این فیلم روایت حمید و هما زوج ناباروری است که تصمیم گرفتهاند از راه اجاره رحم بچه دار شوند. این دو در راه پیگیری و انتخاب شخص مورد اطمینان برای این منظور به زن جوانی به نام رضوان برمیخورند که با وجود شرایط مساعد دارای مشکلاتی است. اتفاقی که برای این زوج پس از آشنایی با رضوان میافتد، سبب میشود تا آنها به شناخت تازه ای از خود و پیرامونشان برسند. به انگیزه اکران این فیلم با سامان سالور گفتوگو کردهایم که از نظرتان میگذرد:
آقای سالور چند اثر اخیر شما با اینکه توانستهاند تا کنون در جشنوارههای مختلف و معتبر جهانی جوایز مختلفی را دریافت کنند، هنوز نتوانستهاند درداخل کشور به نمایش عمومیدربیایند. چرا؟
- همه فیلمهای من برای مخاطب ایرانی ساخته شده است، ولی به هر روی زبانشان مورد تأیید و استقبال جشنوارههای خارجی قرار گرفته است؛ همین فیلمها متأسفانه در جشنوارههای داخلی مورد بیمهری مسؤولان قرار گرفتند. فیلمساز ایرانی یک فیلم را اول برای کشور خودش و برای مخاطب خودش میسازد وهیچ جایزهای هم برایش بالاتر از دیدن فیلم با تماشاچیان ایرانی نیست، ولی این دو سه اثر متاسفانه نتوانست این امکان را در ایران پیدا کند!
نبود بازیگران چهره در هر کدام از این فیلم ها میتواند دلیلی بر اکران نکردن آنها در ایران باشد؟
- بله ظاهراً که این قضیه تأثیر به سزایی داشته است.
چرا فیلم «آمین خواهیم گفت» بعد از چهارسال که از ساختش میگذرد، نتوانسته به اکران عمومی دربیاید؟
- عوامل مختلفی دارد، البته در حال حاضر و با توجه به تعاملاتی که با وزارت ارشاد داشته ایم قرار شده است، بخشهایی از فیلم که حساسیت زیادتری دارند، کم شود تا در صورت امکان بتوانیم مجوز اکران این فیلم را در گروه هنر و تجربه بگیریم.به هر حال این فیلم ها برای کمد اتاق کارمان ساخته نمیشود و باید دیده شود.
فیلم «تمشک» هم که با یک وقفه یک ساله به نمایش درآمد!
- بله این مسایل دیگر در سینمای ما تکراری است. من دلم میخواست پارسال و درست بعد از جشنواره اکران شود، ولی نتوانستیم سرگروه خوبی پیدا کنیم؛ الان هم که بعد از یک سال اکران شده است، متأسفانه در بدترین زمان این اتفاق افتاده است.
روزهای آخر سال که مردم مشغول خانه تکانی و خرید هستند، زمان خوبی برای اکران نیست، ولی اگر الان هم اکران نمیکردیم، سرگروه ما را میگرفتند و باز یکسال اکران فیلم به تعویق میافتاد؛ در واقع من مجبور بودم این زمان را برای اکران بپذیرم.
برویم سراغ فیلم!ایدۀ اولیه این فیلم از کجا آمد. با توجه به اینکه طرح یک چنین موضوعی ریسک بزرگی بود و ممکن بود، این فیلم هم به سرنوشت دو سه فیلم دیگرتان دچار شود؟
- طرحی که به دفتر ما آورده شده بود، مشترکاً توسط محمود آیدین و محسن تنابنده نوشته شده بود که من بعد از مطالعه داستان با توجه به تمام حساسیتهای موضوع و خط قرمزهای آن تصمیم گرفتم، فیلم را بسازم . داستان، داستان نو و بکری داشت و برای اولین بار بود که در سینما مطرح میشد. همانطور که شما هم گفتید، فیلمنامه از حساسیت بالایی برخوردار بود و امکان داشت که به سرنوشت چند فیلم قبلیام دچار شود، ولی به هر حال بعد از گرفتن موافقت اصولی و بعد هم توافق مشروط فیلمنامه طی یک فرآیند هشت ماهه در وزارت ارشاد یازده بار بازنویسی شد تا سرانجام توانست مجوز ساخت بگیرد.
