روز دوازدهم فروردین 1395 به همت شهرداری تهران، میدان مشق که سالها باغ ملی خوانده میشد، به مردم تهران بازگردانده شد. از حالت قرق به درآمد و از این پس مردم تهران و شهرستانها که به تهران میآیند، میتوانند از این محوطه زیبا و دلگشای قلب تهران دیدن کنند و از موزهای که قرار است در یکی از ساختمانهای باعظمت آن دایر شود، بازدید کرده و بدون استفاده از خودرو به سیر و سیاحت در بخشی از قدیمیترین فضای شهر بپردازند. طی مراسم باشکوه در عصر 12 فروردین از مردم دعوت به حضور شد.
میدان مشق در قرن نوزدهم، حدود سالهای 1295 هـ.ش 1257 هـ.ش/ 1878 م/ پس از دومین سفر ناصرالدین شاه به اروپا و مذاکره با امپراتوران روسیه تزاری و اتریش- هنگری الکساندر دوم و فرانسواژوزف برای پادگان قزاقخانه یا بریگاد قزاق اعلیحضرت شهریاری در نظر گرفته شد و ساختمانی به سبک ساختمانهای روسی در شمال آن بنا شد که همچنان موجود است و پشت آن عمارت هنرستان هنر در خیابان سرهنگ سخایی (سوم اسفند پیشین) قرار دارد.
این عمارت، عمارت فرماندهی قزاقخانه بوده که تصاویر زیادی از آن به یادگار مانده است. معروفترین عکسها دیدار احمدشاه از قزاقخانه در دوران سلطنت آن پادشاه است.
فرماندهان روسی که درجه آنها از پالکونیکی (سرهنگی) بالاتر نمیرفت، در حضور شاه دیده میشوند و در عکسهای آخر رضاخان سردار سپه در حضور احمدشاه به نظر میرسد.
قزاقخانه ابتدا شامل یک بریگاد ناقص 500 نفره بوده که کم کم شمار افراد آن به دو هزار نفر رسیده و به مرور افزایش یافت و در جریان جنگ اول جهانی به «دیویز یون» تبدیل شده (بریگاد به روسی یعنی تیپ و دیویزیون یعنی لشکر» و هفت هزار نفر جمعی داشته است. پس از کودتای سوم اسفند، سردر و دروازه باشکوه کنونی در جنوب آن بنا شده که خوشبختانه موجود است.
تهران در دوران ناصرالدین شاه دارای دوازده دروازه باشکوه بوده که متأسفانه سرهنگ کریم آقابوذرجمهری، در دوران تصدی ریاست بلدیه همه آنها را ویران کرده که بعدها خود نیز افسوس میخورده است. این دروازهها چون نقوش قاجاری داشت، منهدم شد. در سال 1312 کاوشگران باستانی آلمان علامت صلیب شکسته را روی دروازه دولت یافتند و عکس گرفتند. صلیب شکسته یکی از نشانههای باستانی ایران باستان بوده که در بسیاری از آثار ایران قدیم نقش آن دیده میشود.
در سمت راست میدان مشق، ساختمان باعظمت شهربانی کل کشور با سنگ نقشهای سربازان هخامنشی و ستونهای تخت جمشید دیده میشود که بین سالهای 1311 تا 1317 هـ.ش در دوران ریاست شهربانی کل کشور امیر لشکر محمد حسین آیرم که روابط گرمی با آلمانیها داشت، ساخته شده است. آیرم پس از دزدیهای فراوان، در سال 1314 به عذر بیماری از ایران گریخت و سرپاس مختاری (سرتیپ مختاری)، کار او را به پایان رساند و در 1317 این ساختمان قرارگاه مرکزی شهربانی کل کشور شد.
این ساختمان، بسیار بزرگ و باشکوه بود و از سال 1317 تا انقلاب و پس از آن قرارگاه شهربانی کل کشور بود و اداره آگاهی نیز در جنوب آن قرار داشت و زندان موقت که اکنون موزه عبرت شده است، در جنوب شرقی آن ساخته شده بود.
