پیشنهاد سردبیر

۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۱
کد خبر: 282768

قدس آنلاین:"سلام". نمی‌دانم چرا فکر می‌کنم که «سلام» هم مثل خيلی چيزهای ديگر بايد آداب و اصولی داشته باشد. تا آنجا که حافظه‌ام یاری می کند، از مردم زياد شنيده بودم که سلام سلامتی می‌آورد، اما من هيچ وقت برای اين پاداش به کسی سلام نکرده‌ام.

ترازوی "سلام"

هميشه عادت کرده بودم که تا چشمم به يک آشنا می‌افتد، به او سلام کنم. برايم تفاوتی هم نمی‌کرد که طرف کی باشد، هر که باشد، سنـّش هرچه باشد، هر موقعيت و مقامی داشته باشد، اگر اوّل چشم من به او بيفتد، بدون درنگ می‌گويم: سلام.
خيال نکنيد که اين عادت را از خارجی‌ها ياد گرفته‌ام. نه، این طور نیست! از اول اين عادت را داشتم. اما راستش پس از سفر و زندگی کردن در کشورهای مختلف، متوجه شدم که تقريباً همه‌ آنها اين عادت را دارند.
دو نفر آشنا که در خيابان يا محل کار به هم برمی‌خورند، هر کدام که اول چشمش به ديگری می‌افتد، به او سلام می‌کند. حتی من در محله‌ام از خيلی از کسانی که نمی‌شناخته‌ام تا چشمم به آنان افتاده است، سلام شنيده‌ام. در واقع با وجود اينکه اول چشم من به آنان افتاده است، آنان بدون اينکه خواسته باشند خجالتم بدهند- چون مرا در محلۀ خودشان ديده‌اند- در سلام گفتن پيشدستی کرده‌اند.
اما اين طور که گروهی از همسفران به من فهمانده‌اند، نه خارجی‌ها با آداب و اصول سلام آشنا هستند، نه ايراني‌هايی مثل من.
برای سلام يک ترازوی خيلی دقيق لازم است که آدم را در يک کفۀ آن می‌گذارند و کفۀ ديگر- به اندازه ارزش آدم در چشم آنها- نشان می‌دهد که برای سلام بايد با او چه طور رفتار کنند.
به نظرم بايد با ذکر مثال توضيح بيشتری بدهم. مثلاً يک جايی هر روز برمی‌خوری به يک آشنا. طبق آداب نامۀ سلام، اول با نگاه نا‌آشنايی توی چشمهايت نگاه می‌کند. بعد کمی چاشنی آشنايی به نگاهش می‌زند و با همان نگاه از تو می‌خواهد که به او سلام کنی. در بيشتر وقتها تو از رو می‌روی و می‌گويی: سلام. حالا او رد شده است و جواب سلام تو را از پشت سرش می‌دهد.
ديگری که ارزش تو در ترازويش کمی با آن يکی متفاوت است، چشمش که به تو می‌افتد، دو قدمی از تو دور می‌شود، سرش را برمی‌گرداند، لبخندی می‌زند و می‌گويد حال شما چه طور است؟ يعنی به تو می‌فهماند که در اصل تو بايد به او سلام کنی، ولی چون او، اولا بی‌ادب نيست و ثانياً اندک احترامی برايت قایل است، حالت را می‌پرسد تا آشنايی را تصديق کرده باشد، اما تو به او سلام کرده باشی.
بعضي ها هم ارزش تو در ترازوی سلامشان در اين حد است که با نگاه و لبخند ابراز آشنايی می‌کنند و «سين» سلام را شروع می‌کنند و آن را می‌کشند، امّا «لام» آن را نمی‌گويند تا تو بگويی: سلام.
گاهی وقتها هم که تو با شنيدن «سين» به آنان سلام کرده‌ای، ديگر ضرورتی نمی‌بينند که «لام» آن را بگويند. رد می‌شوند و همه چيز به خير می‌گذرد.
می‌دانيد که خداوند در بخشی از آیۀ بيست و سوم سورۀ «ابراهيم» می فرمايد: «تَحیـّتُـهُم فيها سلام»، يعنی بهشتيان با «سلام» به همديگر درود می‌گويند.
پرسشی که پيش می‌آيد اين است که: آيا به اين گروه از هموطنان من اجازه خواهند داد که ترازوی سلام‌شان را با خودشان به بهشت ببرند؟
*داوود مولوی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • سروش IR ۲۳:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۳
    1 0
    ســـــــلام خدا قوت
  • سیروس IR ۱۰:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۵
    0 0
    سلام و صد سلام بر نویسنده توانا و دانای متن زیبای ترازوی سلام در ویژه نامه قدس آنلاین جناب آقای داود مولوی عزیز ، خداقوت ، سلامت و پایدار باشید .