حتی به خاطر حساسیت موضوع پیشنهاد کردند که به جای موضوع رحم اجارهای بیاییم و در خصوص پیوند اعضا فیلم بسازیم، ولی من معتقد بودم و هستم رسالت من فیلمساز این است که حقایق جامعه را نشان بدهم.من حتی در تحقیقات میدانی که در خصوص این موضوع داشتم به این قضیه پی بردم که در شمال تهران حتی کسانی هستند که چون میخواهند فیزیک بدن شان بهم نخورد از رحم اجارهای استفاده میکنند.این چیزی بود که باید عنوان میشد.
گفتید فیلم در گیشه موفق بوده است و تاکنون فروش خیلی خوبی هم داشته است. فارغ از موضوع در انتخاب بازیگران هم به گیشه توجه داشتهاید؟
- بله من درساخت این فیلم سعی کردهام به مؤلفههای اکران که یکی از آن موارد استفاده از بازیگران چهره است، توجه داشته باشم، چون همانطور که شما هم گفتید اگر در ساخت این فیلم از بازیگرانی شناخته شده بهره نمیبردم، چه بسا ممکن بود حتی این فیلم در گروه هنر و تجربه هم مجوز اکران نگیرد.
«تمشک» چه ویژگیهایی دارد؟
- تمشک سوژه نویی دارد؛ در کنار داستان و هنرمندی بقیه عوامل اثر خیلی خوبی از کار در آمده است. فیلم در یک اتاق اتفاق نمیافتد و شما شاهد چندین لوکیشن متفاوت در شمال کشور هستید. لوکیشنهای که به خاطر عکسهای خوبی که محمود کلاری گرفته است، جلوههای بصری خیلی خوبی هم دارد. فیلم بشدت انسانی است و شما در تمام طول داستان شاهد روایت حقیقتی از زندگی هستید. به نظرمن فیلم تمشک فیلم خوبی از کار درآمده است؛ یک فیلم قصه گوست و نباید با دیگرساختههای من مقایسه شود. این فیلم برای مخاطب ایرانی ساخته شده است؛ مخاطب هوشمندی که فیلم خوب را از فیلم بد تمیز میدهد و با داستان ارتباط برقرار میکند.
شما چندین بار از هنرمندی محمود کلاری به عنوان فیلمبردار این فیلم نام بردید. تمشک چقدر حاصل تلاش کلاری است؟
- بله دقیقاً و چیزی هم جز این نیست.او آدمینیست که کار خودش را بزرگ کند؛ فقط تمام تلاشش این است که در خدمت قصه باشد. نود و پنج درصد از فیلم تمشک نورپردازی شده است، ولی چنین چیزی مشهود نیست.حضور محمود کلاری در این پروژه برای من بسیار مثبت و مؤثربود.
انتخاب لوکیشنهای شمال صرفاً به این دلیل بوده که از فضای پایتخت دور باشید؟
- نه صرفاً این نبود! فضای قصه میطلبید که لوکیشنها در جایی مثل شمال باشد، چون فضای داستان میطلبید که در یک شهرستان کوچک باشد وما هم بهتر دیدیم که فضاها به لحاظ بصری هم زیبا باشند.شاید اگر این داستان در تهران اتفاق میافتاد، خیلی نچسب بود.در شهرهای کوچک مسالۀ آبرو برای مردم خیلی مهمتر است، آدمها بیشتر توی دید هستند، در حالیکه در تهران کسی از همسایه بغل دستیاش هم خبر ندارد.
آقای سالور از انتخاب بازیگرانتان بگویید. سمیرا حسن پور چطور برای نقش رضوان انتخاب شد؟
- من برای نقش رضوان به دنبال بازیگری بودم که چندان چهره نباشد و مخاطب تقریباً هیچ پیش زمینۀ ذهنی از او و کارهایش نداشته باشد.
نمیخواستم مخاطب در طول فیلم با نقشهای قبلی بازیگر درگیر شود.سمیرا حسن پور از بین جمع زیادی از بازیگران برای این نقش انتخاب شد و بخوبی هم توانست از پس یک چنین نقش سختی برآید.
نظر شما