به گزارش سرویس فرهنگ قدس آنلاین، حجت الاسلام و المسلمین نظافت، در ادامه شرح حکمتهای نهجالبلاغه به صحبت پیرامون اهمیت رعایت اعتدال در عبادات پرداختند:
امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در حکمت 70 نهجالبلاغه میفرمایند: «لَا تَرَى الْجَاهِلَ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً»؛ آدم جاهل را نمیبینی مگر اینکه یا زیادهروی میکند یا کوتاهی.
اسلام دین اعتدال
در اسلام بر اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط تأکیدات فراوان شده است. اصلاً دین اسلام، دین اعتدال است. در اسلام جهت جلوگیری از افراط و تفریط به مسلمانان تذکرات مصداقی داده شده است. امروز به مفهوم اعتدال در عبادت میپردازیم:
اعتدال در عبادت:
یکی از مصادیق اعتدال، اعتدال در عبادت است. برخی به عبادات بیتوجهاند؛ اما برخی در عبادات به خودشان فشار میآورند. در این رابطه در نامه 69 نهجالبلاغه داریم: «خادع نَفسَکَ فی العِبادَةِ وَ ارفُق بِها وَ لا تَقهَرها وَ خُذ عَفوَها وَ نَشاطَها إلّا ما کان مَکتوباً عَلَیکَ مِنَ الفَریضَةِ»؛ برای عبادت، نفس خود را فریب بده و با او ملایمت کن. با زور وادار به عبادتش نکن و در زمان فراغت و نشاطش او را به عبادت نگیر، مگر در واجباتی که باید آنها را در وقتشان بهجای آوری. منظور از خدعه با نفس، این است که مثلاً اگر انسان در ماه رمضان میخواهد یک جزء قرآن بخواند اما رمقی ندارد، نگوید یک جزء! بلکه بگوید یک صفحه میخوانم. گاهی اوقات یک صفحه منجر میشود به یک جزء و دو جزء! مانند غذا خوردن است؛ گاهی انسان احساس میکند میل ندارد اما همینکه چند لقمه میخورد میبیند میلش آمد.
برخی مثلاً در مورد خواندن قرآن میخواهند هر طور شده به آخر جزء برسند، درحالیکه خوابشان میآید و حالش را ندارند! عبادت باید با شوقوذوق باشد. در روایتی داریم همتت رسیدن به آخر سوره نباشد، یعنی تدبر و تفکر هم بکن. در قرآن خواندن، هم افراط و هم تفریط داریم. برخی فقط به کمیت توجه دارند و نسبت به کیفیت بیتوجهاند و برخی بهعکس. انسان باید هم به کمیت توجه داشته باشد و هم متوجه کیفیت و معنا باشد. برخی فقط آیات را میخوانند و رد میشوند، برخی فقط ترجمه زیر آیات را میخوانند، این در حالی است که نسبت به خواندن اصل آیات سفارشهای فراوانی شده است. باید علاوه بر خواندن اصل آیات، در آنها تدبر و تفکر نمود. مخصوصاً در دوران جوانی. در روایت آمده است جوانی که با قرآن مأنوس شود قرآن با گوشت و پوستش مخلوط میگردد.
امام علی(علیهالسلام) در حکمت 39 نهجالبلاغه میفرمایند: عمل مستحب انسان را به خدا نزديك نمىگرداند، اگر به واجب زيان رساند.[1] مانند شخص شبزندهداری که نماز صبحش قضا شود. باید توجه کرد که اهمیت نماز صبح از نمازشب بالاتر است و سود بیشتر در آن چیزی است که خداوند واجب نموده است. نوافل و مستحبات در درجات بعد قرار دارد.
در مقابلِ این افرادی که نوافلشان، واجباتشان را تحتالشعاع قرار میدهد، کسانی هستند که بههیچعنوان اهل انجام نوافل نیستند و به مستحبات توجه ندارند. پس در عبادت نیز افراد افراطی و تفریطی داریم.
امام علی(علیهالسلام) میفرمایند: «إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً، فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِض»[2] دل انسان گاهی اوقات یک حالی دارد و گاهی ندارد. در جای دیگر چنین میفرماید: «انّ للقلوب شهوة و اقبالا و ادبارا فاتوها من قبل شهواتها فان القلب اذا اكره عمي» از ناحیه میل دلتان به سراغش بروید. نماز واجب را باید خواند، اما خود را به نماز مستحب مجبور نکنیم. عبادت تحمیلی به مرور زمان انسان را یا نسبت به عبادت متنفر میکند و یا باعث عُجب آدمی میشود. عمل خوب، عملی است که تداوم داشته باشد، اینکه گاهی انسان به خاطر هیجانات، کاری را انجام دهد و گاهی آن را انجام ندهد ارزش نیست. انسان باید در اعمالش متعادل باشد.
خاطر نشان میشود، سرویس فرهنگ خبرگزاری قدس آنلاین از این پس انشاءالله روزهای شنبه و سهشنبه به مرور موضوعی حکمتهای نهجالبلاغه مولانا امیرالمؤمنین(ع) در کلام حجتالاسلام و المسلمین نظافت خواهد پرداخت.
نظر شما