به گزارش قدس آنلاين، حميدرضا عرب، و حالا ماییم و سرزمینی که بزرگترین یادگاری را بر برگی از تاریخ فوتبالمان بر جا گذاشته است. استرالیا؛ بهشت فوتبال ایران. تداعیکننده آن روز که شادترین اشک دنیا از چشمهایمان جاری شد و مسرور و خوشوقت بر صعود حماسی ملبورن گریستیم و اشکهایی به نشان شوق از گونههایمان فرو افتاد. اینجا استرالیا است. جزیرهای به پهنای یک قاره. قطعهای از گیتی که دوباره به فوتبال ایران خوشامد میگوید.
هفده سال پیش در هشتم آذرماه سال 1376 خورشیدی روزی که پس از گل خداداد عزیزی زمین زیر پای 70 میلیون ایرانی لرزید در ورزشگاه ملبورن کریکت براون، تیم ملی ایران پس از20 سال اسارت به جام جهانی فوتبال راه یافت. ملبورن آن روز پازلهای به هم وصل شده ناکامی فوتبال ایران در راه رسیدن به جامهای جهانی را از هم گسست و خبر مهمی را به تمام دنیا مخابره کرد؛ خبر این بود: «ایران سی و دومین تیم راه یافته به جام جهانی 1998 فرانسه است.» استرالیا و شهر ملبورن از آن روز به بعد بدل شده به مقدسترین شهر فوتبالی برای ایرانیها. پهنهای از کره خاکی که خط پایان کشید بر تمام نومیدیهای فوتبالیمان.
امروز قدمها را با همان خیالات و فرضیات بر خاک استرالیا میفشاریم. اکنون که مردان تیم ملی طلوع خورشید را از این تکه شگرف، این سرزمین الوان و رنگارنگ به نظاره خواهند نشست دوباره از اعماق وجود آرزو میکنیم، استرالیا سرزمین آرزوهایمان باشد. امروز در سرزمین خوشبختیمان استرالیا خواهشها و تمناهایمان، آمال و خاستگاهمان پایان تمام ناکامیهایی است که از سی و هفت سال پیش تاکنون در کارنامه جام ملتها حک شده است. استرالیا را آنگونه میخواهیم که هفده سال پیش بود. هر روزش را. به مانند لحظهای که ناگهان سرنوشت طور دیگری رقم خورد. غیرقابل پیشبینی، اعجابانگیز و فراتر از انتظار. از بازی با بحرین که نقطه آغاز است تا امارات و قطر که سرنوشت صعود از گروه C جام ملتهای آسیای 2015 آسیا را تعیین میکنند تا مراحل بعدی تیم ملی را سیریناپذیر و امیدوار تا لحظه شنیدن سوت پایان بازی میخواهیم. درست شبیه همان لحظه حماسی که توپ با اراده علی دایی زیر پای خداداد عزیزی قرار گرفت و او با آن گامهای جادوییاش تمام سیاهیها را از برابرمان زدود.
تیم کروش با همان اسرارآمیزی تیم سال 1998راهی آوردگاه جام ملتهای آسیا میشود. نمیدانیم با یقین کامل پایان ناکامی تیم ملی کشورمان در جام ملتهای آسیا به دستان کروش را به نظاره بنشینیم یا به واسطه این سر درون دل ببندیم به قضا و قدرهای همیشگی و یا به غایت به این تیم ناامید باشیم. فوتبال ایران تیم شگفتیها است و این خصیصه وقتی تلاقی پیدا میکند با استرالیا به پایان ناکامی خوشبینتر میشویم. اینکه پس از سوت پایان جام شاید کسی مانند جواد خیابانی را با آن صدای لرزان که صعود را همچنان باور نداشت سراسیمه در حال هجوم به میدان بازی و تقسیم شادیهایش با ملیپوشان باشد یا خبرنگاران و عکاسانی که پشت سر بازیکنان تیم ملی ورزشگاه را به نشانه فتح و پیروزی دور میزنند و اینجا در ایران دوباره لحظهای زمین وزن 70 میلیونیاش را برای لحظاتی از دست بدهد!
وهم و خیالمان این است؛ همانگونه که هفده سال پیش ناکامی بیست ساله به پایان رسید اواسط بهمن ماه نیز مسیر مارپیچ تا فینال طی شده باشد و در استرالیا جشن صعود قهرمانی بگیریم تا دوباره خبری دیگر به سراسر دنیا مخابره شود: «ایران به ناکامی 37 سالهاش در جام ملتهای آسیا پایان داد.»
نظر شما