به گزارش گروه فرهنگی قدس، این روزها احتمالاً شما هم از نمایشگاهی که در موزه هنرهای معاصر تهران برپا شده خبرهایی خوانده و فیلمهایی از صفهای طولانی بازدیدکنندگانش در خیابان امیرآباد تهران دیدهاید. استقبالی که مسئولان موزه آن را بیسابقه قلمداد میکنند و میگویند تابحال از هیچ نمایشگاهی در موزه هنرهای معاصر تهران چنین بازدیدی صورت نگرفته است؛ البته در نوروز ۱۴۰۱ بیش از ۱۰ هزار نفر از نمایشگاه «پنج گنج» موزه کرده بودند اما استقبال از نمایشگاه «چشم در چشم» تا اینجای کار در عمر این موزه بیسابقه بوده است.
وقتی شبکههای اجتماعی به میدان میآیند
اما ماجرای این استقبال یکباره که در هفتههای پایانی برپایی این نمایشگاه (پیش از تمدید دوباره آن) کلید خورد چه بود؛ همه چیز از وایرال شدن یک ویدئو از صف طویلی مقابل موزه آغاز شد که کنجکاویها را برانگیخت و علاقمندان را در موزه گرد هم آورد. پیش از آن البته بسیاری از بازدیدکنندگان عکسهای خودشان از بازدید از نمایشگاه را در شبکههای اجتماعی قرار دادند و با پخش شدن ویروسی خبر، خیلیها از سر کنجکاوی هم که شده به موزه آمدند. استقبال از نمایشگاه به قدری زیاد شد که حتی شبکههای فارسی زبان آنطرف آبی هم گزارشهایی درباره این رویداد هنری رفتند و همین اتفاق نیز شمار بازدیدکنندگان را افزایش داد تا جایی که نمایشگاه یک هفته دیگر تمدید شد و در پی استقبال گرم مردم در هفته گذشته، نادره رضایی معاون امور هنری از تمدید نمایشگاه «چشم در چشم» تا پایان آذرماه خبر داد.
در این میان شنیدن تجربه بازدیدکنندگان از تماشای آثار ارزشمند گنجینه هم خالی از لطف نخواهد بود و در ادامه نظرات چند تن از مخاطبان نمایشگاه را درباره این بازدید هنری و جذاب جویا شدیم؛ خانم سعدی بازنشسته ۶۵ ساله که به طور جدی نمایشگاههای هنری را دنبال میکند، میگوید: من همیشه پیگیر چنین نمایشگاهی بودم و چندین بار هم با موزه تماس گرفتم و جویا میشدم که چه زمانی آثار گنجینه را به نمایش میگذارند تا اینکه بالاخره این نمایشگاه برگزار شد و گفتم این خودش است و باید بروم. او که از علاقمندان هنرهای اصیل است، میگوید: دیدن آثار هنرمندان بزرگ و قدیمی همیشه حال آدم را خوب میکند و چنین نمایشگاهی، فرصت بسیار خوبی برای آشنایی با مشاهیر هنر است.
مریم تفرشی بازدیدکننده دیگری است که از طریق فضای مجازی از برپایی این نمایشگاه باخبر شده و میگوید: به نظرم رادیو و تلویزیون باید گزارشهای متعددی از چنین رویدادهای هنری تهیه کند تا همه مردم از آن باخبر شوند. مشکل اصلی این است که اغلب اوقات بسیاری از مردم از برپایی چنین نمایشگاههایی مطلع نمیشوند و اینجاست که آگاهیرسانی و تبلیغات نقش اصلی را دارد. من خودم از طریق اینستاگرام و ویدئوهایی که از نمایشگاه دیدم متوجه آن شدم و دوستانم هم از همین طریق لینکها را برایم میفرستادند و در نهایت برای تماشای آثار به موزه آمدیم.
فرزاد یوسفی ۲۵ ساله و دانشجو که با اشتیاق آثار را دنبال میکند میگوید: دیدن شماری از این آثار ارزشمند مانند نقاشیهای پیکاسو، ونگوگ، لوترک و لژه آرزوی من بود و بسیار خوشحالم که بالاخره توانستم مجموعهای از مهمترین آثار هنرمندان ایرانی و خارجی را یک جا ببینم. به نظرم کسانی که به هنر و تاریخ علاقه دارند نباید این نمایشگاه را از دست بدهند و پیشنهاد میکنم دوستداران هنر و نقاشی برای بازدید از این نمایشگاه وقت بگذارند.
