تیم او در لیگ قهرمانان شرایط بسیار بدی دارد و در لیگ باشگاهی ترکیه هم شکست های عجیبی تجربه کرده است. نیمکت او بیش از هر زمان دیگری متزلزل نشان میدهد و بعید است او بتواند ترفندی برای نجات آینده اش در تیم ترکی بیندیشد.
پراندلی خیلی خوب میداند که زندگی مربیان فوتبال همین بوده و هست، ولی او در کسب نتایج ضعیف رکوردهای عجیبی تا امروز رقم زده است. تیم او درآخرین بازی لیگ با نتیجه 4-0 مقابل حریفی که شاید هواداران گالاتاسرای هم شناخت کمی از آن داشتند، شکست خورد. هفته پیش هم دورتموند در چمپیونز چهارگل درون دروازه گالا کاشته بود.بازیکنان از مربی سابق تیم ملی ایتالیا حمایت میکنند، ولی معلوم نیست این حمایتها تا چه زمانی ادامه یابند؛ اما برسر پراندلی دراین 5 ماه چه آمده است؟ او درجام جهانی اشتباههای فجیعی روی نیمکت ایتالیا داشت که اصلی ترین آنها انتخاب محل اردوی آتزوری در یک منطقه پرت و دورافتاده بود. در انتخاب ترکیب تیم تردیدهای زیادی نشان میداد و تاکتیک هایش به هیچ وجه مناسب نبودند و شکست برابر کاستاریکا و اروگوئه اشتباههای او را برجسته تر کردند. او هنوز در خط حمله تیمش به فکر استفاده از بالوتلی و کاسانو بود و اتفاقی که همه میدانند برایش رخ داد؛ سپس تصمیم عجولانه دیگری گرفت و به گالاتاسرای جواب مثبت داد. تیمی که سرمایه زیاد و جاه طلبی های فراوانی داشت و سال گذشته موجب حذف یووه از چمپیونزلیگ شده بود. ولی گالاتاسرای در اوج آشفتگی تیمی وباشگاهی به سر میبرد و فاصله زیادی از دنیایی که پراندلی به آن تعلق داشته، دارد. او بدون فکر و صرفاً برای فرار از ایتالیا و انتقادهایی که به وی شده بود، راهی ترکیه شد و حالا تاوان سنگین این تصمیم شتابزده اش را میپردازد. در ایتالیا همه آنچه را او به عنوان چالش جدید نام برد، فرار دانستند. اگر پراندلی خونسردی اش را حفظ میکرد، میتوانست آینده بهتری برای حرفه مربیگری اش رقم زند. مسلماً فرصت های بهتری میتوانست نصیب وی شود. شاید حتی یووه بعد از وداع کونته به جای آلگری سراغ او میرفت. ناپولی و اینتر هم گزینه های بدی نبودند، ولی او تجربه جدید در ترکیه را انتخاب کرد که قطعاً اشتباه بود. حالا این سؤال مطرح است که چه بلایی برسر یک مربی که خیلی خوب در باشگاههای پارما و فیورنتینا نتیجه گرفته و در تیم ملی ایتالیا هم پیشتر عملکرد خوبی داشت و فقط در برزیل مرتکب اشتباههای بزرگ شد، آمده است؟ پراندلی بدون ستاره ایتالیا را نایب قهرمان جام ملتهای اروپا کرد. جام جهانی به حدی بد تمام شد که حالا بالوتلی از مرد نبودن او حرف میزند و روسی همواره او را مقصر دعوت نشدن به تیم دانسته و خیلی از بازیکنان سابق حاضر نیستند از تصمیمات و انتخاب های چزاره دفاع کنند. گالاتاسری مقصد درستی برای پراندلی در آن شرایط روحی نبود و حالا تنها چیزی که از نام او باقی مانده یک آبروریزی بزرگ و شاید غیرقابل جبران است.
نظر شما