پیشنهاد سردبیر

درک عمومی از اقتصاد مقاومتی چیست؟ مقاومت در برابر چه؟ مگر حمله‌ای در کار است که از مقاومت حرف می‌زنیم؟ قرار است اقتصاد ما در برابر چه چیزی مقاومت کند؟

درک عمومی از اقتصاد مقاومتی چیست؟ 

به گزارش قدس آنلاین به نقل از خبرگزاری فارس،گاهی می‌گویند اقتصاد ایران متکی بر فروش نفت است و 60 درصد تولید ناخالص ملی آن را تولید و فروش نفت تشکیل می‌دهد. گاهی می‌گویند اقتصاد ایران هفدهمین اقتصاد دنیا است، چرا پول ملی ما در مقابل پول‌های رایج بین المللی ضعیف است؟ اقتصاددانان می‌گویند یک اقتصاد قوی، اقتصادی است که بر پایه تولید یا به عبارت دیگر تولید ارزش افزوده شکل گرفته باشد، نه بر اساس فروش مواد خام زیرزمینی کشور.

می‌گویند اقتصاد ایران ضعیف است و تحریم‌ها نقاط ضعف آن‌ را نمایان کرد. جامعه شناسان می‌گویند ملتها در شرایط فشار راه رشد و تعالی خود را پیدا می‌کنند. ما ایرانیان پس از انقلاب اسلامی‌مان که با تکیه بر دین و تاریخمان شکل گرفت و نخواستیم زیر سلطه قلدران باقی بمانیم، هشت سال جنگ تحمیلی را مدیریت کردیم، مدیریتی تام و تمام. در تمامی جبهه‌ها جنگیدیم، جنگی بزرگ در تمامی صحنه‌های نظامی،فرهنگی، سیاسی،اجتماعی و از همه مهمتر اقتصادی. پس از جنگ دوران سازندگی را آغاز کردیم سدها، جاده‌ها،نیروگاه‌ها، پالایشگاه ها ،کارخانه ها و شهرهایمان را دوباره ساختیم. تلاش کردیم صنایع نفت و گاز، پتروشیمی، نیروگاهی، هسته‌ای، فولادسازی، صنایع غذایی، داروسازی، سد سازی، راه سازی، ساختمان سازی، صنایع مخابراتی، خودروسازی و صنایع دفاعی خود را توسعه داده و به سطح جهانی برسانیم. صادراتمان را که قبل از انقلاب به فرش و خشکبار خلاصه می‌شد توسعه داده و مواد پتروشیمی ، مواد غذایی ، لوازم خانگی ، خدمات مهندسی ، مواد شوینده و حتی خودرو صادر کردیم.

حال با این همه چرا رهبر فرزانه و عزیزمان در سال‌های اخیر اینقدر روی اقتصاد درون‌زا، تولید محور و مقاومتی تأکید دارند. ایشان نگران چه چیزی هستند؟ مگر خدای ناکرده این دستاوردها بزرگ اقتصادی پس از انقلاب در معرض خطر هستند؟ چه خطری؟

تمام تهدیدات ابتدا از انحرافات فکری آغاز می‌شوند. اینکه فکر می‌کردیم تمامی مصائب اقتصاد ما از تحریم‌ها ناشی شده است و از طرف دیگر فکر کنیم با رفع تحریم‌ها تمام مشکلات اقتصادی ما رفع می‌شوند، هر دو نادرست هستند.

تعاملات روز افزون اقتصادی بین کشورها موجب شده است که اقتصادهای ملی و بین المللی در ارتباط نزدیک با یکدیگر قرار گیرند. کشورهای سلطه گر غربی با سوء استفاده از این واقعیت، دست به تحریم‌های سیاسی و اقتصادی کشورهایی می‌زنند که نمی‌خواهند زیر سلطه آنها باشند. آیا اقتصاد درون‌زا و مقاومتی واقعاً به معنای عدم تعامل با اقتصادهای دنیا است؟ قطعاً اینطور نمی‌تواند باشد ولی اگر کفه تولید ملی یک اقتصاد بر واردات و اتکای آن به فروش مواد زیرزمینی و منابع طبیعی خود بدون ایجاد ارزش افزوده بچربد، می‌توانیم مطمئن باشیم که این اقتصاد در مقابل یورش کالاهای وارداتی از سایر کشورها می‌تواند مقاومت کند.

کشورهای قدرتمند اقتصادی همواره از بازار آزاد حمایت کرده و رفع موانع تعرفه‌ای دولت‌های سایر کشورها را خواستارند، چرا که کالاهای تولیدی این کشورها توان رقابت با کالاهای با کیفیت آنها را ندارند و در این جنگ اقتصادی تولیدکنندگان کشورهای ضعیف هستند که زمین میخورند و کارخانه هایشان تعطیل می‌شوند.

اقتصادهای نوپای رو به رشد همچون ویتنام، مالزی، ترکیه، تایوان، تایلند، سنگاپور و اندونزی تلاش خود را بر مزیتهای رقابتی خود معطوف ساخته اند تا بتوانند در این نبرد سنگین گام‌های محکمی بر دارند. ویتنام بر نیروی کار سخت کوش و ارزان خود تکیه کرده و ترکیه با سرمایه گذاری در زیر ساخت‌های گردشگری به توسعه این صنعت پرداخته است.

ما ایرانیان نیز باید با هوشمندی و درک صحیح از موقعیت ویژه خودمان که در فرمایشات رهبر عزیز در خراسان مطرح شد، مزیت‌های اقتصادی‌مان را تشخیص داده و در تقویت آنها همت کنیم. در صحنه نبرد اقتصادی، امروز ایران هشتاد میلیونی دقیقاً در سکوی پرش قرار گرفته است. در سال جدید همه طیف‌ها و دیدگاه های مختلف باید حول محور رهبری و دولت محترم به یک حرکت همه جانبه اقتصادی دست زده، نقاط ضعف اقتصاد را تقویت کرده و نقاط قوت را تشخیص داده و ارتقا بخشیم، انشاالله.

حمید رضا تقوی نژاد دیلمی، کارشناس صنعت خودرو

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.