وی ادامه میدهد: من هم از طریق اینستاگرام و شبکههای فارسی زبان متوجه برپایی این نمایشگاه شدم و برایم خیلی عجیب بود چرا در سطح شهر تبلیغی از برپایی این نمایشگاه به چشم نمیخورد تا مردمی که در طول روز بیرون از خانه هستند این تبلیغات و اطلاع رسانیها را ببیند و برای بازدید از نمایشگاه برنامه ریزی کنند.
بازدید گروههای دانشجویی و دانشآموزی هم از دیگر اتفاقات جالب این نمایشگاه است؛ حضور جمعی از دانشآموزان یکی از هنرستانهای دخترانه تهران در قالب اردوی دانش آموزی فضای موزه را شلوغتر از قبل کرده است. با تعدادی از این دانش آموزان که با اشتیاق روبروی تابلوها میایستادند و درباره آنها با یکدیگر صحبت میکردند، گفتوگو کردیم. سمیرا که علاقمند است نقاشی را به صورت آکادمیک ادامه دهد میگوید: تماشای این آثار دیدنی و ارزشمند شانس بزرگی برای ماست که در این رشته تحصیل میکنیم و خیلی جالب است که همیشه برخی از این نقاشیها را در کتابهایمان میدیدیم و الان روبروی آنها ایستادهایم و از نزدیک تماشایشان میکنیم. فرشته همکلاسی او هم در تایید حرفهای دوستش میگوید: بازدید از این نمایشگاه برای ما مثل یک کلاس درس عملی است و دیدن هنر اصیل و مدرن نقاشی از قرنهای گذشته تا امروز بسیار لذتبخش و آموزنده است.
آداب موزه گردی و تماشای آثار ارزشمند هنری
استقبال گرم و بینظیری که این روزها از نمایشگاه «چشم در چشم» صورت گرفته را باید به فال نیک گرفت که تاثیرات فرهنگی مهمی را هم با خود به همراه خواهد داشت اما اگر با آداب موزه گردی آشنا نباشیم، این خاطره شیرین را برای بسیاری از افراد کسالت بار خواهیم کرد و انرژی زیادی هم از کارمندان و مراقبان گالریهای موزه میگیریم. اصل اول در موزهگردی رعایت سکوت و حفظ تمرکز برای تماشای آثار است که به دلیل ازدحام جمعیت کمتر یافت میشود. حفظ فاصله با آثار هنری و همچنین دادن آموزشهای لازم به کودکان و تاکید بر رعایت نظم هم از نکات دیگری است که میتواند تجربه تماشای آثار این نمایشگاه را شیرینتر کند.
از آثار به نمایش درآمده گنجینه موزه هنرهای معاصر چه میدانیم؟
در ابتدای ورود به موزه، سفر بازدیدکنندگان با مطالعه دیوارنوشتهای از روند شکلگیری و تحول پرتره در ادوار مختلف هنری آغاز میشود. جمال عربزاده کیوریتور این نمایشگاه در بخشی از توضیحات خود درباره آثار گالری شماره یک آورده؛ «پرتره نسبتی ناگزیر با درونیات سوژه برقرار میکند، اما تا اواخر قرن نوزدهم بین حالات ذهنی سوژه و ظاهر او ارتباطی مکانیکی فرض می شد. با ظهور روانشناسی مدرن در ابتدای قرن بیستم، روان افراد برخلاف گذشته از درون به بیرون مورد مطالعه قرار گرفت و این دیدگاه در سطحی گسترده هنرمندان مدرن را به کشف جنبه های روانی و عاطفی درون انسان ترغیب کرد. اکسپرسیونیستها، با رنگ و فرمهای اغراق آمیز، احساسات درونی سوژه را برجستهتر میکردند و سوررئالیست ها با رجوع به مفهوم فرویدی یعنی ناخودآگاه، به جهان پیچیده تخیلات فرد پرداختند. گالری یک با عنوان «روان و پرتره» آثاری از پیکاسو، فرانسیس بیکن، خوان میرو، اردشیر محصص، علیرضا اسپهبد، فردریش هاندر تواسر، غلامحسین نامی، بیژن بصیری، فرنان لژه و سالوادور دالی را در خود جای داده است. در بخش پایانی این گالری، مجسمه عظیم «فرصتطلب» متعلق به سال ۱۹۷۶ اثر ژان دوبوفه از تأثیرگذارترین و خلاقترین نقاشان قرن بیستم به نمایش درآمده است.
