افراد در سنین میانسالی با چالشهای فراوانی مواجه میشوند که جنس آنها کمی متمایز از معضلات قبلی است. با اینکه این سیر رشد انسانها موضوع جدیدی نیست اما تغییراتی در شخصیت نسلهای بعد و همچنین تغییر کیفیت زندگیها، باعث شده است نحوه مواجهه اطرافیان با سالمندان متفاوت شود.
این تفاوت رفتار تا کنون به جایی رسیده است که دیگر فرزندان توان و حتی گاهی قصد نگهداری از والدین سالمند خود را ندارند. کار به جایی رسیده است که پیش بینی میشود تا چند سال آینده، در صدها خانه سالمندانی که در کشور وجود دارد، دیگر حتی جای سوزن انداختن نباشد.
قسمتی از این معضل به کاهش میزان مسئولیتپذیری در برخی از جوانان و نوجوانان نسل جدید برمیگردد و بخش دیگر آن به وضعیت دشوار معیشت مربوط میشود که بر سر زندگی بسیاری از مردم جامعه سایه انداخته است؛ سایهای که در برخی شرایط باعث میشود افراد در صورت تمایل هم توانایی مراقبت از یک فرد سالمند را نداشته باشند.
راهکارهایی برای رفع برخی مشکلات بر سر راه دوره سالمندی افراد وجود دارد که میتواند آنها را به شکل بهتری با دوران جدید زندگیشان مواجه کند. در رابطه با برخی از این راهکارها و اساسا شاخصترین معضلاتی که سر و کلهشان در دوره سالمندی پیدا میشود با سعید نوروزی، کارشناس مسائل اجتماعی به گفتوگو پرداختهایم.
خروج دستهجمعی بازنشستگان و ورود انگشتشمار تازهکارها
دهه شصتیها یکی از نزدیکترین نسلها به میانسالی بوده و در انتهای مسیر جوانی قرار گرفتهاند و قدم به قدم در حال ورود به دوره جدید زندگی تحت عنوان میانسالی و سالمندی هستند. نسلی که به نقل از سعید نوروزی، به دلیل ازدحام زیادشان، یک سونامی سالمندی را تشکیل میدهد.
این کارشناس مسائل اجتماعی عنوان کرد در گذشته تعداد نیروهای جوان و کارآمد در حوزه اشتغال با تعداد سالمندان جامعه تناسب داشت و نیروهای جوان کار میتوانستند سالمندان را هم از لحاظ اقتصادی تامین کنند اما نگرانی او از این بابت بود که در جامعه کنونی بسیاری از نیروهای کار رو به سالمندی هستند و متاسفانه جایگزینی هم برای آنها وجود ندارد؛ بنابراین جامعه به مرور درگیر مشکلات اجتماعی از جمله انحطاط، زوال و دگرگونیهایی خواهد شد که برای نسلهای آینده دردسرساز است.
این کارشناس اجتماعی گریزی نیز به حقوق بازنشستگان زد و هشدار داد که این عدم نظم در واریز مبلغ مشخص حقوق سالمندان، اهمیت پیشگیری از معضلات آنها را چند برابر میکند. او در همین راستا ادامه داد: ارتقای کیفیت زندگی سالمندان خصوصا در دهه آتی، به قدری حائز اهمیت و بحرانی است که باید تعداد خانههای سالمندان نیز افزایش پیدا کنند چرا که با این حجم از افرادی که در شرف سالمندی هستند، تا چند سال آینده این نیاز به طرز شگفتآوری احساس خواهد شد.
طبق آماری که نوروزی از نظرسنجیهای مربوطه ارائه داد، ۳۰ درصد از افرادی که در سن اشتغال هستند، نه شغلی دارند و تمایلی به کار کردن! این نتیجه تاسفآمیز از مسئولیتپذیری برخی از فرزندان نسل جدید، نشانگر آغاز یک خطر جدی برای نگهداری از سالمندانی به شمار میرود که والدین همین افراد هستند. عدم پذیرش مسئولیت در نسل جدید یکی از معضلات جدی در رابطه با خود جوانان و والدین سالمندشان به شمار میرود.
