شوند و همراهی کرده‌اند ‌و از هر دو کار و مسیر هم‌لذت می‌برم.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.