قدس؛ توافقی برای تأسیس صندوق مالی ۳۰۰ میلیارددلاری بهمنظور کمک به کشورهای درحالتوسعه برای مقابله با بحرانهای اقلیمی. اما این پرسش مطرح است که آیا این مبلغ برای مقابله با تغییرات اقلیمی واقعی و بحرانهایی همچون سیل، خشکسالی و طوفانهای مرگبار، کافی خواهد بود؟ بسیاری از منتقدان معتقدند این توافق، نمیتواند حتی بخشی از چالشهای اساسی تغییرات اقلیمی را رفع کند.
واکنشها به توافق: امیدواری یا تردید؟
مبلغ ۳۰۰ میلیارد دلار در برابر درآمدهای سالانه کل صنایع نفت و گاز، رقم قابلتوجهی به نظر نمیآید. بهویژه که تنها درآمد سالانه عربستان سعودی از نفت بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار است. بسیاری از منتقدان معتقدند این توافق نمیتواند تأثیرات گسترده تغییرات اقلیمی را کاهش دهد؛ چراکه کشورهای بزرگ تولیدکننده گازهای گلخانهای، همچنان در مسیرهای آلودهکننده حرکت میکنند. بسیاری از ناظران معتقدند این مبلغ ممکن است تنها برای کمکهای کوتاهمدت و نجاتهای فوری کافی باشد و برای حل مشکلات ریشهای مانند کاهش انتشار گازهای گلخانهای، باید اقدامی بزرگتر صورت گیرد.
تفاوتهای نگرانکننده در میزان آسیبها
کشورهای صنعتی و توسعهیافته همچنان بزرگترین آلایندههای محیطزیست هستند و بیشترین تأثیرات منفی را بر تغییرات اقلیمی گذاشتهاند. ایالات متحده، چین و اتحادیه اروپا بهتنهایی مسئول بیش از ۵۰ درصد از گازهای گلخانهای جهان هستند. این کشورها با مصرف بیش از حد سوختهای فسیلی، آلودگیهای فراوانی را ایجاد کردهاند. برای مثال، ایالات متحده بهتنهایی ۱۵ درصد از انتشار گازهای گلخانهای در جهان را به خود اختصاص داده است. این در حالی است که کشورهای فقیرتر که سهمی جزئی در تولید این گازها دارند، بیشترین آسیب را از بحرانهای اقلیمی میبینند. خشکسالیها در آفریقا، سیلهای ویرانگر در جنوب شرق آسیا و بحرانهای کشاورزی در آمریکای لاتین نمونههایی از این نابرابریها هستند. بر اساس گزارشها، کشورهایی مانند بنگلادش که حتی سهمی جزئی در تولید گازهای گلخانهای ندارند، به طور مداوم از اثرات سیلابها و طوفانهای شدید رنج میبرند.
حاشیههای اجلاس، اعتراضها و غیبتها
در تمام مدرت برگزاری این اجلاس در کنار مذاکرات رسمی که در هتلها و سالنهای اجلاس برگزار میشد، در خیابانهای باکو اعتراضات گستردهای در جریان بود. فعالان محیطزیست از «ریاکاری دولتها» انتقاد کردند و خواستار اقدامات عملیتر و ملموستر برای مقابله با بحران اقلیمی شدند. این اعتراضات بیشتر بر این تأکید داشت که کشورهای صنعتی تنها با وعدههای مالی به کشورهای فقیر، نمیخواهند مسئولیت واقعی خود را در زمینه کاهش آلایندگیها بر عهده بگیرند. این در حالی بود که برگزاری نشست در کشوری مانند آذربایجان که بهعنوان یکی از صادرکنندگان بزرگ نفت شناخته میشود، برای بسیاری از فعالان محیطزیست حاکی از تضاد آشکار با اهداف واقعی این اجلاس بود.
غیبت هرتزوگ برای فرار از مسئولیت کودککشی
غیبت اسحاق هرتزوگ، رئیس رژیم صهیونیستی نیز یکی دیگر از حواشی این نشست بود. درحالیکه آذربایجان در بیانیهای تلاش کرد غیبت این شخصیت را به دلیل اجازه ندادن ترکیه برای استفاده از آسمان کشورش مرتبط بداند دفتر هرتزوگ بیانیهای صادر و اعلام کرده بود این تصمیم ناشی از «نگرانیهای امنیتی» بوده است. در حقیقت هرتزوگ از ترس رسانههای آزاد و انتقادات ناشی از جنایتهای جنگی رژیمش به باکو سفر نکرد.
موشوگربه بازی با متن رسمی
یکی دیگر از حاشیههای جالب، دخالت عربستان در اصلاح متن نهایی اجلاس بود. عربستان، بهعنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت، تلاش کرد برخی جملات کلیدی را به نحوی تغییر دهد که تعهدات اقلیمی کشورها کاهش یابد. این اقدام که از سوی برخی دیپلماتها بهعنوان «بازی سیاسی» تعبیر شد، انتقاداتی از سوی کشورهای جزیرهای کوچک به همراه داشت. این کشورها که از تغییرات اقلیمی بیشترین آسیب را میبینند، این دستکاری را خیانتی آشکار توصیف کردند.
پشت پرده غایبان
کوپ ۲۹ شاهد غیبت بسیاری از رهبران کشورها هم بود. از جمله امانوئل مکرون که اختلافات فرانسه با آذربایجان بر سر قرهباغ را علت این تصمیم اعلام کرد و همچنین
شی جینپینگ که ترجیح داد بهجای خود، فرستادهای جدید اعزام کند. تحلیلگران معتقدند این غیبتها نهتنها پیامهای سیاسی دارند، بلکه میتوانند نشانهای از کاهش اولویت تغییرات اقلیمی در برنامههای برخی از این کشورها باشند
چالش بزرگ ترامپ
اما شاید بتوان بزرگترین عاملی که این اجلاس و آینده توافق انتهاییاش را تحتالشعاع قرار داده، حضور ترامپ در کاخ سفید دانست. ترامپ که پیشتر از توافقنامه پاریس خارج شده بود، به طور علنی از سیاستهای تغییرات اقلیمی و کاهش گازهای گلخانهای انتقاد کرده است. اگر او دوباره رئیسجمهور شود، احتمالاً سیاستهای «اول آمریکا» را ادامه خواهد داد و تصمیمات زیستمحیطی را به حاشیه خواهد برد. او حتی ممکن است سیاستهای خود را به سمت افزایش تولید نفت و گاز سوق دهد که قطعاً در تضاد با اهداف توافق کوپ۲۹ است.
مجموعه این اتفاقات و حواشی سبب شده نگاهها به توافق نهایی این اجلاس چندان دلگرم کننده نباشد. واقعیت آن است کشورهای صنعتی باید مسئولیت بیشتری در قبال آلودگیهای خود بپذیرند و به تعهداتشان پایبند باشند. در غیر این صورت، این توافق ممکن است تنها یک مانور سیاسی باشد که برای کاهش اثرات تغییرات اقلیمی کافی نخواهد بود. اجرای این توافق به همبستگی و تصمیمات قاطع نیاز دارد، بهویژه با توجه به چالشهایی که در سطح جهانی و بهخصوص در سیاستهای ایالات متحده وجود دارد.
نظر شما