تقویت زیرساختهای معیشتی برابر با کاهش سالمندان بیسرپرست
سعید نوروزی مواجهه با تعداد زیادی از سالمندان بیسرپرست آینده را یک شرایط بحرانی دانست و عنوان کرد: وضعیت ازدواج و طلاقهایی که در جامعه کنونی شاهد آن هستیم، منجر شده که بیشتر خانوادهها یا بدون فرزند باشند یا به یک یا ۲ فرزند اکتفا کنند؛ این وضعیت زنگ خطر را برای نگهداری از سالمندان پررنگتر کرده است. از طرفی مسئله مسئولیتپذیری کم برخی از فرزندان نسبت به والدین یا حتی خودشان باعث شده است نگرانیها بابت نحوه نگهداری از سالمندان پیش رو، افزایش یابد.
سعید نوروزی پس از بحث نگهداری و مراقبت از سالمندان به آسیبهای دیگری نیز اشاره کرد که خطرات جدیتری برای جامعه به همراه دارند؛ افسردگی اجتماعی، ناراحتیهای روحی و روانی، درگیری، نزاع، بر هم خوردن جو صمیمانه خانواده از این دست معضلات هستند که لازم است اطرافیان فرد به آنها توجه ویژهای داشته باشند.
اگر دولت برخی بسترسازیهای اجتماعی مثل ازدواج، فرزندآوری، اقتصاد مناسب و اشتغال را به میزان مطلوب فراهم کند، به مرور از مشکلات و معضلات نسلهای بعدی سالمندی کاسته خواهد شد. این کارشناس اجتماعی اظهار کرد: پیش از هر توصیه و نکتهگویی به مردم، لازم است که دولت با توجه به مشکلات پیش روی سالمندان، از سنین جوانی زمینههایی را فراهم آورد تا از بروز برخی مسائل جلوگیری شود.
نوروزی چاره کار را وابسته به همت دولت در رابطه با بهبود وضعیت سالمندان دانست و گفت: دولت باید امتیازاتی را برای سالمندان در نظر بگیرد تا بتواند از برخی معضلات پیش رو، جلوگیری کند. چند مورد از مهمترین این امتیازات، بیمههای تامین اجتماعی، نحوه نگهداری و پرستاری از آنها و برخی دیگر از مزایای اقتصادی است که در دوره سالمندی، به حفظ کیفیت زندگی کمک میکند.
اهمیت اصلاحات فرهنگی بر کیفیت زندگی سالمندان
به گفته نوروزی از نظر فرهنگی نیز ضروری است تا دیدگاه مردم نسبت به ارتباط با بزرگترها کمی اصلاح شود. او با مقایسه ۲ نسل جدید و قدیم بیان کرد: در گذشته پدربزرگها و مادربزرگها در یک خانه زندگی میکردند و این ارتباط میان نوهها و پدربزرگ و مادربزرگها اتفاق عجیبی نبود اما در جامعه کنونی دیده میشود که بعضا حتی سر زدن به بزرگترها و به جای آوردن صله رحم باعث تعجب برخی افراد میشود.
سعید نوروزی با تاکید بر حفظ سلامت روان سالمندان گفت: باید مراقب باشیم تا مبادا در کشور پدیدهای تحت عنوان خشونتهای اجتماعی در سالمندان به وجود آید چرا که به هر حال سالمندی از لحاظ روانی یک دوره حساس به شمار میرود و هر گونه تنهایی و بیمهری میتواند فرد را از نظر روحی با مشکلات جدی مواجه کند. از طرفی دیگر اگر بزرگ یک خانواده دست به خشونتهای اجتماعی بزند، این رفتار به سایر اعضای خانواده نیز سرایت کرده و آنها را نیز درگیر خواهد کرد لذا لازم است فعالیتهایی نیز برای جلوگیری از این دست از خشونتها صورت پذیرد؛ کاری که در کشورهای غربی نیز در حال انجام است و با جمع کردن سالمندان در یک محیط فرهنگی-ورزشی، به بهبود حال روحی و روانیشان کمک میکنند.
تکتم شریفی نژاد_ خبرنگار تحریریه جوان
نظر شما