به گزارش خبرنگار انرژی هستهای خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، رییس سازمان انرژی اتمی در ادامه افزود: امیدواریم این کار برای رضای خدا بوده باشد و جز این ارزشی ندارد و اگر این گونه باشد مردم هم قدردان خواهند بود.
وی درباره برخی اظهارات و انتقادات تند نسبت به موضوع هستهای و مذاکرات افزود: گاهی برخی مسایل را می شنویم اما پاسخگویی به این مباحث سخت است چون اگر بخواهیم وارد این جدل شویم می دانیم که بر آن پایانی نیست.
به گزارش ایسنا، متن کامل سخنان صالحی در این نشست بدین شرح است:
در آغاز بر خود فرض میدانم تا از حسن ظن و عنایت دستاندرکاران محترم مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، نسبت به این کمترین تشکر و قدردانی نمایم.
بدون تردید یکی از ابتکارات و افتخارات ماندگار رهبر فرزانه انقلاب اسلامی که بیانگر درایت و فراست ایشان است، طرح مبحث الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و پرداختن به بنمایههای نظری و فرهنگی مورد نیاز جهت دستیابی به توسعه پایدار و همهجانبه میباشد.
اگرچه اینجانب به مصداق آیه شریفه سوره مبارکه اسراء در مقامی نیستم که به ارائه توصیه و راهکار در این حوزه بپردازم اما بنا بر دعوت انجام شده از سوی شما دوستان گرانقدر تنها به خود اجازه میدهم تا نکات و ملاحظاتی را پیرامون این موضوع اساسی و راهبردی مطرح نمایم.
نخست باید به این نکته اشاره نمایم که هدف از الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در حقیقت احیای مجدد عظمت اسلام و ایران در پرتو خردورزی و معنویتگرایی است. البته بدیهی است که مقصود نهایی از دستیابی به هدف یاد شده تامین آسایش انسان در عرصه حیات مادی و نیز تامین آرامش باطنی و معنا بخشیدن به بعد روحانی زندگی اوست. اینجانب در این مجال مایلم تا به اقتضای رویکرد مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بیشتر به مباحث نظری اشاره نموده و از تشریح راهکار عملی و جزئیات اجرای آن صرفنظر نمایم.
ناگفته پیداست که برای دستیابی به اهداف مذکور، نیازمند یافتن زمینهها و بسترهای فرهنگی مناسب هستیم از آنجا که جامعه ما بر اساس مبانی اعتقادی خود، انسان را موجودی برخوردار از ابعاد مادی و معنوی میداند ضروری است تا در پرتو سه مولفه اساسی اسلام، ایران و تحول به تبیین زمینههای پیشرفت و توسعه همهجانبه با توجه به واقعیات و مقتضیات زمانه بپردازیم.
1 اسلام:
امروزه از بخش مهمی از حوزه تمدن بشری، با عنوان جهان اسلام یاد میشود همزمان با طلوع خورشید عالمتاب اسلام و تابش آن بر بخش وسیعی از این کره خاکی، بسیاری از مضامین و مفاهیم ریشهای مانند ایمان به پروردگار متعال، باور به روز واپسین، عدالت و اخوت و نیز احسان و ایثارگری در قالب ارزشهای یک تمدن مبتنی بر ارزشهای آسمانی به بشریت تقدیم شد.
به واسطه سازگاری این مفاهیم با فطرت انسانی و جستجوگری ذاتی او حقایق وحی الهی و شریعت محمدی (ص) در فتح قلوب مردمان توفیقی اعجازآمیز یافت. اما متاسفانه پس از فاصله گرفتن از عصر زرین تاریخ اسلام، بسیاری از به ظاهر عالمان در سرتاسر بلاد اسلامی یا به واسطه عدم وقوف بر جامعیت تعالیم اسلامی و یا به منظور توجیه قدرت خلفای زمان خود، تلاش نمودند تا گنجینه پایانناپذیر آموزههای آخرین دیانت الهی را در محدوده منافع و مصالح خویش محصور نمایند.
در چنین اوضاع و احوالی، پویایی و سرزندگی تمدن جهانی اسلام دچار فتور و ایستایی شد و تعصب و تصلب جایگزین اجتهاد و ابتکار گردید. البته بروز اینگونه انحرافات سرنوشت محتوم و نهایی امت اسلامی نبوده و نیست چرا که جریان خردگرا و معناگرای موجود در حلقه صحابه رسول اکرم (ص) و دوستان و یاران اهل بیت عصمت و طهارت (ع) از جان و تن خویش شمعی برافروختند که در شب سیاه سیطره جزم اندیشی همچون کوکب هدایت پرتوافشانی نمود. این جریان فکری و فرهنگی به رغم به عهدی ایام و جفای روزگار به حیات مبارک خویش ادامه داد و در بخشهایی از بلاد اسلامی در اذهان و قلوب مردمان نفوذ یافت.
این جریان فکری و فرهنگی که در اطراف پیامبر گرامی اسلام و در حوزه فرهنگی خاندان پاک و مطهر ایشان به ویژه در وجود قدسی و آسمانی امیر مومنان بروز و ظهور یافت جریانی بود که توانست میان فتح نظامی و فتح قلوب اتحاد و یگانگی ایجاد نماید. این جریان معنوی همزمان با وفاداری به ظواهر احکام و شریعت اسلامی از این توانایی برخوردار بود تا از رهگذر آگاهی ژرف به باطن تعالیم و آموزههای دینی، دستاوردهای خود را برای جانهای تشنه تبیین نماید. بنابراین این میراث گرانقدر که یکی از بنمایهها و مولفههای اساسی فرهنگ اصیل اسلامی در مفهوم وسیع آن میباشد به طور طبیعی یکی از زیرساختهای بنیادین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است.
2 ایران:
به هنگام سخن گفتن از ایران باید به این نکته توجه داشت که ایران فرهنگی به هیچ روی قابل محدود شدن در قلمرو ایران به مفهوم سیاسی آن نیست. افزون بر این، باید دانست که سخن گفتن از میراث بیبدیل فرهنگ ایرانی به معنای تکیه بر برتریهای موهوم نژاد آریایی و گرفتار آمدن در چنبره گزافهگوییهای نژادپرستانه نیست. به دیگر سخن زمانی که به میراث فرهنگ ملی اشاره میکنیم، مقصود ما توجه به تکیه بزرگان این سرزمین به ضرورت خردورزی و خردمندی، توصیه به پرهیز از افراط و تفریط و تلاش برای ایجاد نظم و نظام اجتماعی در گستره حیات جمعی است. به عنوان نمونه حکیم ابوالقاسم فردوسی سراینده خردنامه و حماسه ملی ایران در آغاز اثر جاودانه خود از ذات احدیث با عنوان خداوند جان و خرد یاد میکند.
نظر شما