خودنگاره: من در آینه دیگری
در بخش دیگری از گالری، «خودنگاره: من در آینه دیگری» را خواهید دید. «خودنگاره از رنسانس به عنوان یکی از اشکال مهم بیان هنری شناخته میشد. اگرچه خودنگارههای اولیه بیشتر به نمایش موقعیت اجتماعی یا عمق فکری هنرمندان میپرداختند اما در قرون بعد، خودنگاره به ابزاری هنری برای کاوش هویت شخصی تبدیل شد. ظهور روانشناسی مدرن در اوایل قرن بیستم، خودنگاره را به فرم جدیدی از بیان روانشناختی بدل کرد و هنرمندان از خودنگاره به عنوان رسانه ای برای نمایش واکاوی درونی ترین افکار، ترس ها و خواستههای خود استفاده کردند». گالری شماره دو به آثاری از دیه گو ریورا، کمالالملک، مهدی ویشکایی، ریچارد همیلتون براساس عکسی از فرانسیس بیکن، محمود جوادی پور، منوچهر معتبر، علی محمد حیدریان، ژرژ روئو، امیل نولده مزین شده است. همچنین «بر دروازه ابدیت» از مشهورترین نقاشیهای ون گوگ امپرسیونیست هلندی، یکی از مهمترین آثار به نمایش درآمده در این مجموعه است.
نگاهی به پرترهنگاریهای تاریخی
از ابتدای تاریخ تصاویر، پرتره به شخصیتهای خاصی اختصاص داشت که داری ابعادی اجتماعی بودند. با آغاز مدرنیسم و شکسته شدن قواعد سختگیرانه مربوط به بازنمایی، اطوارهای تصنعی در پرتره های رسمی و خشک درباری جای خود را به نمایشی خامدستانه اما صادقانه از سوژهها داد تا جایی که پرترهها نه تنها دیگر به تجلیل از جایگاه یک شخصیت تاریخی نمیپرداختند، بلکه با نوآوریهای جسورانه زیبایی شناختی آنان را به سخره میگرفتند.
گالری ۳ با عنوان پرتره نگاری تاریخی آثار ارزشمندی از مایک گورمن با عنوان نقاشی هایپر رئال «آقای پله، شما یک هنرمند هستید»، پرتره کاریکاتوری احمدشاه از قاسم حاجی زاده، پرتره مائو از اندی وارهول، پرتره کمال الملک اثر صنیع السطان، پرتره ساندرو بوتیچلی و روح الله خالقی اثر آیدین آغداشلو، پرتره یانایهارا اثر آلبرتو جاکومتی، پرتره ناصرالدین شاه اثر کمال الملک که پس از مرمت به نمایش درآمده و پرتره گاندی اثر والریو آدامی و آثاری از محمدحسن خان صدرالدوله، داگلاس جانسون و رابرت راشنبرگ دیده می شود.
در ادامه آثار به نمایش درآمده در این گالری، عکسهای ادی ناوارو از هنرمندان سرشناس جهان را میبینم؛ پرترههایی از سالوادور دالی، رنه ماگریت و مارسل دوشان، پرویز تناولی و بهمن محصص که به دیوار موزه آویخته شده است.
و اما گالری چهار به «پرتره زن: سوژه یا ابژه» اختصاص پیدا کرده که آثاری از محمود جوادی پور، احمد نصرالهی، اردشیر محصص، ناصر اویسی، روی لینکن استاین، هانری دوتولوز لوترک با دو اثر معروف «دلقک در مولن روژ» و «طره مو بر پیشانی» و همچنین پرتره «ژاکلین با سربند» و «یک زن ۲» از پیکاسو، پرترههایی از «مرلین مونرو» و «ژاکلین کندی شماره ۲» از اندی وارهول، ماری کاسات و فرنان لژه دیده می شود.
گالری ۵ «اتاق تاریک و تاریخ پرتره نگاری» و «اتاق روشن: ابزاری در خدمت دقت» نام گرفته است و بازدیدکنندگان میتوانند در این بخش تجربه پرترهنگاری داشته باشند. در ادامه این گالری اثری از مجموعه خاطرات انهدام آیدین آغداشلو و بهمن محصص با عنوان «جت سوسایتی ۱» و همچنین آثاری از جیمز انسور، ژرژ روئو، ژازه طباطبایی، شارل کوته، مارکو گریگوریان، علی اکبر صادقی در معرض دید علاقمندان قرار گرفته است.
نظر شما