عمارت وزارت امور خارجه در سالهای 1314 تا 1317 در بخش غربی میدان مشق ساخته شد. قبل از اینکه این ساختمانها در شرق و غرب میدان مشق سابق احداث شود، میدان مشق از حدود سال 1305 هـ.ش از صورت سربازخانه خارج شد و آن را باغ ملی تهران خواندند و در جراید روزانه تهران و سالنامه پارس از مردم دعوت میشد برای گردش و خوردن بستنی و فالوده، عصرها به آنجا بروند.
تصمیم به احداث ساختمانهای دولتی در دوران سلطنت رضاشاه اتخاذ شد و باید افزود عمارت وزارت پست و تلگراف که اکنون موزه پست شده و نیز عمارت سابق شرکت نفت انگلیس و ایران که اکنون قرار شده به وزارت نفت فروخته شود تا در آنجا موزه نفت بنا گردد در جنوب این میدان در اطراف دروازه معروف بنا شده بود. سالها درسر در میدان مشق هر غروب نقاره مینواختند که صدای نقاره در میدان توپخانه و خیابانهای اطراف میدان مانند سپه (امروزه خیابان امام خميني(ره)) شنیده میشد و رضاشاه بسیار از صدای دهل و نقاره خوشش میآمد.
شهرداری تهران به همت آقای دکتر قالیباف موفق شد این محوطه را که چند سالی ملک طلق وزارت خارجه شده بود، به شهر تهران برگرداند. این محوطه، محوطه بسیار زیبا و در عین حال حساس و قلب شهر تهران است و البته باید تدابیر حفاظتی و امنیتی انجام شود و به وسیله دوربینهای شهری مورد مراقبت دایم قرار گیرد.
گفتنی است، در عمارت باشکوه وزارت خارجه قرار بود در فروردین 1318 ضیافتی به افتخار فوزیه، عروس دربار پهلوی برگزار شود، اما یراق درهای ساختمان آماده نبود و بنا به درخواست سفیر وقت ایران در آلمان، هیتلر موافقت کرد یک هواپیمای نظامی یراقها و دستگیرهها را از راه هوا به تهران برساند.
طبقه سوم بسیار مزین و باشکوه وزارت خارجه مورد نظر نخست وزیرانی چون ساعد و قوام السلطنه و سهیلی و زاهدی قرار گرفت.
عمارت نخست وزیری در کاخ ابیض در جنوب کاخ گلستان، قدیمی و چندان آراسته نبود. از این رو ساعد در زمان نخست وزیری خود در طبقه سوم وزارت خارجه با همسر لتونیایی (روسی) و دختران خود که شوهر اروپایی داشتند، زندگی میکرد و مطبوعات اعتراض داشتند.
سهیلی و قوام السلطنه نیز محل نخست وزیری را به آنجا انتقال داده بودند. زاهدی نیز پس از 28 مرداد، مدتی در باشگاه افسران و مدتی در طبقه سوم وزارت خارجه زندگی میکرد. در زمان اقبال، نخست وزیری به کاخ اشرف پهلوی در خیابان پاستور که دولت، آن را خریده بود، انتقال یافت.
سه تن از دیپلماتهای آمریکایی که در سال 1358 هنگام تصرف سفارت آمریکا برای دیداری به وزارت خارجه ایران رفته بودند، در همان جا تحصن اختیار کردند و در طبقه سوم اتاقهایی به آنان اختصاص یافت که در همان جا زندگی میکردند و میخوابیدند و میخوردند و از حمام آنجا استفاده کرده پیراهن و شلوار خود را در آن حمام آویخته خشک میکردند و گاهی از پنجره، سر و بدن را بیرون انداخته، آفتاب میگرفتند.
دیپلماتهای ایرانی در خاطرات خود به این موضوع اشاره کردهاند و آن سه دیپلمات حدود 400 روز در وزارت خارجه متحصن بودند و صبحانه و ناهار و شام خود را از مطبخ وزارتی دریافت میکردند و سرانجام همراه سایرین از ایران رفتند.
در هر حال شهرداری تهران اقدام بجایی کرد و بهتر است عمارت قزاقخانه نیز که در حال ویرانی است و نویسنده در روز دوازدهم فروردین متوجه شدم در و پنجرههای آن شکسته و نیمه باز است و ساختمان گرد و خاکی و دودآلود است نیز نونوار شود تا تاریخ از آقای شهردار تهران سپاس بجا آورد که دستی بر سر و کله این میدان کشید.
۲۲ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۲
کد خبر: 366699
خسرو معتضد
نظر شما