اول:
در برخورد با هر گونه روایت که به اهل بیت علیهمالسلام نسبت داده میشود، اولین گام در پذیرش یا رد آن، بررسی دقت و صحت سند آن است. اصول علمی در علم حدیث به ما میآموزد که پیش از هرگونه تحلیل محتوایی، باید از صحت و اعتبار سند حدیث اطمینان حاصل کنیم. در صورتی که سند حدیث دچار نقص باشد، باید آن را از دایره روایات معتبر خارج دانسته و به نقد آن پرداخته شود.
در مورد روایت مورد نظر، که در کتاب تفسیر قمی آمده است، سند حدیث به این صورت است: «ما حدثنی أبی عن بعض أصحابه رفعه قال کانت فاطمة علیها السلام- لا یذکرها...». این حدیث از نوع مرفوع است. در اصطلاح علم رجال، حدیث مرفوع به روایاتی اطلاق میشود که در سند آن از یکی از صحابه یا حتی از وسط و آخر سند راویان به صورت «رفع» تصریح شده باشد، به این معنا که راوی آن را مستقیماً از اهل بیت علیهمالسلام نقل نکرده است. این نوع روایت به دلیل قطع یا ضعف در سند، توسط علمای حدیث معتبر ندانسته شده و در نتیجه از لحاظ دلالت نیز قابل اعتماد نخواهد بود.
دوم:
این حدیث از نظر دلالی نیز با روایات معتبر و متواتری که از سکوت حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها در برابر خواستگاری حضرت علی علیهالسلام حکایت دارد، در تضاد است. به عنوان نمونه، در یکی از روایات معتبر از ضحاک بن مزاحم آمده است که حضرت علی علیهالسلام نقل میکنند: «ابو بکر و عمر نزد من آمدند و گفتند: کاش پیش رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میرفتی و درباره ازدواج با فاطمه گفتگو میکردی. هنگامی که من نزد پیامبر صلیاللهعلیهوآله رفتم، او مرا دید و خندید و گفت: ای اباالحسن، آیا برای حاجتی نزد من آمدهای؟ من درباره نسب، پیشتازی در اسلام و جهاد در راه خدا با حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله سخن گفتم. سپس پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: ای علی، درست میگویی، مقام تو بالاتر از آن است که ذکر کردی. گفتم: یا رسولالله، فاطمه زهرا را برای من به ازدواج درآورید. حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله فرمود: قبل از تو چند نفر از مردان این درخواست را کردهاند، اما هرگاه من از فاطمه خواستهام، او از این ازدواج اظهار بیمیلی کرده است. شما چند دقیقهای صبر کنید تا من نزد او بروم و باز گردم. سپس حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله نزد حضرت فاطمه سلاماللهعلیها رفتند و از او درباره ازدواج با حضرت علی علیهالسلام پرسیدند. حضرت فاطمه سلاماللهعلیها در پاسخ سکوت کرد و حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله فرمود: «اللهاکبر! سکوت فاطمه دلیلی بر رضایت او است».
این روایت به وضوح نشان میدهد که حضرت فاطمه سلاماللهعلیها با سکوت خود رضایت خود را اعلام کردهاند و هیچگونه نشانهای از عدم رضایت ایشان در این روایات دیده نمیشود.
سوم:
شکایتی که در این حدیث مطرح میشود در واقع اعتراضات و اتهاماتی است که برخی از زنان قریش پس از ازدواج حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها با حضرت علی علیهالسلام به آن حضرت وارد کردهاند، نه قبل از ازدواج. در این زمینه، قیس بن ابی هارون از أبو سعید خدری نقل میکند که حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله در یکی از روزها حضرت فاطمه سلاماللهعلیها را گریان نزد خود دیدند و حضرت فاطمه سلاماللهعلیها به ایشان شکایت کردند که زنان قریش به دلیل فقر و ناداری حضرت علی علیهالسلام او را سرزنش میکنند. در پاسخ، حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله به حضرت فاطمه سلاماللهعلیها فرمودند: «آیا خوشنود نیستی که من تو را به همسری کسی درآوردهام که در اسلام پیشتاز است و از نظر علم و فضیلت، برتر از دیگران است؟» این روایت نیز گواهی میدهد که مسئله اعتراضات بعد از ازدواج بوده و نه قبل از آن، و هیچگونه علامتی از عدم رضایت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها در این زمینه وجود ندارد.
چهارم:
در نهایت، باید توجه داشت که این روایت با بسیاری از روایات معتبر دیگر که به زیبایی و حسن ظاهر حضرت علی علیهالسلام اشاره دارند، در تضاد است. در کتاب «الاستیعاب»، ابن عبد البر روایت میکند که حضرت علی علیهالسلام چهرهای زیبا و خوشسیما داشتند که همچون ماه شب چهارده میدرخشید. ویژگیهایی چون شانههای پهن، قامت میانهبالا، چشمهای سیاه و زیبا، و ویژگیهای دیگر در توصیف حضرت علی علیهالسلام آمده است که هیچگونه دلیلی بر نقص یا ضعف در زیبایی ایشان وجود ندارد. این اوصاف در واقع بیانگر عظمت، قوت و جمال حضرت علی علیهالسلام است.
همچنین در بسیاری از روایات آمده است که حضرت علی علیهالسلام چهرهای همچون چهره حضرت یوسف علیهالسلام داشتند. در روایتی از ابن عباس نقل شده است که پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمودند: «کسی که میخواهد به زیبایی حضرت یوسف علیهالسلام پی ببرد، باید به علی بن ابیطالب علیهالسلام نگاه کند».
این توصیفها نه تنها نشاندهنده زیبایی حضرت علی علیهالسلام است، بلکه حاکی از فضائل عظیم ایشان نیز میباشد.
در مورد ذکر واژه «اصلع» در برخی روایات، باید گفت که این اصطلاح معمولاً به کسانی اطلاق میشود که در سنین بالاتر، به خصوص در دوران میانسالی، از ریزش مو رنج میبرند. اما حضرت علی علیهالسلام در زمان ازدواج با حضرت فاطمه سلاماللهعلیها (در سنین جوانی و 25 سالگی)، به هیچوجه نمیتوانستهاند چنین ویژگیهایی را داشته باشند. از این رو، این حدیث نیز ممکن است به دلیل عدم تطابق با تاریخ واقعی و ویژگیهای زمانی حضرت علی علیهالسلام، فاقد اعتبار و صحیح نباشد.
بنابراین، روایتهایی که دلالت بر عدم رضایت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها در ازدواج با حضرت علی علیهالسلام دارند، از نظر سندی ضعیف و بیاعتبار هستند. این روایات با توجه به تعارضهای موجود با احادیث معتبر و نقضشدن آنها توسط سایر روایات، ساختگی و دروغین به نظر میآیند. دشمنان اهل بیت علیهمالسلام با ساخت این گونه روایات سعی در تخریب شخصیتهای مقدس اهل بیت علیهمالسلام داشتند، اما حقیقت روشن و برهان قاطع، حکایت از عشق و رضایت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها از ازدواج با حضرت علی علیهالسلام دارد.
نظر شما