«احتمال بارش اسیدی» فیلم کم خرجی است و داستان سادهای دارد، اما برای اجرایی شدنایده اش ، ریسک کرده است. اولین ریسک در ساخت این فیلم با تیمیبی سر و صدا و ناشناخته در فضای سینمای ایران و دومین ریسک در انتخاب بازیگر نقش اول فیلم رخ داده است.
کارگردان فیلم وقتی اثرش را در سینمای رسانهها به نمایش درآورد، گفت: ما سوپر استارهای سینما را به فیلم مان نیاوردیم و در عوض سوپراستار شعر را به فیلممان دعوت کردیم. انتخاب شمس لنگرودی به عنوان شاعری شناخته شده و صاحب سبک هم ریسکی برای سازندگان فیلم بوده است و هم ریسکی برای خود شمس لنگرودی. اگر او دراین فیلم ، بازی بی حس و حال و ضعیفی انجام داده بود با توجه به نقش محوری اش در داستان، کل فیلم فرو میریخت و به هیچ وجه نمیشد آن را سرپا نگه داشت. از سوی دیگر در صورتی کهاین اتفاق میافتاد، اعتبار شمس لنگرودی به عنوان شخصیتی شناخته شده در عرصۀ ادبیات معاصر زیر سؤال میرفت واین سؤال که چرا این اعتبار را خرج بازی ضعیف در فیلمیکم جان کرده است، پرسشی جدی و قابل طرح بود.
اما این اتفاق در عالم واقع نیفتاده است. شمس لنگرودی دراین فیلم، نقش مردی وسواسی، با زندگی یکنواخت و کسل کننده را ایفا میکند که بر اثر اتفاقاتی دچار دگرگونی در شخصیت و شیوۀ زندگی میشود. او توانسته است این نقش را بخوبی و با خونسردی عجیبی بازی کند و فیلم را نجات دهد. تقابل میان شخصیت او در نیمۀ نخست فیلم که در آن مردی تنها در شهری در شمال است و نیمۀ دوم فیلم که مردی است در میان گروهی از جوانان در تهران، چنان بدون اغراق و طبیعی اجرا شده است که تقابل میان دلزدگی و شوخ طبعی دو نیمۀ فیلم ، کاریکاتوری و اغراق شده از آب درنیامده است.نکتۀ مهم دراین فیلم،این است که سکوت نقش مهمی در اجرای آن دارد. در لحظاتی از فیلم خیره شدنها، کنشها در عین سکوت و بر زبان نیاوردن حرفهایی که باید در لحظه بیان شوند، به سخته شدن شخصیتهای داستان کمک کرده است؛ همین سکوتها و خیره شدنها در فیلم چنان اجرا شدهاند که مخاطب حس میکند اگر در آن صحنه دیالوگی بیان میشد، چقدر از بار حسی و عاطفی سکانس کم میشد. در یکی از صحنههای پایانی فیلم وقتی پیرمرد قراراست با دختر در خانۀ مادربزرگ او خداحافظی کند، چند ثانیه کلمهای میان آنها رد و بدل نمیشود و مرد تنها با چشمانی حسرتبار به دختر مینگرد و سکوت وقتی شکسته میشود که دختر او را به رفتن دعوت میکند.این صحنه چنان بار عاطفی دارد که به نظر میرسد، هر دیالوگی بر زبان پیرمرد گذاشته میشد، نمیتوانست تأثیرگذاری صحنهای را که در فیلم هست، داشته باشد.«احتمال بارش اسیدی» البته به دو نیمۀ کاملاً مجزا بدل شده است و همین مسأله فیلم را دوپاره کرده است؛ نیمۀ نخست فیلم بیش از حد کشدار و ساکن است. به نظر میرسد برای اکران عمومیفیلم چارهای جز کوتاه کردناین بخش از فیلم نیست، چرا که با چنین ریتم کندی احتمالاً کمتر کسی حوصلۀ دنبال کردن فیلم را برای رسیدن به نیمۀ دوم آن ندارد.
نظر شما