سی و سومین جشنوارۀ بینالمللی فیلم فجر با تغییری عمده در برگزاری، شکل گرفت و مدیریت شد. مسؤولان جشنواره با این هدف که بخش بینالمللی جشنواره را از حالت جنبی و حاشیهای خارج کنند، تصمیم گرفتند که چند ماه بعد از برگزاری بخش سینمای ایران در ایام دهۀ فجر انقلاب اسلامی، بخش بینالمللی جشنواره را برگزار کنند.
تصمیم برگزارکنندگان جشنواره این بود که با جدا کردن زمان برگزاری بخش بینالملل جشنواره از سینمای ایران، ضمن دور نگه داشتن این بخش از حاشیههای معمول رقابت بر سر سیمرغهای جشنواره و حضور ستارگان سینما در سالن ها به تقویت تعامل جهانی سینمای ایران با جهان کمک کنند و در کنار این مسأله فرصت دیده شدن چندین فیلم ارزشمند خارجی را به سینمادوستان کشورمان بدهند.
یکی از اهداف دیگر این تصمیم این بود که برند بین المللی فجر را بیش از گذشته تقویت کنند و به این وسیله فرصتی برای تشخص و تمایز جشنواره سینمای ایران در جشنوارههای جهانی را فراهم آورند، اما به نظر می رسد در همۀ این اهداف به توفیق مورد نظر خود دست نیافته اند.
اشتباه در برنامهریزی باعث شد، بخش بینالملل جشنوارۀ فجر دقیقاً همزمان با جشنوارۀ معروف فیلم کن برگزار شود و مشخص است که در چنین زمانی کمتر سینماگر برجسته، شرکت فیلمسازی و علاقهمندان به حضور در بازار فیلم تهران، حاضرند از فرصت مهم دیده شدن در کن بگذرند و راهی تهران شوند.
نکتۀ دیگر این که حتی در داخل کشور نیز برگزاری و برنامه ریزی جشنواره چنان ضعیف و بی رمق بود که همه به این نتیجه رسیدند که از نظر خود مسؤولان جشنواره هم اهمیت بخش داخلی خیلی بیشتر از بخش خارجی است وگرنه تبلیغات بیرمق و سکوت خبری در خصوص این جشنواره کجا و آن همه جار و جنجال و تبلیغات برای بخش داخلی کجا؟
به هر روی برگزاری نخستین دورۀ بخش بینالملل جشنوارۀ فیلم فجر به صورت مستقل نشان داد که برای جا افتادن این بخش و مدیریت درست ودقیق آن کارهای فراوان و طولانیای در پیش است که هنوز تا رسیدن به شکل قوام و کمال یافتهاش راه فراوانی در پیش است.
نظر شما