پیشنهاد سردبیر

۲ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۸:۰۰
کد خبر: 340320

رقیه توسلی : خدا رحمتت کند عزیزجان ! نور به قبرت ببارد... بیست سالی از رفتن ات می گذرد اما من هنوز پشت رحل ات می نشینم . هنوز اسکناس های احسانم را میان صفحات کتاب خدا متبرک می کنم و با لحن عاشقانه شما " یا ارحم الراحمین "هایم را به دست تسبیح فیروزه ای تان می سپارم.

دورهمی خوبان ...

به محفل اُنس می روم و هربار مثل همان چهار پنج سالگی هایم دلشادِ رفتنم. می خواهم باز کنار قاریان و دلدادگانی جای بگیرم که باکلام وحی غریبگی نمی کنند.

هنوز روی رحل چوبی تان گلِ خشک محمدی می ریزم و به زیارت اهل قبور می روم و برای روشنایی دیدگانم از سوره ها و آیه ها غفلت نمی کنم.

عزیزجان ! همانطور که یادم دادی برای آمرزیده شدن درگذشتگان ، طلب مغفرت می کنم و هنوز به دورهمی خوبان می روم. لحظات تلخ و شیرین ام را هنوز به همان مسجدی که حال خوش می بخشد و دلتنگی و داغِ دنیا را از شانه هایم پایین می ریزد ، می برم.

ثواب کردی که آنوقت ها کفش کودکانه گی هایم را به پایم پوشاندی و سوقم دادی سمت آسمان. میان روز و شب های گذرنده ، مهربان ایستادی و در دست هایم قران گذاشتی و چادر گلدار سفید برایم دوختی.

چقدر حالا که برای شادی روح تان فاتحه می فرستم ، شما پیش چشم هایم زنده اید ! و در تمام لحظات تلاوت نور شریکم شده اید. تلاوت سوره های مبارکه غافر ، مُلک ، نوح ، مرسلات ، شمس ، مائده ، رعد و انبیا...

انگار باز مرا نشانده اید روی چهارچوب پنجره و دارید نوازشم می کنید و می گویید ؛ اسباب بازی هایت را جمع کن که برویم دورهمی... و باز من مثل همان چهار پنج سالگی هایم ، دلشاد رفتنم.

این سالها که نیستید ، من در جماعت خواهران قرآن خوان ، زیاد یادتان می کنم. میان رایحه گلابی که هربار از در و پنجره حسینیه می رود به تن شلوغ و خسته شهر.

عزیزجان ! هنوز رحل ات بوی گل می دهد ، سجاده ترمه و تسبیح فیروزه ای ات... و هنوز من با آن چشم های مادرانه نافذِ مهربانت زندگی می کنم... با آن جفت چشمانی که گاه و بیگاه نگاهم می کرد و می گفت : اگر دوست داری با من بیا به یک دورهمی خوب.

شما برایم معلمی کردید تا خوشبختی در دامان امن خدا را تجربه کنم و سالها سایه مرید پیری چون شما را بالای سرم داشته باشم.

راه بلد خوبی بودید. حالا من تمام نفس کشیدن هایم را در این خانه روشن تا همیشه مدیون تان هستم. سوره به سوره رنگ و رو گرفتن هایم را. تمام شدن لکنت هایمان را...

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.