گویا از ماهها پیش تیمی سرگرم سوژهیابی میشود. موضوعات مشخص میشوند و افراد را مییابند و چند تیم همزمان کار میکنند تا در ماه مبارک رمضان برای یکماه متوالی برنامههای در خور مردم ایران و مهمتر از آن در خور ساعات ملکوتی افطار آنان فراهم و عرضه شود.در طول سالهایی که این برنامه پخش شده، حرف و حدیثهای بسیاری پیرامون آن شکل گرفته است. از اینکه، جوهر و اساس برنامه تقلیدی صرف از یک شو تلویزیونی در کشور پاکستان بوده تا اینکه مجری آن از کار منع شده و... .
شایعاتی رایج که معمولاً برای چنین برنامههایی اغلب بر سر زبانها میافتد و من الان سر پرداختن به آنها را ندارم. از نگاه من این برنامه، کاری پرمخاطب است که محاسن بسیاری دارد. وقتی یک کار تلویزیونی، پرمخاطب میشود، ناخواسته و خواسته، وظیفه سنگینی به دوشش میافتد. نخست آنکه باید بتواند از حیثیت خود دفاع کند. رو به افول نباشد و هر بار نسبت به نوبت پیشین یک گام به جلو برود. قدر مخاطب انبوه خود را بداند. گردانندگان آن این را بفهمند که زیر ذره بین هستند و بفهمند که در تهیه غذای روحی برای مردم، وظیفه خطیری دارند. بفهمند که هر نوع آلودگی در این خوراک میتواند دهها هزار نفر را مسموم کند. بلایی که پس از بروز، دیگر با عذرخواهی و توضیحات بعدی و غیره قابل جبران نیست تیری است که از کمان رها شده و خدا میداند چه بر سر مردم بیاورد.
میهمانان این برنامه هر کدام بناست به نوعی مایه عبرت مردم باشند. الگو شوند و مخاطب با شنیدن قصههای جذاب زندگی آنها، پند بگیرد و مسیر آینده خود را بسازد. با این احوال وقتی در نخستین شب شروع آن، شاهد حضور جوانی مقابل میلیونها بینندهایم که برای اثبات عشقش، خود را از طبقه نمیدانم چندم یک ساختمان به بیرون پرتاب کرده، بهت زده میشوم! ماندهام که دهها هزار دانش آموز و دانشجو و جوانان دم بختی که این بابا را در رسانه ملی میبینند، چه درسی میگیرند؟! آیا بهترین و طلاییترین فرصت آنتن رسانه ملی باید نصیب چنین افراد و چنین سناریویی شود؟ حیرتآورتر آنکه در همین برنامه و در آغاز، به درستی یادی از یک آوازه خوان محبوب میشود که به دیار باقی شتافته و در ادامه پس از معرفی جوان «خود پرتاب کن!» و شرح جانسوز قصه ایشان، در پایان برنامه، مجری به پخش نماهنگ مربوط به 175 شهید غواص که میرسد، میگوید وقت تمام شد!
براستی که وقت آن بچهها تمام شده است. آنها فقط باید تابوتهایشان نشان داده شود و ذیل آن هر آدم و گروه و جناح سیاسی به دنبال شرح خودش باشد. آن بچهها فقط به همین کار میآیند. آنتن طلایی رسانه ملی باید وقتش صرف قصه آن عاشق پیشه جوان شود و برای 175 غواص وقتش تمام شود... البته قصد ندارم فقط عیب جویی کنیم. ماه عسل برنامه شیرینی است. بسیاری از اوقات هم آموزنده بوده و این مخاطب و آبرو را نیز برای همان قسمتهای خوبش دارد. برای همین هم هست که همه حیرت کردند. از این گروه چنین انتظار نمیرفت. به طور کل رسانه ملی مدتی است از این ناپرهیزیها زیاد میکند!
نظر شما